ولایت غور امپراتوری قوماندانهای ستمکار حزب وحدت
- رده: گزارشها
- نویسنده: واحد منصوری
- منتشر شده در جمعه، 27 جدی 1392
بیش از صد نفر از باشندههای ولایت دورافتاده و فقیر غور از مرکز افغانستان به کابل آمدهاند تا صدای شان را به گوش رسانهها و مسوولان دولتی برسانند. درمیان این افراد زنان و مردان و به ویژه زنان سالخورده نیز حضور دارند.
«مرگ بر مرادعلی مراد!»، «مرادعلی غاصب زمین است!» «ما حق خود را میخواهیم!» از شعارهایی بودند که باشندههای غور سر میدادند.
در شعار اصلی این اعتراضکنندگان با خط درشت نوشته شده بود:
«ما از دولت افغانستان، وزارت دفاع، شورای ملی، ستره محکمه عاجزانه تقاضا میکنیم تا جلو تجاوز، غصب، زورگوی و ظلم از سوی مرادعلی مراد قوماندان قوتهای غاصب زمین را بگیرند. ما از دولت میخواهیم به ندای مظلومیت دهها خانواده آواره از ظلم قوماندان مراد گوش داده و توجه فرمایند.»
این افراد میگویند بیش از هزار جریب زمین که ملکیت حدود چهارصد خانواده در ولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غور است از سوی مرادعلی قوماندان نیروهای زمینی وزارت دفاع غصب گردیده است.
محمد نماینده مردم غور میگوید دهها خانواده از ولسوالی لعل و سرجنگل به دلیل زور و ستم قوماندانهای مربوط به مرادعلی، والی و قوماندان امنیه این ولایت مجبور به کوچکشی به دیگر ولایات به ویژه کابل شدهاند.
از سر و صورت این معترضان پیداست که در نهایت فقر و بیچارگی بسر میبرند و در مدت چند روزی که به کابل آمدهاند در منازل اقارب و خویشاوندان و برخی مسافرخانهها زندگی میکنند. آنان میگویند در این مدت هیچ نهاد دولتی و نه هم ادارههایی که ظاهراً خود را غیروابسته میدانند به صدای شان گوش نداده و در سردرگمی بسر میبرند.
یک زن سرسفید درمیان اعتراضکنندگان که نخواست از او نام برده شود به خبرنگاران گفت:
«ولایت غور در تصرف قوماندانهای حزب وحدت است و این زورمندان هرچه دل شان خواست میکنند.»
این اعتراضکنندگان میگویند در جریان تظاهرات و دادخواهی با برخورد خشن سربازان امنیتی پارلمان روبرو شدند. به گفته آنان ظاهراً چنین به نظر میرسید که این سربازان از مرادعلی دستور گرفته بودند تا تظاهرات و تجمع باشندههای غور را برهم زنند.
«سربازان با زور و دشنام مانع ادامه اعتراض و دادخواهی ما شدند.»
مرادعلی مراد از افراد نزدیک به خلیلی و از قوماندانهای حزب وحدت است.
مرادعلی از افراد نزدیک به خلیلی و از قوماندانهای حزب وحدت است که به واسطه خلیلی و والی غور به حیث قوماندان نیروهای زمینی اردوی افغانستان مقرر شده است. مراد باشنده اصلی ولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غور است که در این منطقه به دلیل قدرت سیاسی و نظامی یکهتاز میدان است. تمامی ادارات محلی غور در تشکیلات سیاسی افغانستان متعلق به حزب وحدت شاخه کریم خلیلی است که از سوی کرزی به این حزب اهدا شده اند.
سيد انور رحمتى والی غور که باشنده اصلی ولسوالى يكاولنگ ولايت باميان است از سوی کریم خلیلی به این پست گماشته شده است. رحمتی پیش از این والی سرپل بود و تظاهرات مردمی باعث شد که کرزی او را از این ولایت به کابل فراخواند. تظاهرکنندگان در سرپل آن زمان مدعی بودند که یک تن از محافظان رحتمی که خواهرزاده او نیز است به یک دختر خردسال تجاوز کرده است. والی کنونی غور پیش از این برای مدت پنج سال رییس دفتر خلیلی بود. او در زمان جنگهای گروههای تنظیمی در دهه هفتاد یکی از قوماندانهای حزب وحدت شاخه خلیلی بود. برخی گزارشها حاکیست که در زمان تجاوز شوروی بر افغانستان او در ایران بسر میبرد و در امور سياسى و نظامى سازمان نصر و بعداً حزب وحدت وظيفه انجام داده است. از سال ۱۳۶۴ الى ۱۳۶۶ مسوول سياسى حزب وحدت در ولسوالى يكاولنگ باميان و از سال ۱۳۶۶ الى ۱۳۶۸ مسووليت ولايتى سازمان نصر را در اين ولايت به عهده داشته است. رحمتی در سال ۱۳۷۰ به عضويت شوراى مركزى حزب وحدت انتخاب شد و در حزب، به طور عمده در بخشهاى سياسى و روابط عمومى و نظامى فعالیت داشت.
ولایت غور از چند ماه بدینسو به دلیل خشکسالی و مسدودبودن راهها در اثر برفباری در وضعیت بحرانی قرار دارد. گفته میشود تا کنون بیش از دو هزار خانواده از مناطق اصلی شان به هرات و برخی ولایتهای دیگر بیجا شدهاند. مردم غور در بیکاری و فقر بسر میبرند و تا کنون به جز یک مقدار گندم کمکی از سوی «برنامه غذایی جهان» هیچ کمک دیگری به دست نیاوردهاند. فقر و گرسنگی از یکسو و زور و ستم قوماندانهای حزب وحدت از سوی دیگر زندگی را بر آنان جهنمی ساخته است.