اتحادها و ائتلاف‌های مافیایی چپاولگران برای چیست؟

اتحادها و ائتلاف‌های مافیایی چپاولگران برای چیست؟

تضادهای درونی و زد و بندهای حاکمان مرتجع و ضدملی به حدی رسیده که دیگر تعفن آن مشام هر افغان باوجدان را می‌آزارد. اشرف غنی که منحیث مهره امریکا با فشردن دست خونخوارترین و بدنام‌ترین عناصر به ارگ رسید، امروز با این متحدانش درگیر گردیده فضای سیاسی جامعه را بیش از پیش متشنج ساخته است. و دردا که قربانیان اصلی این مرغ‌جنگی‌های ارگ‌نشینان مردم عام ما اند که هر روز جان باخته و در آتش و خون و ویرانی هست و بود شان فنا می‌‌گردد.

در تازه‌ترین چرخش، پلیدترین عناصر و عاملان تیره‌روزی و فاجعه جاری در وطن ما، از شمال و شرق تحت عناوین زیبای «نجات افغانستان» و «اتحاد مردمی» و... نعره بلند کرده سخنان تندی در برابر ارگ به زبان راندند. غارتگرانی چون عطا، محقق، دوستم و ضیا و مزدبگیران شان از هفته‌ها تبلیغ می‌کردند که صدهزار تن را در بلخ به جاده‌ها می‌کشانند، اما عملا با تمام پول باد کردن‌ها و اجاره کردن کارگران روزمزد شهر، نتوانستند بیش از چندصد تن را بسیج کنند که این خود رساننده آنست که ملت از این اوباشان معامله‌گر و پلید منزجر بوده آنان را به هیچ صورت نمی‌خواهند.

از سوی دیگر میرویس یاسینی، ظاهر قدیر، حضرت علی، امان‌الله خیری و دیگر جنگسالاران و هیرویین‌سالاران آدمخوار شرق که طی بیش از سه دهه گذشته عاملان اصلی خونریزی و چپاول و ستمگری نسبت به مردم بوده‌اند، امروز با وقاحت باورنکردنی سخن از «اتحاد مردمی» زده شیادانه اکت می‌کنند که گویی در فکر «دسترخوان مردم» اند و نه مقام و دالر. این رهزنان که طی شانزده سال گذشته در لشکر عناصر خودفروخته برای امریکا و متحدانش غلامی نموده زمینه‌ساز وضعیت ابتر کنونی گشتند، حال که برای کسب کرسی و دالر با ارگ چانه‌زنی دارند، یک‌باره «مردمی» شده می‌کوشند پوست پشک به چهره کریه شان بکشند.

اتحادها و ائتلاف‌های مافیایی چپاولگران برای چیست؟

عطا، محقق، دوستم، ضیا مسعود و دیگرانی که واویلا راه انداخته‌اند همه پیچ‌ و مهره‌های نظام فاسد، پوشالی و ضدمردمی‌ای اند که افغانستان را به پرتگاه کشانیده‌ است. اینان وضعیت امنیتی و انفجار و انتحار و کشتار را بهانه قرار داده هیاهو دارند، اما ناآگاه‌ترین فرد افغانستان هم دیگر می‌داند که درد اصلی اینان چوکی و غارت بیشتر است تا زدودن مرارت‌ها و بدبختی‌ها. اگر کرسی‌های دالرزا و اختیارات کافی برای‌شان داده شود تا به فعالیت‌های مافیایی خود ادامه دهند، فوری در مقابل مردم تلوار کشیده از اعتراضات شان هم خبری نخواهد بود. مگر در عمل ندیدیم که وقتی خروش «جنبش تبسم» با خواست عدالت‌خواهانه و سراسری بلند شد، اولین فرد محقق بود که در برابرش ایستاد و کوشید از پشت آنرا خنجر زند؟ این گرگان درنده رغبتی به پایان جنگ و حمام‌خون در کشور نیز ندارند چون منافع آنان در همین وضعیت پرآشوب و درهم برهم تامین می‌گردد.

حربه اصلی خاینان ملی برای جلب عده‌ای، قوم و مذهب است. اینان که در برابر ملت روسیاه و بدنام اند، همواره تلاش ورزیده‌اند تا با دامن زدن به احساسات ملیتی و سمتی و زبانی، تعدادی ناآگاه را به دنبال شان کشند. اما حال که دیگر این شیادی‌ها نیز کارایی‌ چندانی ندارد، بار دگر می‌خواهند به حربه زنگ‌زده گذشته «اسلام در خطر است» روی آورده به این نام باج ‌گیرند. عطا در تازه‌ترین گفته‌هایش فریاد زد که «کسانی در ارگ علیه اندیشه‌های دینی کمر همت بسته‌اند.» اما دیگر مردم از بازی‌های شیطانی و گندیدگی‌های اینان آن چنان متنفر اند که این اسلام‌نمایی‌ها و تیکه‌داری‌های قومی جز بین یک تعداد روشنفکران چتلی‌خوار شان، خریداری ندارد.

ائتلاف‌ها و اتحادهایی که ولو با جذاب‌ترین شعارها توسط افراد و جریان‌های مرتجع و ضدملی راه‌اندازی گردند، افغانستان را عمیق‌تر به کام خونریزی و تباهی سوق خواهند داد. چنین همدست‌شدن‌ها نه برای منافع ملی بلکه بر سر قدرت و پول و چپاول آخرین داشته‌های ملت است. عطا و سایر دزدان صریح و پیاپی فریاد می‌زنند که پول‌های بیشتری از طریق «کمیته تدارکات ملی» به چنگ تیم اشرف غنی افتیده و آنان از این خوان غارت بی‌بهره مانده‌ و نماینده شان عبدالله نیز در آرایش و خودنمایی غرق بوده قادر نیست در کسب منافع آنان با ارگ چانه‌زنی کند.

اینانی که فقط به خاطر تامین منافع شخصی و گروهی شان دست‌به‌دست‌هم داده و تصاویر خندان شان را در شبکه‌های اجتماعی به نشر می‌رسانند، در گذشته بارها در گلو دریدن‌های همدیگر مردم را به ماتم و خون نشانده‌اند. عطا با ماسک امروزی وکیل مدافع دوستم، فقط چند ماه قبل در مصاحبه‌ای او را «یک دزد نامی، چپاولگر و فاسد» نامید و حتی زمانی گفته بود: «مردم ولایت بلخ سال‌ها زیر فشار و تسلط و چکمه‌های ظالمانه دوستم گذشتانده اند.... طالب به مراتب بهتر از جنایت دوستم است». به رغم آن که این دلقکان سیاست، امروز دست همدیگر را می‌فشارند اما به زودی شاهد خواهیم بود که برای استخوانی به دریدن هم پرداخته و اتحادهای کاغذی شان خواهد پاشید.

گلبدین جاسوس‌پیشه و سفاک که در یک مغازله با پدروکیلان امریکایی و اروپایی‌اش با دهل و کرنا عروسک‌گونه در کابل جابجا گردید، بر طبل اختلافات قومی می‌کوبد چون حربه دیگری برای مطرح شدن ندارد. او که با لوای «صلح» وارد کابل شده از مصونیت کامل و امکانات صدهامیلیون دالری اتحادیه اروپا بهره‌مند گردید، در عمل همان گونه که قابل پیش‌بینی بود زمینه‌ساز خشونت، دهشت و صف‌بندی‌های جدید تنظیمی گردید. هر چند گلبدین دیگر به لاشه بوگرفته‌ای مبدل گشته است اما غنی با پمپ‌کردن او می‌کوشد از این عنصر گندیده باز رهبر تراشیده در سایه‌اش قدم زده و در مقابل حریفان قدرت‌نمایی کند. اما عوام ما اشرف غنی، اتمر، ستانکزی و دیگر ارگ‌نشینان را به این دلیل تف‌باران می‌کنند که بعد از امضای سند فروش افغانستان به امریکا، معامله ننگین با گلبدین دومین خیانت بزرگ شان به این سرزمین بود.

یک دلیل بلندپروازی‌های عطا و اوباشان چتلی‌خوارش اینست که می‌دانند در میدان شغالی افغانستان که استخبارات تمامی قدرت‌های جهانی و منطقوی منافع شان را جستجو و در پی صید چاکرانی اند، به قیمت خوب خریدار دارند. بی‌مناسبت نبود که اولا نطفه ائتلاف شان در ترکیه گذاشته می‌شود و بعد عطا علنا اعلام می‌نماید که حاضر است از هر سویی پول دریافت کند و حتی برای «مشروح» نمایاندن این پول‌گیری‌اش مسعود را شاهد آورد که به اعتراف او پول گرفتن از هر کشوری را مجاز می‌دانست.

اتحادها و ائتلاف‌های مافیایی چپاولگران برای چیست؟
دوستم در جریان کارزار های مسخره انتخاباتی اینگونه به اشرف غنی سر سایید: «قول دادیم از قول خود نمی‌گذرم که تا زنده‌ام کلانی همی آدم را قبول دارم و بازویش هستم و از امر و اطاعتش هیچ نوع سرپیچی نمی‌کنم!»

در مضحکه جاری، نکته‌‌ای که یک بار دیگر به اثبات رسید، بی‌ارزش بودن مزدوران مرتجع برای باداران شان است. زمانی دولت اشغالگر امریکا دوستم را با بمب صوتی ادب کرده بوسیله او طالبان را از سمت شمال پاک‌سازی کرد و بعد در انتخابات بخاطر به قدرت رسانیدن مهره دیرینه‌اش -اشرف غنی- وی را برای بزکشی با حریفان داخلی فربه ساخت. اما اکنون که برای بادار مورد استعمال ندارد حتا جلو ورود وی به افغانستان را گرفته و با تحقیر طیاره‌‌اش را بر می‌گردانند. بدمعاش بلخ به صاحبان غربی‌اش عذر می‌کند که بی‌طرفی شان را حفظ کنند چون او خوب می‌داند وقتی خط سرخ ارباب را عبور کند، چه عواقبی برایش خواهد داشت. او بدون شک از سرنوشت پسران نازدانه امریکا رضاشاه، پینوشه، سوهارتو، نوریگا، صدام حسین و غیره می‌داند که آنان را همچو کاغذ تشناب پس از استفاده به‌طور توهین‌آمیز دور انداخت. شاید روزی امریکا به اساس اقتضای زمان اسناد چاکری‌ها و خیانت‌های جواسیس افغانش را نیز از آرشیوهایش بیرون کشیده در معرض دید همگان قرار دهد.

دست‌نشاندگان و چاکران مذهبی و غیرمذهبی امریکا در کشور ما رسواتر از آن اند که ائتلاف و اتحادهای خوشنما اما میان‌تهی «جبهه ملی»، «شورای حراست و ثبات»، «جبهه نوین افغانستان»، «ائتلاف برای نجات افغانستان»، «محور مردم افغانستان» و... پری بر کلاه گندیده شان تلقی گردد. به روی ننگین این جنایتکاران و میهنفروشان آزمایش‌شده با هر شکل و شمایلی که در آیند، اکثریت مردم ما که دیگر شعور سیاسی شان بالا رفته چلیپایی سرخی می‌کشند. عمر پرتعفن سیاسی این تاجران دین و قوم و سیاست به پایان رسیده و فقط به زور پول و دست نوازش اربابان خارجی شان است که هنوز بر شانه‌های زخمی ملت سوار اند.

اوضاع در افغانستان آنچنان خونین و آشفته است که با استفاده از جو حاکم آنارشی، کرزی نیز به خود جرئت می‌دهد با آن همه پشتاره شرم‌آور ۱۵ساله‌اش چند چوکره‌ای از نوع دادفر سپنتا، داوود علی نجفی، رحمت‌الله نبیل، کریم براهوی وغیره را کله به کله کند تا زیر نام «محور مردم افغانستان» (بخوانید محور خاینان به مردم) خود را اپوزیسیون نامیده قوله سر دهد. این عناصر ضدملی چشم براه اند که بنابر منافع امریکا و غرب یک بار دیگر در کنار گلبدین جلاد و «برادران ناراض» بر ارگ نصب گردیده و دور دیگری بر ملت دربدر حاکمیت مافیایی شان را اعمال دارند. سپنتا در باره بدبختی‌های جاری گلو می‌پنداند اما اگر در کشور اندکی عدالت وجود می‌داشت باید خود و اطرافیان و بخصوص اربابش کرزی منحیث عوامل کلیدی محشر امروزی،‌ به اشد مجازات محکوم می‌شدند.

دیگر کودکان ما نیز به این درک رسیده‌اند که بقای افعانستان در طرد و نابودی همین اراذل ستمکار و خودفروخته‌ای مضمر است که وقیحانه سخن از «نجات افغانستان» می‌زنند. قلدرمنشی امریکا و ناتو، قدرتمندتر شدن گروه‌های ددمنش طالبان و داعش، مداخلات بی‌حد و حصر بیگانگان و بخصوص دولت‌های منفور ایران و پاکستان و جاری بودن جویبار خون در سراسر کشور ما، نتیجه خیانت و چپاول و وطن‌فروشی همین سران جاسوس‌پیشه است.

تا وقتی با پذیرش مشکل و قربانی همدست و هم‌دل علیه تجاوزگران و غلامان بیگانه‌پرست شان برنخیزیم ، افغانستان زخمی ما روی صلح، بهروزی و برابری را نخواهد دید.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 488 نفر