با مرگ حمیدگل، سران اخوانی افغانستان یتیم شدند

حمید گل با سران تنظیمی

حمیدگل رییس سابق آی‌اس‌آی که حکم پدر معنوی تمامی سران تنظیم‌های هفتگانه و طی سال‌های گذشته طالبان را داشت و از او منحیث «ماستر مایند – مغز چیره» تروریزم و وحشت بنیادگرایی در منطقه نام برده می‌شد، به تاریخ ۱۵ اگست ۲۰۱۵ با کوله‌باری از جنایت و ترورافکنی به زباله‌دان تاریخ رفت.

در مورد پلیدی‌ها و خیانت‌های این جنرال پاکستانی که سال‌ها به کشور ما جانی و تروریست فرستاد و یکی از عوامل تیره‌بختی‌های مردم ما بود زیاد گفته شده‌است. در کنار جنرال ضیاءالحق، جنرال اختر عبدالرحمن، دگروال یوسف، کرنل امام، مولانا فضل‌الرحمن، نصیرالله بابر، نواز شریف، مولانا سمیع‌الحق، اسد درانی وغیره، حمیدگل از رذالت‌پیشه‌ترین مهره‌های استخبارات نظامی پاکستان بود که دستان خونین در کشور ما داشت.

حمید گل و گلبدین
حمید گل و مسعود
حمید گل و سیاف
حمید گل و مجددی
جنرال حمیدگل نقش پدرمعنوی سران تنظیمی افغانستان را داشت و سالها بر آنان به چشم برده‌هایش نگریسته حکم صادر کرد.

با مرگ حمیدگل، «تحلیلگران» و «مفسران» رسانه‌ای افغانستان آنچنان علیه او به سخنپردازی مشغول شدند که یکی از آنان خواهان بیرون‌کردن جسدش از قبر و جزادادنش شد! در این که حمیدگل در تباهی افغانستان نقش داشت شکی وجود ندارد، ولی عامل اصلی موثربودن نقشه‌های او برای ویرانی افغانستان را باید در داخل کشور جستجو کرد. اگر اراذل و خاینان داخلی و رهبران تنظیم‌ها به آسانی زنجیر غلامی حمیدگل‌ها را به گردن نمی‌انداختند، آیا او بازهم موفق می‌شد به این حد وطن ما را به خاک و خون کشانیده برباد سازد؟ این «تحلیلگران» اگر شهامت و وجدان دارند باید اولتر از همه میله انتقاد تند شان را بر خفت و خیانت گلبدین‌ها، ربانی‌ها، سیاف‌ها، حقانی‌ها، مجددی‌ها، ملا عمرها وغیره افغان‌های فروخته‌شده و تهی از حس ملی متوجه سازند که منحیث غلامان پاکستان زمینه مداخله ویرانگرانه آی‌اس‌آی را در کشور مساعد ساختند. وقتی این افغان‌ها به وطن و مردم شان رحم نکنند، از یک مهره استخباراتی بدنام‌ترین سازمان جاسوسی جهان چرا باید چنین انتظاری داشت؟

این حقیقت دیگر بر همگان روشن است که تمامی سران تنظیم‌های جهادی به حمیدگل منحیث مرشد و پدروکیل شان ارادت خاصی داشتند. بخصوص گلبدین، سیاف و ربانی از مریدان وی بودند که به همین دلیل در جریان شکمبه‌دری‌های تنظیمی در کابل، وقتی ربانی ریاست به‌اصطلاح‌ دولت را در چنگ داشت شخصا از وی تقاضا نمود که به کابل آمده منحیث مشاور او وظیفه انجام دهد و احمدشاه مسعود اسناد خاد را نیز به او تقدیم نمود. براساس همین چاکری بنیادگرایان به آی‌اس‌آی بود که در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۴، حمیدگل در مصاحبه‌ای با تلویزیون «دنیا نیوز» دبل عبدالله را «بهترین امید برای صلح افغانستان» نامیده گفت «در آن زمان [۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵] در مهمانخانه احمدشاه مسعود زندگی می‌کردم و عبدالله وظیفه داشت که از من مراقبت کند، بنابرین او را تقریبا هر روز ملاقات می‌کردم.»

گلبدین و ربانی با مقامات سیا
از راست به چپ: میلتن بیردن (مسئول سی.آی.ای در اسلام آباد)، ریچارد کر (معاون سی.آی.ای.)، روبرت اوکلی (سفیر امریکا در اسلام آباد)، جنرال حمید گل (رئیس آی.اس.آی.)، ویلیام ویبستر (رئیس سی.آی.ای.)، ربانی، گلبدین.
تصویر بالا که یک ملاقات مخفی گلبدین و ربانی را در ١٩٨٨ با مقامات بلند پایه سی.آی.ای. و آی.اس.آی. نشان می‌دهد از کتابی تحت عنوان «دشمن اصلی» نوشته میلتن بیردن گرفته شده. میلتن طی سالهای ١٩٨٦ الی ١٩٨٩ مسئول مهمترین مرکز سی.آی.ای. در آسیا بود که در اسلام آباد موقعیت داشت. او رسانیدن کمکهای امریکا به بنیادگرایان افغان را تنظیم می‌نمود.
احزاب بنیادگرای افغانستان و بخصوص حزب اسلامی گلبدین و جمعیت اسلامی ربانی عمده ترین دست پرورده های سی.آی.ای. طی جنگ سرد به شمار می‌رفتند و قسمت عمده کمکهای امریکا را بدست می‌آوردند. اینان روابط عمیقی با سی.آی.ای. و آی.اس.آی. داشتند و مطابق اوامر آنان فعالیت می‌کردند. این احزاب ضدملی و خاین تا امروز رشته هایشان با استخبارات خارجی را حفظ نموده اند.

دیروز که حامیان و همفکران ملا عمر چون حکیم مجاهد، متوکل، عمر زاخیلوال و دیگران برای این نماد بربریت و جهالت در کابل دست دعا بلند کردند، حال نوبت عبدالله، صلاح‌الدین ربانی، عطا، گلبدین، قانونی، غیرت بهیر، سیاف، مجددی، محقق، گیلانی و نظایر شان است که بدون شرمک و ترس، دَین شاگردی ادا نموده برای صاحب پاکستانی شان مراسم عزاداری و نوحه‌سرایی برپا دارند!

حمید گل با دیگر بنیادگرایان پاکستانی
جنرال حمیدگل از حامیان و ایدیولوگ‌های اصلی گروه‌های تروریستی پاکستان است.
در این عکس حمید گل (نفر پنجم از چپ) با رهبران گروه‌های بنیادگرای پاکستان دیده می‌شود. در این میان حافظ سعید (دوم از چپ) رهبر «لشکر طیبه پاکستان» است که از خطرناک‌ترین تروریست‌های جهان به‌شمار می‌رود و امریکا ده میلیون دالر جایزه برای سر او تعیین کرده‌است. «لشکر طیبه» مسوولیت چندین حمله وحشیانه در افغانستان را نیز به دوش گرفته‌است.
بریده اخبار جنگ
بریده اخبار جنگ چاپ راولپندی
روزنامه جنگ راولپندی (۲۷ جون ۱۹۹۲): «رییس‌جمهور افغانستان، پروفیسور برهان‌الدین ربانی، در جریان ملاقات با جنرال حمید گل در اسلام آباد از خدمات وی ستایش به عمل آورده، از وی خواست که به کابل آمده و منحیث مشاور دولت جمهوری اسلامی افغانستان خدمت نماید. در این اثنا جنرال حمید گل از رییس‌جمهوری افغانستان تشکر نموده، گفت هیچ‌گونه پاداشی نخواهد پذیرفت....»

حمیدگل از پالیسی‌سازان مهم برای به زنجیرکشیدن افغانستان بود. با خروج قشون روس از افغانستان، در جولای ۱۹۸۸، او در نامه‌ای به ضیاءالحق، طرحی را برای به انقیاد درآوردن کامل افغانستان پیشکش کرده نوشت:

«در منطقه خلایی به‌مثابه‌ی پیامد خروج قوای شوروی از شهر کابل به وجود خواهد آمد که ما باید آن را پر نماییم.... ضرورت است که پاکستان یک ‌کنفدراسیون را با افغانستان تاسیس نماید. این کار ممکن است زیر عنوان متحد ساختن کشورهای اسلامی به‌خاطر صلح و امنیت و ثبات در منطقه انجام یابد تا از نفوذ کمونیستی جلوگیری به‌عمل آید.

هدف عمده در حال حاضر این است که تنظیم‌های پایدار برای حکومت آیندۀ اسلامی در یک افغانستان آزاد به‌وجود آید که طرفدار پاکستان باشد و به‌طور داوطلبانه به ایجاد یک کنفدراسیون پاکستان افغانستان که پاکستان در آن نقش عمده را ایفا خواهد کرد موافقه نماید. صرف چنین اقدامی می‌تواند یک توازن استراتژیک در منطقه به‌وجود آورد. در چهارچوب این کنفدراسیون سرحدات باید از بین برود و یک ساختار مشترک اقتصادی تشکیل یابد. این امر امکان خواهد داد که به ساحات یورانیم در افغانستان دسترسی کسب نمود و برنامه‌ی هستوی خویش را عملاً از منابع خارجی مستقل نمود.

رهبران اتحاد احزاب هفتگانه کاملاً به ما بستگی دارند. برخی از آن‌ها با ما کار نموده و پشتیبانی راسخ خود را وعده داده‌اند. ما باید تا پیروزی کامل، مجاهدین را تقویه نماییم.» (برگرفته از کتاب «سال‌های جهاد و مقاومت» از نویسنده جمعیتی، محمد اکرام اندیشمند)

معاهد میان رهبران تنظیمی با وساطت پاکستان و عربستان

میزان بی‌اراده‌بودن و نوکری سران تنظیم‌های هفتگانه به آی‌اس‌آی و شخص حمید گل را لازم نیست از آرشیوهای آی‌اس‌آی جستجو کرد، از لابلای نشریات تنظیم‌ها نیز می‌توان به آن دست یافت. نشریه «مجاهد» ارگان نشراتی «جمعیت اسلامی افغانستان» به تاریخ ١٧ جنوری ٢٠١٣ نوشت:

«سال ١٩٧٩ میلادی برای مجاهدین با یک خبر عاجل آغاز شد. به رهبران تمام تنظیم‌های جهادی مستقر در پشاور خبر داده شد تا با اعضای شورای اجرائیۀ شان به کمپ جلوزو در پشاور حضور بهم رسانند. این گردهمائی توسط جنرال حمید گل رئیس اداره استخبارات نظامی اردوی پاکستان آی.اس.آی در روز اول جنوری که فقط شش هفته به خروج نیروهای روسی از افغانستان باقی مانده بود، فراخوانده شد. در این جلسه برعلاوه از رهبران هفت تنظیم، یکصد وچهل تن از اعضای شورای اجرائیۀ آن تنظیم ها، از هر تنظیم بیست نفر، شرکت کرده بودند. حمیدگل طی سخنانی با تندی بسیار، رهبران مجاهدین را به‌خاطر اختلافات شان، مورد انتقاد قرار داد و از اعضای اجرائیۀ تنظیم‌ها خواست که بیش از این در انتظار وحدت رهبران شان نمانند و در مدت سه روز طرحی برای آیندۀ افغانستان ارائه داده و دولتی تشکیل دهند. قرار بر این شد تا یک شورای ٤٢٠ نفری که از هر تنظیم ٦٠ نفر در آن شرکت داشته باشند، تشکیل گردد.

رهبران جهادی هرکدام در این جلسه صحبت مختصری داشتند. سخنان حمید گل انعکاس از آن داشت که حوصلۀ پاکستان از اختلافات مجاهدین بسر آمده است. وی از عدم موجودیت یک طرح از طرف اتحاد اسلامی مجاهدین افغانستان برای آیندۀ افغانستان اظهار نگرانی شدید نمود.»

مرگ به ظاهر طبیعی هرچند دستان شوم حمیدگل را از کشور ما کوتاه ساخت، اما این جای خوشی ندارد چون حمیدگل‌های بی‌شماری با دستان خونپر در کمین اند تا در کشور ما تخم نفاق و جنایت و وحشت و انتحار بکارند. تنها با منکوب‌کردن و راندن چوچه‌های وطنی حمیدگل‌ها از کشور ماست که می‌توان برای همیشه دست ناپاک پاکستان و آی‌اس‌آی و هر کشور و استخبارات دیگر را از سرنوشت وطن و مردم مظلوم ما برای همیشه قطع نمود.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 179 نفر