خون نجیب «شاهرخ زمانی» بر پرچم مبارزه علیه رژیم منفور ایران نقش بست

خون نجیب «شاهرخ زمانی» بر پرچم مبارزه علیه رژیم منفور ایران نقش بست

اینبار شاهرخ زمانی، زندانی سیاسی و از فعالان سرفراز جنبش کارگری ایران طعمه «اعدام خاموش» ماشین وحشت و کشتار رژیم آخندی ایران گردیده قلب ما را پردرد ساخت. به تاریخ ۲۲ سنبله ۱۳۹۴ هم‌بندانش در حالی با جسد بی‌جان او در زندان رجایی‌شهر مواجه شدند که اثراتی از کبودی و لختگی خون بر روی بدن او نمایان بود. اما دولت با کمال وقاحت علت را سکته مغزی اعلان کرد باآنکه قبلا هیچگونه مشکل صحی نداشت.

حاکمیت ددمنش «ولایت فقیه» که انسان‌های مبارز و پیشگام را دشمن درجه یک پنداشته به بند و زندان می‌کشد، به شیوه های مختلف تلاش برای حذف فزیکی عناصر آگاه و معترض دارد. شاهرخ فقط به جرم دفاع پیگیر از حقوق کارگران ستمکش کشورش به قتل رسید. او نخستین قربانی نیست و تا وقتی دستگاه فاشیستی پابرجاست، بهترین فرزندان خلق ایران قربانی بربریت آن خواهند شد. شاهرخ به کاروان انسان های آزاده و انقلابی چون افشین اسانلو، دگمچی، کرمی خیرآبادی، ستار بهشتی و غیره پیوست که به خاطر تسلیم‌ناپذیری و دفاع پایدار از آرمان‌های انسانی شان به همین صورت در دخمه‌گاه‌های مخوف رژیم سفاک ایران سربه‌نیست شدند.

شاهرخ با هم‌بندانش در روز جهانی کارگر

خون شریف شاهرخ‌ها لکه ننگی بر جبین روشنفکران خودفروخته افغان چون کاظم کاظمی، صادق عصیان، ابوطالب مظفری، فضل‌الله قدسی، رفیع جنید، ابراهیم امینی و غیره نیز می‌باشد که با بیشرمی تمام در رکاب خامنه‌ای آدمخوار و دیگر قاتلان فرزندان اصیل مردم ایران زانو زده شعرسرایی می‌کنند. اینان اگر اندک وجدان و حس انسانی می‌داشتند، از خونی که بر چنگال‌های رهبران پلید جمهوری اسلامی جاریست شرم کرده مدیحه‌سرایی و صله گرفتن از این دژخیمان انسانیت را عار و ننگ می‌پنداشتند.

شاهرخ یک کارگر آگاه و معترض بود که با جانفشانی و شهامت از حقوق زحمتکشان دفاع می‌نمود. جلادان «ولایت فقیه» هرچه شنیع‌تر او را شکنجه کردند، او رساتر فریاد برآورده قصابان حاکم را وامانده و ذلیل ساخت. به همین دلیل چهار سال تمام مورد وحشیانه‌ترین شکنجه و بدرفتاری رژیم مستبد و ضدکارگری قرار گرفت و بارها از یک زندان به زندان دیگر و در کوته‌قلفی او را به بند کشیدند. اما او خاری در چشم ستمگران بود که با هیچ وحشتی نتوانستند او را به زانو درآورند. شاهرخ چند بار دست به اعتصاب غذا زد و ندای عدالت‌خواهی‌اش جهانی شد. رژیم که در برابر پیکارگری از تبار کموناردها مواجه بود، چاره را در «اعدام خاموش» او دید. او که باربار تهدید به مرگ شده بود، در نامه‌ سرگشاده‌ای خطاب به احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل نوشت: «مرگ من به هر دلیلی در زندان، متوجه مسئولین نظام است.»

شاهرخ زمانی

شاهرخ، نامه‌ها و پیام‌های زیادی از زندان به بیرون فرستاد که در تمامی آن‌ها روح بزرگ آزادیخواهی و جسارت این کارگر قهرمان را می‌توان با تمام وجود درک کرد. او در نامه‌ای عنوانی دخترش نوشت:

«دخترم مبارزه تاوانی دارد که خود انسان و اطرافیانش باید بپردازند و از این بابت من برای تو و اطرافیان متاسفم و برای خود خرسندم که راه انسانی زیستن و انسانی فکر کردن و به فکر هم‌نوعانم بودن و اینکه تنها راه نجات مبارزه طبقاتی و سرنگونی سرمایه‌داری است را پیدا کردم.»

دولت پوسیده و لرزان ایران حتی از جسد انقلابیون جانباخته هراس داشته به هر حربه‌ای چنگ می‌اندازد تا جلو «سیاسی شدن» مراسم تدفین را بگیرند. «کمیته دفاع از شاهرخ زمانی» در گزارشی از مراسم تدفین وی نوشت:

«حتی در مراسم وداع با شاهرخ قبل از حضور یافتن وداع‌کنندگان دهها مامور لباس شخصی در محل حاضر شدند و برنامه های از پیش تعیین شده خود را به خانواده شاهرخ تحمیل کردند... ماموران قبل از مراسم به در خانه تعداد بسیاری از افراد فعال‌شناخته شده رفته و آنها را تهدید کرده اند که اگر در مراسم حضور داشته باشید دستگیر خواهید شد.»

اما مردم و نیروهای انقلابی ایران انتقام خون جوشان شاهرخ‌ها را گرفتنی اند. حتی تعدادی از مادران داغدار ایران درد از دست دادن جگرگوشه‌های شان را با چنان استقامت نمونه بیان کرده اند که لرزه بر اندام قاتلان انداخته است. بطور نمونه عکس‌العمل دایه سلطنه، مادر قهرمان فرزاد کمانگر (معلم مبارز و آگاه که به تاریخ ۱۹ ثور ۱۳۸۹ با چهار هم‌زنجیرش اعدام شد) در سوگ جاویدان شدن فرزند برومندش اینچنین حماسی بود: «من خیالم از این راحته که یک گل شقایق دیگه به این سرزمین هدیه شد، که این گل از خونه من رفته این بار.»

مراسم خاکسپاری شاهرخ زمانی
مراسم خاکسپاری شاهرخ زمانی در گورستان وادی رحمت تبریز

تعدادی از تشکل‌های کارگری ایران در اطلاعیه مشترکی وعده سپردند:

«از دست دادن شاهرخ عزیز درد جانکاهی است اما ما در سوز و گداز این درد جانکاه، زانوی غم در بغل نخواهیم گرفت و مرگ شاهرخ را به پرچمی برای اتحاد و همبستگی کارگری که او پیشتازش بود تبدیل خواهیم کرد.»

ما مطمئنیم که کارگران آگاه و انقلابی ایران قتل این حامی و رهبر پیشرو شانرا با تشدید مبارزه علیه جمهوری فاشیستی آخندی پاسخ خواهند داد تا این دستگاه وحشت و ستمگری را با اتحاد و پیکار شان به زباله‌دان تاریخ بسپارند.

درحالیکه حاکمیت جمهوری اسلامی را از دشمنان محیل و هار مردم افغانستان می‌شمریم، خود را در سوگ دردناک پرپرشدن عظیم‌ترین مبارزان ایران شریک می‌دانیم. ما به هم‌نبردان ایرانی خود وعده می‌سپاریم با آنکه در افغانستان اشغال‌شده و مافیایی‌ خود با مشکلات و سختی‌های فراوان مواجهیم، دست تمامی انسان‌های آزاده و ستم‌ستیز را فشرده همگام با آنان پرچم گلگون عدالت‌خواهی شاهرخ‌ها را تا محو بی‌عدالتی و استبداد بلند نگه خواهیم داشت. اتحاد و همبستگی رنجبران ایران و افغانستان که هر دو درد و سرنوشت مشترک دارند ناقوس مرگ رژیم های طالبانی هردو کشور را به صدا درخواهد آورد.

ما از روحیه رزم‌جویانه و جان‌نثاری شاهرخ درس‌ها آموخته، معیار انقلابی بودن هر فرد و جمع مدعی مبارزه را درین می‌دانیم که همانند وی آموخته‌های مبارزاتی‌ شان را در عمل پیاده نموده با قبول هر سختی و حتی مرگ به آرمان ستمکشان وفادار باشند.


کلیپی در بزرگداشت از شاهرخ زمانی

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 217 نفر