میراث شوم حضور نظامی امریکا در فلیپین
- رده: مقالات
- نویسنده: رها آرزو
- منتشر شده در سه شنبه، 28 عقرب 1392
در سالهای پایانی قرن نوزدهم جنگ شدیدی بین امریکا و اسپانیا در فلیپین در گرفت و در نتیجه این کشور از قیمومیت اسپانیا که بیش از سه قرن بر آن حکم رانده بود بیرون شده به مستعمره امریکا بدل شد. با آن که در جریان جنگ دوم جهانی برای مدتی در اشغال جاپان درآمد اما بعد از شکست جاپان دوباره امریکا بر آن حاکم شد. بعد از جنگ دوم جهانی و پیروزی کمونیستها در چین، نسبت به هر زمانی موقعیت جغرافیایی فلیپین برای امریکا اهمیت کسب کرد و این باعث شد تا به زودی دو پیمان نظامی بین امریکا و دولتهای دست نشانده اش (١٩٤٧ و ١٩٥١) به امضا رسند. براساس این پیمانها امریکا اجازه یافت که از آن کشور به مثابه تخته خیزش استفاده نموده پایگاه های قوای هوایی کلارک (Clark Air Base) و نیروی دریایی سبیک بای (Naval Base Subic Bay) را در آنجا احداث نماید. ضمنا دهها پایگاه کوچک و سیار در دیگر نقاط این کشور بنا شدند.
در سایت انترنتی ریل کلیر ورلد (Real Clear World) آمده است که رییس نیروی دریایی امریکا در ١٩٥٨ گفته بود: «هدف اصلی ایجاد این پایگاهها در سرتاسر دنیا مبارزه با کمونیزم میباشد.» امریکا از پایگاههای مستقر در فلیپین در جریان جنگ ویتنام استفاده وسیع نمود. غند هفتم بحری پنتاگون در ویتنام توسط این پایگاهها حمایت لوژستیکی میشد.
فلیپین از کشورهاییست که چندین دهه است حضور نیروهای امریکایی آنرا به سوی بدبختی کشانیده است. امریکا آنچنان درین کشور و سیاست هایش دست بالا دارد که در حلقه های سیاسی جهان از آن منحیث «دهلیز خلوت امریکا» نام برده میشود. امریکا از این پایگاهها نه تنها در عملیاتهای خارج از فلیپین استفاده کرد که دولتهای این کشور را در سرکوب مخالفینش، مخصوصا پارتیزانهای چپ هوکیاهاپ یاری رسانید. رژیم دیکتاتور فردیناند مارکوس Ferdinand Marcos که بین سالهای ١٩٦٥ تا ١٩٨٦ حاکمیت داشت و در جنایت و فساد بیمانند بود از حمایت همهجانبه کاخ سفید برخوردار بود. بعد از شورشهای تودهای ١٩٨٦ که منجر به سقوط این رژیم شد، هلیکوپتر حامل مارکوس از پایگاه امریکایی سوخت گیری نموده موفق به فرار از کشور گردید. بعدا در دوران زمامداری بوش پدر، امریکا چند کودتای نظامی را به کمک حضور نظامیاش خنثی کرد و از رژیم های منفور این کشور علیه مخالفان سیاسیاش حمایت نمود.
در یکی از شعار ها به زبان تاگالوگ (زبان رسمی فلیپین) خوانده میشود «آکینو (رئیس جمهور) سگ امریکاییهاست!»
امریکا با مستقر شدن در آنکشور، نه تنها دستآورد نظامی و سیاسی داشت که در پی اهداف اقتصادی خود هم بود. بر اساس سایت انترنتی «ریل کلیر ورلد» قسمت عمده اقتصاد فلیپین در تصرف کمپنیهای فراملیتی امریکا است که به غارت منابع این کشور و سوءاستفاده از نیروی کار ارزان آن مشغول اند. فلیپین از کشورهای سرشار از معادن میباشد و به عنوان دومین ذخیرگاه طلای جهان بشمار میرود. اما در پس زرق و برق ظاهری آنکشور، فقر، بیعدالتی و بینوایی گسترده مردمش را در کامش فرو برده است.
سنای فلیپین تحت فشار افکار عامه در ١٩٩١ به برچیده شدن پایگاه ها رای داد. با آنکه این تصمیم برای امریکا اهمیت چندانی نداشت، اما در جریان دهه نود میلادی تمرکز توجه امریکا به نقاط دیگر دنیا باعث شد تا پایگاههایش را در فلیپین موقتا مسدود نماید.
بعد از هشت سال بار دیگر بین دولت فلیپین و امریکا قراردادی به امضا رسید که امریکاییها زیر نام تربیت و تجهیز نیروهای نظامی فلیپین میتوانستند حضور بیشتر در مناطق اوقیانوسیه یابند. رشد سرسامآور اقتصادی چین و دیگر کشورهای جنوب آسیا امپریالیزم امریکا را به وحشت انداخت و جهت نجات خود از بحران در صدد شد بخاطر زهرچشم نشان دادن به رقبای آسیاییاش حضور نظامیش را در فلیپین گسترش دهد. باوجود اعتراضات گسترده مردم بر بازگشت نیروهای امریکایی، آنان به برنامه ملیتیاریزه کردن آنکشور ادامه دادند.
«نیروهای امریکایی از فلیپین و اوقیانوسیه بیرون شوید!»
بعد از حادثه یازدهم سپتامبر و بهانه «جنگ علیه تروریزم»، دولتهای فلیپین و امریکا گروه «ابوسیاف» را خطرناکترین نیروی بنیادگرا معرفی کرده با این بهانه که روابط گستردهای با القاعده دارد حضور نظامیشانرا مشروع جلوه دادند. «ابوسیاف» که گفته میشود نامش را از رسول سیاف، جنگسالار افغان به عاریه گرفته است، همانند گروه های بنیادگرای افغانستان توسط سی.آی.ای ایجاد گردید تا دولت فیدل راموس را که از ١٩٩٢ تا ١٩٩٨ در فلیپین حاکم بود، در سرکوب چریکهای چپگرای مائویست کمک کند. رهبر این گروه وحشی عبدالرجاء ابوبکر جنجلانی نام داشت، وی و تعدادی دیگر از افراد مهم این گروه در جریان جنگ ضد روسی در افغانستان زیر رهبری سی.آی.ای در کمپهای پاکستان آموزش نظامی و تروریستی دیده تقویت میشدند.
تظاهرات مردم فلیپین علیه استقرار مجدد نیروهای امریکایی در آنکشور.
«از حاکمیت ملی دفاع کنید! نه به بازگشت پایگاه های امریکایی!»
بناءً امریکا درست سیاستی را که در افغانستان دنبال نموده در فلیپین نیز بکار بست. از یک سو «ابوسیاف» را ایجاد و تقویت نمود و از سوی دیگر به بهانهی «جنگ علیه تروریزم» در ٢٠٠٦ میلادی نیرو و کشتیهای نظامی بیشتری را در پایگاه «سبیک بای» جا به جا کرد که به قول نیویارک تایمز:
«بعد از یازدهم سپتامبر بزرگترین جابجایی قوای نظامی امریکا پس از افغانستان در خارج از مرزهایش بود.»
تظاهرکنندگان فلیپینی با شعار: «ما به وقار انسانی و حاکمیت ملی اهمیت قایلیم! نیروهای امریکایی همین اکنون خارج شوند!»
عساکر امریکایی در فلیپین مرتکب جنایات بیشماری شده اند اما بنابر مصونیت قضایی از هرگونه تعقیب قانونی در امان میباشند. دو شهر فلیپین (ولونگاپوOlongapo و انجیلسAngeles ) که متصل به پایگاه کلارک و سبیک بای هستند به مرکز فحشا، فروش مواد مخدر و دیگر اعمال غیرقانونی تبدیل گردیده اند. بخصوص حضور امریکا باعث تبدیل آنکشور به یکی از مراکز مهم فحشای جهان گردیده است. در سال ٢٠١١، هری توماس، سفیر امریکا در فلیپین اعتراف نمود که ٤٠٪ مردان توریست به خاطر سکس به آنکشور میآیند. حتی اخباری وجود دارند که ارتش امریکا، دختران فلیپینی را برای استفاده جنسی سربازان شان به سایر کشورها و منجمله افغانستان انتقال میدهند.
در نوامبر ٢٠٠٥ دانیل سمیت Daniel Smith از نیروی دریایی «سبیک بای» به دختر ٢٣ سالهی فلیپینی در موتر در حالی که سه سرباز دیگر امریکایی دانیل را تشویق میکردند تجاوز کرد. این خبر در اکثر مطبوعات دنیا انعکاس وسیع یافت. محکمهای در فلیپین دانیل را به حبس ابد محکوم نمود. مقامات امریکایی اجازه ندادند که این حکم بر دانیل عملی گردد. رییس جمهور فلیپین گلوریا ماکاپاگل ارویو Gloria Macapagal Arroyo از درخواست امریکا برای تجدید نظر در این قضیه با تمام قوت حمایت کرد. در نتیجه این فشارها از بالا بود که محکمه مجددا حکم داد که هیچگونه شواهدی وجود ندارد تا نشان دهد که دانیل عمل جنسی را به زور و ارعاب انجام داده باشد، بناءً وی را بیگناه شناخت! این جریان یک افتضاح تمام برای سیستم عدلی دولت پوشالی فلیپین بود که ما با نمونه های متعدد آن در افغانستان همه روزه مواجهیم.
روزنامهHUFFPOST در ٢٣ اپریل ٢٠٠٩ نوشت که این حکم باعث ایجاد خشم عظیم بین مردم فلیپین گردید و آنان دست به اعتراضات وسیعی زدند، آنان رییس جمهور ارویو را دستنشانده و چاپلوس امریکا خواندند.
تظاهرات ضدامریکایی در مانیلا. در شعارها میخوانیم: «نیروهای امریکایی = فحشا»، «ما پیمان جدید نظامی را رد میکنیم!»، «به حضور مجدد ارتش امریکا نه میگوییم!»
امریکا و دولت فلیپین ادعا مینمایند که نیروهای نظامی امریکا اردو و پلیس آنکشور را تربیت و تجهیز مینماید درحالیکه تجربه نشان میدهد که امریکا نه تنها نیروهای نظامی فلیپین را تربیت نکرد که آنان را به فاسدترین ارگان این کشور تبدیل نموده است. اردو و پلیس آن در حدی جنایتکار اند که حتی مقامات امریکایی هم نتوانستد از آن چشمپوشی نمایند. وزارت خارجه امریکا در گزارش سال ٢٠١١ خود از وجود قتلهای خودسرانه و غیرقانونی توسط عوامل دولت در فلیپین سخن میگوید. گزارش اضافه میکند که نیروهای امنیتی فلیپین در آزار و شکنجه فعالان چپ و طرفداران حقوق بشر دست دارند.
مردم فلیپین و نیروهای عتدالتخواه و مترقی این کشور که از سالها به این سو با ماهیت امریکا و سیاستهای اشغالگرانهاش آشنا اند به شدت با حضور امریکا در کشور شان مخالفت مینمایند. شهر های بزرگ فلیپین طی سالهای گذشته شاهد اعتراضات وسیع بودند. روشنفکران و محصلان با شعارهای ضدامریکایی فضای سیاسی را تحت شعاع قرار داده اند. آنان حاکمان خود را جنایتکار و وطنفروش میخوانند. در شعارهای خوانده میشود: «به فروش حاکمیت ملی فلیپین توسط اجازه حضور سربازان بیشتر امریکا در کشور، خاتمه دهید!»، «برای استقلال واقعی برزمید، از حاکمیت ملی دفاع نمایید!»
دولت امریکا حداقل از جنگ دوم جهانی بدینسو ثابت ساخته است که جز خونریزی، بربادی، چپاول، فحشا، ستمگری و زورگویی هدیهای به ملتهای دیگر نداشته است. پناه بردن به چنین کشوری را تنها آنانی منحیث نسخه درد افغانستان تجویز میکنند که از تاریخ بویی نمیبرند و تحت تبلیغات زهرآگین بلندگوهای دروغپردازی این کشور قرار گرفته اند و یا از گماشتگان و مزدبگیران کاخ سفید اند.