بیمیلی باب دیلن به دریافت جایزه ادبی نوبل
- رده: مقالات
- نویسنده: شکور
- منتشر شده در دوشنبه، 03 عقرب 1395
بابدیلن، خواننده و ترانهسرای شهیر امریکایی برنده جایزه نوبل ادبیات ٢٠١۶ اعلام گردید ولی مانند ژان پل سارتر هیچ رغبتی به پذیرش این جایزه ندارد. تلاش های مکرر اکادمی نوبل برای تماس با این اسطوره موسیقی جهان تا هنوز بینتیجه مانده و خشم آنان را برانگیخته است. یکی از اعضای اکادمی نوبل رفتار دیلن را «پرنخوت و زشت» نامیده، اما از دید انسانهای آزاده که از جایزه بدنام نوبل متنفر اند، بیمیلی بابدیلن به کسب این جایزه با نام و نشان، گواه وجدان بلند انسانی اوست.
بابدیلن تا هنوز دلیل بیاعتناییاش را ابراز نکرده است و حتی در تازهترین کنسرتش یادی از آن نکرد. او شاید به این آگاهی رسیده باشد که هنر پاکیزهاش را نمیخواهد با پیوند خوردن به این جایزه، لکهدار سازد. هنگامی که جایزه نوبل به اوباما، مناخم بگین، هنری کیسینجر، اسحاق رابین، شیمون پرز و دیگر جنایتکاران تاریخ اهدا میشود و حتی احمد شاه مسعود و سیما سمر از جمله کاندیدان آن باشند، دیگر حرفی باقی نمیماند. ژانپلسارتر در سال ١٩۶٤ برنده جایزه نوبل ادبی اعلام گردید ولی از دریافت آن امتناع ورزیده آنرا «بهطور عینی امتیاز ویژه نویسندگان غرب و یا یاغیان شرق» خواند. احمد شاملو جایزه ادبیات نوبل را ویژه «بهترین انشاء سال در وصف غرب» نامید.
بابدیلن از جنبشهای دههی شصت امریکا برخاست و صدای رسای ضدجنگ شد. تنها ۲۵ سال داشت که ترانههای اعتراضیاش در گردهمآییهای ضد جنگ زمزمه شد. او با آهنگهای زیبا و تصانیف افشاگر، از نابرابریهای اجتماعی حرف زد و علیه هر نوع تبعیض، بیعدالتی و ستم نظام اشغالگر و جنایتکار امریکا شعر و ترانه سرود.
در بحبوحهی جنگ ویتنام و ترور مارتین لوترکینگ، در سال ١٩۶٣ آهنگ حماسی «وزیدن در باد» (Blowin' in the Wind) را اجرا کرد، آهنگی سیاسی که آغاز موج موسیقی اعتراضی در امریکا بود و تبدیل شد به سرود مبارزاتی دهه ۶٠:
باد با خودش میبره
یک نفر چقدر بايد سفر كند
تا بتوانی آدم صدایش كنی؟
يک كبوتر سفيد چند تا دريا را بايد پرواز كند
تا بتواند در ساحل، آرام بگيرد و به خواب رود؟
گلولههای توپ، چند بار بايد پرتاب شوند
قبل از اين كه برای هميشه ممنوع شوند؟
جواب [اين سؤالها] را باد با خودش میبرد دوست من
باد با خودش میبرد.
يک آدم چند بار بايد به بالا نگاه كند
تا بتواند آسمان را ببيند؟
يک آدم بايد چند تا گوش داشته باشد
تا بتواند گريه مردم را بشنود؟
چند نفر ديگر بايد بميرند
تا او بفهمد كه آدمهای زيادی مُرده اند؟
جواب [اين سؤالها] را باد با خودش میبرد دوست من
باد با خودش میبرد.
يک كوه چند سال میتواند پا برجا بماند
قبل از اين كه توسط دريا شسته شود و از بين رود؟
آدمها چند سال میتوانند زنده بمانند
تا اين كه برایشان اجازه داده شود آزاد باشند؟
يک نفر چند بار بايد سرش را بچرخاند
و وانمود كند كه چيزی نمیبیند؟
جواب [اين سؤالها] را باد با خودش میبرد دوست من
باد با خودش میبرد.
ترانه «زمانهایی که آنها تغییر میکنند» نقطه عطف در تاریخ موسیقی امریکا بود، ترانهای که به صراحت از مبارزات مسلحانهی چپها در آن کشور دفاع میکرد.
باب دیلن جوان بیهراس علیه حاکمان میخواند و هنرمندان کرنشگر و بازاری را جنایتکار خطاب میکرد، او میگوید: «بزرگترین جنایتکاران کسانی هستند که وقتی خطایی میبینند و میدانند خطاست، سر شان را بر میگردانند. من فقط ۲۱ سال دارم و میدانم خیلی جنگها رخ داده، شما که بیشتر از ۲۱ سال عمر دارید باید بهتر بدانید.»
ترانهی مشهور «اربابان جنگ» دَم تازهای به خروش جنبشهای ضد جنگ داد:
...
شما كه همهی آن تفنگها را میسازيد
شما كه طیارههای مرگ را میسازيد
شما كه همهی اين بمبها را درست میكنيد
شما هستید كه قايم میشويد پشت ديوارها
قايم میشوید پشت ميزها
فقط میخواهم بدانيد كه
میتوانم از پشت نقابهای تان، چهره تان را ببينم.
...
شما مثل يهودیها هستيد
دروغ میگويید و فريب میدهید
اميدوارم كه همهی تان بميريد
و مرگ تان خيلی هم زود ميرسد
آن وقت من دنبال تابوت تان میآیم
در آن بعد از ظهر پريده رنگ
و تماشا میكنم شما را
درحالیكه در بستر مرگ تان فرو میرويد
و روی قبر تان ميايستم
تا وقتی مطمئن شوم
كه مرده اید
برای بیش از شش دهه باب دیلن یکی از ستارههای افسانهای دنیای موسیقی بوده است و بالاتر از ٤٠ جایزه معتبر جهانی دریافت کرده است. اوباما چندین بار کوشید با حضور در کنسرتهای باب دیلن، از شهرت او سوءاستفاده کرده چهرهی جنگافروزش را بشوید ولی دیلن همیشه او را نادیده گرفته است. اوباما اینطور مینالد: «او نمیخواست با من عکس بگیرد؛ معمولا تمام چهرهها میمیرند تا با من و میشل عکس بگیرند، اما او اصلا پیدایش نشد...»
مراسم اعطای جایزه نوبل در دهم دسامبر برگزار میشود و انتظار میرود که او ژان پل سارتر را الگو قرار داده دومین فردی باشد که از دریافت این جایزه امتناع ورزد. ویل سلف، نویسندهی انگلیسی توصیهای به دیلن دارد:
«تنها هشدار من در مورد این جایزه این است که ارتباط با چنین جایزهای که با ثروت به دست آمده از اسلحه و مواد منفجره به دست آمده و به جای این که به هنرمند خلاقی در سطح جهانی اهدا شود به صورت نوبتی به افراد داده میشود، ارزش او را از بین میبرد. این درست مثل زمانی است که سارتر برنده این جایزه شد، او اساسا یک فیلسوف بود و خرد کافی برای رد کردن این جایزه را داشت. امیدوارم باب هم از او تبعیت کند.»