نگاهی بر زندگی پرمشقت مردم در پامیر بدخشان
- رده: گزارشها
- نویسنده: شبیر از بدخشان
- منتشر شده در سه شنبه، 30 عقرب 1391
پامیر بدخشان منطقهایست از هر لحاظ خاص که در دورترین نقطه این ولایت قرار دارد و به علت عدم توجه دولتها به این منطقه، زندگی مردم آنجا در این عصر پیشرفت و ترقی هنوز هم به دوره کمون اولیه شباهت دارد. پامیرها به پامیر خورد و کلان تقسیم میشوند. شغل مردمان پامیر بصورت عموم مالداری بوده، تربیه غژگاو، گوسفند، بز و تهیه فرآورده های لبنیات، پوست، پشم و غیره ازعمده ترین منبع عایداتی مردمان آن به شمار میرود.
درین منطقه نه از مکتب خبری است و نه از دارو و درمان و کلینک. مبادله با پول وجود نداشته خرید و فروش جنس به جنس صورت میگیرد. کسانیکه غژگاو و گوسفند میخرند، باید مقابلش جنس (چای، صابون، قالین، نمک وغیره) بدهند. خانه های گلی به ندرت به چشم میخورند و مردم بیشتر در خانه های پشمی که آن را "خِرگاه" مینامند زندگی میکنند که با محل زیست حیوانات شان بسیار نزدیک اند.
به علت کمبود آکسیجن، رشد نفوس در پامیرها بسیار کم بوده اکثر نوزادان میمیرند و مادران هم از عمده ترین قربانیان اند که در جریان زایمان زندگی شانرا از دست میدهند. بر اساس آمار دقیق در هر ١٠٠ تولد، ١٠ زن زنده میمانند و بقیه از بین میروند. معمولاً تعدادی اطفال که زنده میمانند به این دلیل است که مادران شان در مناطق دیگر بدخشان کودک شانرا به دنیا میآورند و بعد از گذشت چند سال به پامیر انتقال مییابند. اطفالی که بزرگ میشوند مثل پدران شان نگهداری و چراندن غژگاو ها را به عهده میگیرند.
غژگاو تنها وسیله نقلیه در پامیر
فاصله زیاد راه به مارکیت یا محل خرید و فروش باعث میشود که پامیریان تولیدات و فرآورده های حیوانی شان را به قیمت بسیار نازل به فروش برسانند. گاهی محصولات شان از طرف شرکت های چینی پروسس لبنیات (پنیر، قروت، مسکه، قیماق، شیر، چکه) خریداری شده که بازهم انتقال آن تا سرحد که بازار مشترک چین و افغانستان در آنجا موقعیت دارد، وقتگیر و مشکلزاست که به این دلیل در اقتصاد مردم چندان تغییر ایجاد نمیشود.
در پامیر مالدارانی پیدا میشوند که تا ٤٢٠٠٠ گوسفند دارند. علوفه باب پامیرها نهایت قوی بوده سرشار از انرژی است که حیوانات را چاق و چله نگه میدارند.
خانه های پامیریان که از پشم ساخته شده و به آن "خِرگاه" میگویند.
در حالیکه بیش از ١١ سال از حکومت کرزی میگذرد، مردم پامیر از همان راه هایی استفاده میکنند که صدها سال قبل مورد استفاده بودند. انتقال و ترانسپورت افراد و مواد توسط غژگاو چندین روز و حتی در جاهایی ده و پانزده روز را هم در بر میگیرد. غژگاو خوبترین وسیله بلد و توانمند در سردترین و صعبالعبورترین حالات در پامیرها بحساب میآید و جز آن از سایر وسایل پیشرفته ترانسپورتی اصلا در آنجا خبری نیست.
مردم پامیرها متشکل از قیرقیزها و مردمان بومی پامیرها میباشند که قیرقیزها بیشتر سنی مذهب بوده و یک اقلیت اسماعیلیه نیز درین جا زندگی میکنند.
کسی که عزم سفر به پامیر را کند حتماً بعد از رسیدن به آنجا مهمان یکی از پامیری ها میشود چون هتل و استراحتگاه در آنجا وجود ندارد. مردم محل با رسیدن مهمان فوراً گوسفندی را ذبح نموده، تمام گوشت آن را با کله و پاچهاش پخته در کاسه های کلان برای مهمان میآورند. برای مهمانی که معزز تر است کلهی پخته شدهی گوسفند را در کنار کوتی از گوشت پیش میکنند. جالبتر از همه اینکه وقتی ظروف مملو از گوشت به دسترخوان آورده میشوند، یک ذره آن از نزد شان اضافه نمیکند.
به علت سردی زیاد نه از درخت و میوه در پامیرها خبری است، نه از ترکاری و سبزیجات اثری میتوان یافت. خوراک مردم صرف گوشت حیوانات و لبنیات است. لباس های پامیریان نیز بیشتر از مواد محلی خود ساخته که عبارت از لباس های پشمی میباشند تهیه شده است، پاپوشهایشان بیشتر از چرمی که توسط خودشان تهیه شده و محکم و سفت بوده و تا زانوها بلند است، مورد استفاده قرار میگیرد.
در یک سال صرف دو ماه زمینه رفت و آمد انسان از پامیر به مرکز واخان میسر است و بس. هرگاه فردی در جریان ده ماه به مشکل صحی روبرو گردد، باید بمیرد. مردم پامیر که هیچ سودی از حکومت های گذشته در زمینه عمران و خدمات عامه نبرده اند، در حکومت فعلی هم که سروصدای دروغین خدمت گذاریاش بطرز کرکنندهای بالاست، تا هنوز به ابتدایی ترین نیاز شان که احداث سرک خامه جهت عبور و مرور وسایط ترانسپورتی باشد نرسیده اند. وکیلان پارلمان و دیگر "مقامات" دولت، هنگام انتخابات و یا هنگامیکه بخاطر تفریح به این منطقه سر میزنند، با پامیریان مینشینند و از مشکلات اینان میشنوند و وعده هایی برایشان میدهند اما وقتی برمیگردند همه را فراموش میکنند و غرق فساد و ساخت و پاخت های مافیایی خود میشوند.