جشن نوروزی رستاق با شور و هلهله مردمی برگزار شد
- رده: گزارشها
- نویسنده: شبیر
- منتشر شده در دوشنبه، 02 ثور 1392

جشن نوروزی امسال در میان سرور و هلهله مردم ولسوالی رستاق ولایت تخار برگزار گردید. موسفیدان و بزرگان از هر طبقه کمیسیون برگزاری جشن را ترتیب دادند. تحت اداره چند نفر بزرگان قوم، خلاف سالهای گذشته که پیرم قل همهکاره بود، اسپ او میدوید، بز را او میکشید، امسال این مردم عام بودند که اختیار را در دست داشتند و با شور و شعف مراسم را تدارک دیدند.
در نوروز امسال تمام مردم ازهرگروه، دکانداران، دهقانان، اهل کسبه، دستفروشان، ورزشکاران، خرده فروشان و ... اشتراک کرده بودند. درین جشن علاوه بر مردم رستاق از ولایات بدخشان، قندوز، بلخ و کابل نیز تعدادی حضور داشتند و از طبیعت زیبای رستاق و منظره دلکش دشت قوشخانه و از لحظات هیجان انگیز بزکشی و نمایشات رشته های مختلف ورزشی لذت بردند.
یکی از ویژگی های جشن نوروزی امسال این بود که مسابقه بزکشی پرشور از طرف کمیته خاص مرکب از اشخاص مسلکی ولسوالی های همجوار اداره میشد و جنگسالاران در آن نقشی نداشتند. میله نوروزی امسال و فضای صمیمیت حاکم در آن گواه آن آنست که واقعاً مردم عام در بین خود متحد، یکپارچه، همنوا و بیکینه میباشند ولی یک مشت افراد و اشخاص خاین که بیشتر نوکران خارجی ها هستند به حکم باداران خود مردم ما را به خاطر اهداف نامقدس خود ازهم جدا میکنند و تخم نفاق را بین شان میپاشند.

جشن امسال از این رو ارزش ویژه داشت که دشمن جانی مردم رستاق، پیرم قل در آن حضور و نقشی نداشت. او وقتی دید مردم فقیر اداره را بدست گرفته اند از فرط کینه توزی و خودخواهی نتوانست در آن اشتراک کند. چون او غیر از خود کس دیگری را نمیخواهد. از برکت نبود شوم او مراسم امسال چنان باشکوه بود که موسفیدان شاهدی دادند که درین چند سال اخیر بینظیر بود. زنان، کودکان، مردان، دختران و پسران بگونه وسیع اشتراک کرده بودند و هیچگونه خشونت یا حادثه ناخوشایندی در آن رخ نداد.
رسم برگزاری جشن های نوروزی پیشینه سه هزار ساله در وطن ما دارد، درین مدت مقتدرترین شاهان، خلفای راشدین، اموی، عباسی، ساسانی، سامانی، غزنوی، چنگیزیان، تیموریان و غیره علیه نوروز برنخاستند و آنرا تحریم نکردند. اما طی سالهای اخیر جهالت پیشه های برآمده از ماشین های طالب کشی پاکستان، محصولات دستگاه آخندکشی در قم و فرستادگان وهابیهای عربستان سعودی علیه این فرهنگ کهن شمشیر کشیده آنرا «حرام» نامیده اند. اینان از اشغال افغانستان توسط امریکا، از راکت باران پاکستان به خاک افغانستان، از قتل همهروزه جوانان ما توسط رژیم آخندی ایران، از انتحار در مندوی ها، از کشتار دسته جمعی مردم بیگناه بدست جنایت کاران در سه دهه اخیر و فجایع دیگر چیزی نمیگویند اما مقابل این یگانه خوشی مردم ما کف بر دهان میآورند.

نوروزی که در مدت سه روز برگزاری آن برای هزاران هموطن نادار ما زمینه کار مهیا میکند و هزاران خانواده محصول دست خود را میفروشند و خرج سه ماهه خانه خود را پیدا میکنند. طی این روزها لحظاتی لبخند خوشی بر لب مردم سوگوار ما جاری میشود. شنیدم که کسی میگفت: پسرم مبلغ ١٥٠٠ افغانی از درک فروش کارت تیلفون فایده کرد و یک سیت مبایل خرید که درماه ها چنین سودی به دستش نمیآمد. هزاران هوتلی از فروختن غذاهایشان در نیمه روز و مفاد آن با خوشی و حیرت سخن میگفتند. خود قضاوت کنید که تحریم نوروز جز دشمنی با مردم غریب و ضدیت با خوشحالی و لبخند معنی دیگری دارد؟ جالب اینکه چون پیرم قل اشتراک نکرده است چنین فتواهایی از جانب چوکره هایش صادر میشوند، حال آنکه در سالهای پیش در رستاق کسی به فکر حرام خواندن آن نبود.
جاوید باد رسم نوروز این مظهر همبستگی مردم ما!

بـه جمشیـد بر گوهـر افشاندند | مــرآن روز را روز نو خواندند | |
ســر سال نو هـرمـز فـروردین | بــرآســوده از رنــج روی زمـین | |
بـزرگـان بـه شـادی بیـاراستـند | می و جـام و رامشگران خواستند | |
چنـین جشن فرخ از آن روزگار | به مـا ماند از آن خسروان یاد گار | |
فردوسی
|
