دیدار حزب همبستگی با بازماندگان ١٣ جوانی که توسط رژیم منفور ایران تیرباران شدند
- رده: گزارشها
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در یکشنبه، 26 قوس 1391
زنان، کودکان و سایر بستگان ١٣ شهید هرات بیش از چهارماه است که از طریق دولت افغانستان و منابع رسمی رژیم فاشیستی ایران تلاش دارند که اجساد شهیدان شانرا بدست آرند اما کسی به داد شان نمیرسد.
نیروهای امنیتی رژیم ددمنش آخندی ایران سیزده تن از زحمتکشان هرات را که به خاطر یافتن لقمه نانی راهی ایران بودند در منطقه تایباد در خاک آنکشور تیرباران کردند و اینک با گذشت حدود چهار ماه، جمهوری اسلامی خون و خیانت از تحویلی اجساد این جوانان معصوم به خانواده هایشان ابا میورزد.
به تاریخ ١٩ قوس ١٣٩١ (٩ دسامبر ٢٠١٢) شماری از اقارب قربانیان در برابر قونسلگری رژیم منفور ایران در هرات دست به اعتراض خشماگین زدند. تظاهرکنندگان که پس از تلاش زیاد کسی به داد آنان نرسیده بود تابلوی قونسلگری را پاره کردند، در و دیوار قنسلگری را سنگ باران نمودند و تمامی اعلانات تبلیغاتی این لانه جاسوسی را به زیر کشیدند.
سه تن از نمایندگان «حزب همبستگی افغانستان» به دیدار خانواده های ماتمدیده به قریه ترخم ولسوالی کهستان رفته با پدران و مادران و سایر اعضای خانواده این شهیدان دیدار نمودند. آنان جریان قتل عام عزیزان شان را شرح دادند و در ضمن از بیتفاوتی خاینانه مقامات افغانستان در برابر این جنایت آخندی تنفر و خشم شانرا ابراز نمودند.
بستگان قربانیان بعد از اینکه دیدند دولت فاسد کرزی کوچکترین ارزشی به خون سیزده جوان افغان قایل نیست و از کنار این جنایت به آسانی میگذرد، به تاریخ ١٩ قوس ١٣٩١ (٩ دسامبر ٢٠١٢) در برابر لانه جاسوسی رژیم هیتلری ایران دست به تظاهرات خشماگین زدند. (عکس از بی بی سی)
نماینده ما به تمامی بازماندگان سوگوار اعلام نموده که «حزب همبستگی افغانستان» در کنار آنان ایستاده است و در صورت عدم توجه به خواست آنان حاضر است اعتراضات بیشتر و وسیعتری را علیه رژیم سفاک ایران و دولت پوشالی کرزی با آنان مشترکا سازمان دهد.
این خانواده ها لیست قربانیان و تصاویر آنان را قرار ذیل به نماینده ما تحویل دادند:
١- ذبیح الله ولد حبیب الله از قریه ترخم ولسوالی کهستان هرات
٢- جیلان ولد صفدر از قریه ترخم ولسوالی کهستان هرات
٣- جمعه گل ولد اسماعیل از قریه ترخم ولسوالی کهستان هرات
٤- حامد ولد عبدالسلام از قریه ترخم ولسوالی کهستان هرات
٥- سلیم ولد سنگین از قریه ترخم ولسوالی کهستان هرات
٦- کریم ولد سیداحمد از قریه ترخم ولسوالی کهستان هرات
٧- گل احمد ولد سیداحمد از قریه ترخم ولسوالی کهستان هرات
٨- شیرآقا ولد ملا مردان از قریه تیرپل ولسوالی کهستان هرات
٩- نصرالله ولد حاجی امان از قریه سرتخت ولسوالی کهستان هرات
١٠- شاپور ولد جمهور از ولسوالی گلران هرات
١١- گل احمد ولد صوفی احمد از قریه احمد آباد ولسوالی غوریان هرات
١٢- ناصر ولد میرخان از قریه خم میلک ولسوالی کهستان هرات
١٣- فاروق ولد عبدالظاهر از قریه خم میلک ولسوالی کهستان هرات
سیزده تن از جوانان هرات که به دست نیروهای امنیتی رژیم آدمخوار «ولایت فقیه» ایران تیرباران شده در گورهای نامعلوم مدفون گردیدند.
حبیب الله پدر یکتن از قربانیان واقعه را به نماینده حزب ما چنین بیان کرد:
«سیزده نفر ما که از ولسوالی های کهستان، غوریان و گلران هرات بودند به تاریخ ٣ سنبله ١٣٩١ به خاطر غریبکاری از راه بندراسلام قلعه رهسپار ایران میشوند و تا ساعت چهار و بیست دقیقه همان روز با ما در تماس بودند و از رسیدن خود به تایباد ایران خبر دادند.»
حبیب الله که اشک از چشمانش جاری شد گفت این اولین و آخرین تماس اینان بود، او در ادامه میگوید:
حبیب الله پدر یکی از قربانیان پاسپورت و ویزه ایران را نشان میدهد که با استفاده از آن ماهها در ایران سرگردان بود تا از سرنوشت جگرگوشهاش سرنخی بدست آورد.
«بعد از مدت زمانی که تماس ما با آنان قطع شد و هیچ احوالی از آنان دریافت نکردیم؛ به ولسوالی کهستان مراجعه کردیم ولی گوش شنوا نیافتیم تا فریاد ما را بشنود. چون میدانستیم که این دولت فاسد مشکل ما را حل کرده نمیتواند مجبور شدیم مستقیم خود ما دست به کار شویم. پاسپورت گرفتیم و بخاطر اخذ ویزه به شهر هرات آمدیم و پنجاه روز مکمل پشت دروازه قونسلگری ایران در افغانستان منتظر بودیم. باوجودی که مکتوب های متعددی از مقام ولایت هرات بالای قونسلگری در دست داشتیم ولی از طرف مسئولین ایرانی پاره میشد. پس از عذر و زاری و تلاش مکرر بالاخره موفق به اخذ ویزه شدیم و خودم حبیب الله و میرخان به ایران رفتیم.
وقتی به سپاه پاسداران ایران مراجعه کردیم و برای شان از گم شدگان خود گفتیم با خشم و برخورد توهین آمیز آنان مواجه شدیم و گفتند یکتعداد شما افغانها از راه پنچره وارد اتاق میشوند و تعدادی دیگر تان میآیند که کجا شده افراد ما؟ با شنیدن الفاظ رکیک و مایوس کننده ما هم به خشم شدیم و گفتیم که فرزندان ما کجاست؟ پس از گفتگو و جنجال زیاد به مدت سه ساعت زندانی شدیم. وقتی نا امید از سپاه پاسداران بیرون شدیم به سفارت افغانستان در تهران مراجعه کردیم ولی با فساد گسترده و مزدورمنشی که در ادارات افغانستان حاکم است، آنها هم گفتند که کاری از دست ما بر نمیآید.
بالاخره بخاطر یافتن فرزندان مان قریه به قریه گشتیم که در نتیجه به قریهای که پنج کیلومتر از تایباد فاصله دارد رفتیم و از اهالی آن قریه در مورد اولادهای خود پرسیدیم. آنها گفتند حدود دوماه پیش این سیزده تن از طرف سپاه پاسداران اسیر شدند و بعد از مدتی کوتاه تیرباران شان کردند و سپس به ما دستور دادند تا اجساد شان را دفن کنیم. من حبیب الله و میرخان را به زیارت این سیزده شهید بردند و قبر های شان را برای ما نشان دادند، بخاطر ثبوت ما از قبر های شان فلم گرفتیم چون میدانستیم که دولت ایران از کشتن این سیزده تن منکر میشود و حتا دست داشتن شان را درین جنایت رد میکنند. پس از جستجو زیاد لباس های آنان را در شیلهای بنام مادرحسن که از مربوطات تایباد میباشد پیدا کردیم و مطمئن شدیم که فرزندان ما توسط دولت فاشیستی ایران به قتل رسیده اند.
بخاطر گرفتن جسد های شهیدان ما به دولت افغاستان (پارلمان، شورای ولایتی، وزارت خارجه و والی هرات) مراجعه کردیم ولی همه شان جواب رد دادند و توجهی به خواست ما نکردند. ما دانستیم تا خود کاری نکنیم دولت به داد ما نمیرسد. بعدا دست به تظاهرات زدیم که همین بود فعالیت قونسلگری ایران را در هرات به حالت تعلیق درآوردیم و همچنان فامیل های شهیدان گفتند تا اجساد این سیزده تن را ندهند ما آرام نمینشینیم، حتا دست به مسدود کردن مرز ایران و افغانستان میزنیم.»
مادران و خواهران قربانیان، ضجه کنان درد شانرا به نمایندگان حزب همبستگی بیان مینمودند و به دولت کرزی به خاطر بیتفاوتیاش لعن و نفرین میفرستادند.
کشتار و شکنجه و اذیت و زندانی کردن افغانها در ایران به معمول روز تبدیل شده که بارها از طرف احزاب و سازمانها و نهاد های مردمی و آزادیخواه علیه این فاشیزم عریان دولت ساطوربدست احمدی نژاد ـ خامنهای اعتراض صورت گرفته، ولی با نفوذی که این رژیم آدمکش در دستگاه فاسد و خاین افغانستان دارد هیچ اقدامی در این مورد نشده است.
اکثر افغانهای کارگر که در ایران زندگی میکنند به شیوه های مختلف توهین و تحقیر میشوند و از حقوق ابتدایی (رفتن به مکتب، تفریحگاه ها، مغازهها، نانواها...) بیبهره اند و به شکل ضدانسانی خانههایشان به آتش کشیده میشوند، اما کرزی و تمامی مقامات فاسد و پوشالی افغانستان با گرفتن بوجی های پول از رژیم آدمخوار «ولایت فقیه» حقوق مردم مظلوم ما را معامله میکنند.
رژیمی که از شکنجه، کشتار و وحشت هیتلری مقابل مردم خودش ابا نورزد، انسانهای بزرگ و آزادیخواهی چون نسرین ستوده، مجید توکلی، یوسف رشیدی و بیشمار انسانهای شریف دیگر را به بند و زندان بیاندازد، ستار بهشتی را فقط به خاطر نوشتن مقالاتی علیه دولت تحت شکنجه وحشیانه به قتل برساند و بعد از دادن جسد او به خانوادهاش جلوگیری کند و فراوان ننگ های دیگری را در کارنامه سی سالهاش داشته باشد، آیا ممکن است که به سرنوشت مردم کشور بیدر و دروازه و اسیر دست میهنفروشان و اشغالگران بهایی قایل شود؟