بدخشانیان مصارف زندگی خود را چگونه تامین میکنند؟
- رده: گزارشها
- نویسنده: فیروز
- منتشر شده در پنج شنبه، 25 سنبله 1395
ولایت بدخشان دارای ۲۷ واحد اداری بوده یک ولسوالی درجه اول، ۱۵ ولسوالی درجه دوم و ۱۱ ولسوالی درجه سوم است که مجموعا ۱۵۴۵ قریه را در بر گرفته با تاجیکستان، چین و پاکستان همسرحد است. به اساس آمار دولتی نفوس این ولایت ۱۲۵۲۹۶۳ میباشد.
بدخشان از جمله ولایات فقیر اما بزرگ و پرنفوس افغانستان است که فاصله مرکز آن از کابل ۶۰۰ کیلومتر میباشد. برای رسیدن به ولسوالیهای دوردست، باید روزها صعبالعبورترین راههای مواصلاتی را پشت سر گذاشت.
بعلت کوهستانی بودن، زمینهای زراعتی بدخشان نهایت کم میباشد. زمین آبی آن ۶۶۰۰۰ هکتار، زمینهای للمی ۱۹۶۰۰۰ هکتار، علفچرها ۱۲۸۰۰۰ هکتار، جنگلات ۶۰۰۰۰ هکتار، جنگلات پسته ۱۵۰۰۰ هکتار و ساحه باغات آن ۵۰۰۰ هکتار است.
طی سالهای گذشته اردو و پولیس در نتیجه بدامنیهای بدخشان محتمل تلفات سنگین شده اند. عامل بخشی از بیثباتیها قاچاق مواد مخدر و معادن این ولایت است.
در گذشته بخشی از جوانان زندگی خود را از طریق کار در معادن لاجورد، طلا، بارکشی و انتقال مواد غذایی به نقاط دوردست بدخشان و همچنان کار در جبهات جنگی باند جمعیت اسلامی به پیش میبردند.
بدخشان ولایتی است که عواید و حاصلات داخلی آن نیازمندیهای باشندگانش را هیچگاه کفایت نمیکرده است و به همین دلیل ترک دیار و سفر به مناطق بیرون از بدخشان تاریخ دیرینه در زندگی این مردم دارد.
بخشی از مردم بدخشان به ولایات دیگر کوچیده و ساحاتی را بنام منطقهی بدخشیها ایجاد کرده اند. مثلاً در کندز منطقهای بنام گذر دروازیها است که هزاران خانواده در آن سکونت دارند. همین طور در مناطق و ولسوالیهای مختلف تخار و کابل بدخشانیان همین که زمینه کار و امرار معاش برایشان مساعد شده است مناطقی را بخود اختصاص داده اند و آنجا را وطن خود ساخته اند.
در گذشته اکثر بچههای خانوادههای فقیر با مشاهده وضعیت نابسامان اقتصادی فامیل، آینده خود را در خطر میدیدند و راه نجات را غیر از جستجوی زمینه کار در ایران و پاکستان و یا خارج از بدخشان و یا هم شمولیت در مدارس مذهبی پاکستان که هفت هشت سال برایشان نان و آب میداد و در آخر هم کلان مذهبی از آنان میساخت در جای دیگری نمیدیدند. مثلاً سه ولسوالی بدخشان (کوهستان، یاوان، راغستان) که بنام راغها مشهور است اینک در حدود ۴۰ هزار مولوی دارد. این رقم شامل نیمچه ملاها و افرادی که جهت حفظ قرآن به آنجا رفته اند نمیشود. اینان که اکثر شان در مکاتب و ادارات جذب شده اند خوراک بسیار مناسب برای جریانات ارتجاعی مذهبی بشمار میروند.
۱۸ ثور ۱۳۹۳: تیم سیار صحی حزب همبستگی در حال مداوای بیمارانِ یک قریه دورافتاده بدخشان.
دیروز و امروز از هر خانه طبقات پایینی ده که اکثریت ۹۵% نفوس دهات را تشکیل میدهند یک نفر در ایران است و بخش مهم مصارف روزگار خود را از فروش نیروی کار بشکل روزمزد تامین میکنند. رفتن به ایران نسبت به پاکستان برای اکثر جوانان خواستنیتر بوده است.
بعد از حکومت کرزی وضعیت تغییر کرد. اکثریت جوانان قشر متوسط و بالای جامعه به نیت کار در ادارات دولتی و انجیوها یا ماموریت در ادارات راهی مکتب و پوهنتون شدند و میشوند. امروز گراف فارغان از پوهنتونها بسیار بالاست. این را هنگام اعلان بستهای وظیفوی ادارات دولتی و غیردولتی به خوبی میشود مشاهده کرد. در هنگام اخذ امتحان، تعداد متقاضیان به چندین هزار تن میرسند. در حدود ۱۳ هزار نفر از معارف منحیث معلم و مامور معاش میگیرند و مجموع کارمندان ادارات دولتی در بدخشان از ۲۵ هزار تجاوز نمیکند.
اعتیاد میان جوانان و زنان از معضلات جدی اجتماعی در بدخشان محسوب میگردد.
طی یکونیم دهه گذشته تولید مواد مخدر رایج شد و عدهای از جوانان مصروف کشت، قاچاق و تجارت آن شدند. از آنجایی که بدخشان ولایت همسرحد با تاجیکستان است و در شرایط نابسامان زمینه برای کشت و قاچاق مواد مخدر در آن را مساعد ساخته است. کشت کوکنار و قاچاق تریاک به سرحدات تاجیکستان تعدادی از جوانان را به سوی این پدیده خطرناک کشانید که در شرایط فعلی وضعیت تغییر کرده و این مسئله حالت زیرزمینی بخود گرفته و تجارت آن از پایینیها به دست بالاییها افتاده است که تعداد افراد مشغول این کار را نمیشود تخمین زد. طبعا همزمان با رشد تولید مواد مخدر، اعتیاد میان جوانان و حتی زنان به معضله جدی اجتماعی بدل گشته است.
در این اواخر بین جمعی از جوانان تحصیلکرده و کسبهکار رفتن به ترکیه کشش بیشتری یافته است چون نسبت به ایران کمایی بیشتری دارند. برای جوانانی که صاحب حرفه و کسب باشند زمینه فروش تجارب و اندوختههای حرفوی شان با مزد به مراتب بالاتر از افغانستان در ترکیه مساعد است. مثلاً نجاری، خیاطی، چوپانی، قالینبافی، فلزکاری و...
کتلهای از جوانان طبقه پایین که پولی برای پیشبرد مصارف مکتب و پوهنتون را نداشتند به اردو و پولیس جذب شدند. قرار معلوم تنها در صفوف اردوی افغانستان، ۷۰ هزار تن از بدخشان اند که متاسفانه هر روز کشته میدهند و بارها مشکلات در انتقال اجساد آنان به خانوادههای شان خبرساز شده است.
بیکاری و بینوایی باعث شده که طالبان بخشی از جوانان را جذب کرده و آنان را وارد میدانهای جنگ با دولت نماید. در ضمن تعدادی از جوانان شکار باندهای چپاولگر معادن درین ولایت گشته اند.