«داکتر» احمد مشاهد را بشناسید
- رده: گزارشها
- نویسنده: جاوید از تخار
- منتشر شده در چهارشنبه، 20 اسد 1395
«داکتر» احمد مشاهد بالاخره از پست دالرزای ریاست «کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی» سبکدوش گردید. ما به تاریخ ۲۹ عقرب ۱۳۹۱ طی گزارش مفصلی از جنایات، فساد، غارتگریها و روابط مافیایی او پرده برداشتیم اما طبق معمول به آن اعتنایی صورت نگرفت. اشرف غنی به جای بازخواست از این فاسد، او را فوری در پست «مشاور ارشد ریاست جمهوری در امور اصلاحات اداری و خدمات ملکی» جابجا کرد!
ما مجددا آن گزارش را به نشر رسانیده اعلام میداریم که لول دادن فاسدان و چپاولگران از یک کرسی به کرسی دیگر خیانت رذیلانه در حق ملت ماست. اشرف غنی که پیاپی لاف های بلند بالا مبنی بر «جدیت در مبارزه علیه فساد» میزند، در عمل ثابت میسازد که حامی فاسدان و عناصر ضد ملی است. احمد مشاهد با آنهمه تاریخچه پرفسادش باید همراه با فاروق وردک، ضیا مسعود، عمر زاخیلوال، عطامحمد و نظایر شان به محاکمه سپرده میشد. تا وقتی این شاهمهره های فساد مورد بازخواست جدی قرار نگیرند، هرگونه شعار «مبارزه علیه فساد» حرفهای دروغین و پوچ برای اغفال ملت است و بس.
مکثی بر زندگی و فساد «داکتر» احمد مشاهد،
رئیس «کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی»
احمد مشاهد
احمد مشاهد از قریه ترشت ولسوالی ورسج ولایت تخار، فرزند وکیل ایوب یکی از وکلای مستبد زمان ظاهرشاه است.
بعد از کودتای خلق و پرچم و تجاوز روسها به افغانستان که کشور در ورطهی بحران سیاسی سقوط کرد، متنفذین و طبقات حاکم وقت، بخصوص وکیلان ظاهرشاهی که از خون مردم بیچاره مال و منال اندوخته بودند، منافع خویش را از سوی تنظیم ها و گروه های تازه شکل گرفتهای در خطر میدیدند که با سلاح و پول سی.آی.ای، آی.اس.آی، ایران، عربستان و غیره تجهیز و تمویل میشدند. آنان فرزندان شان را شامل تنظیم های مختلف نمودند تا با رسیدن هرکدام بر اریکه قدرت سیاسی، به حیات ذلت بار خویش همچون گذشته ادامه دهند.
با این نیت بود که احمد مشاهد، جمعیتی و شورای نظاری شد و در زمان اوجگیری جنبش ضد روس در افغانستان طب را تمام ناکرده راهی پاکستان گردید و مثل دیگر رهبران جهادی پیشوند دروغین «داکتر» را هم به نامش علاوه کرد. او بعد از سقوط رژیم نجیب، آدم مطرح در میان دسته مسعود در مربوطات ورسج فرخار بحساب میآمد. به همین دلیل با اوج درگیری های تنظیمی در تخار و کندز منحیث والی ولایت تخار به وظیفه گماشته شد.
مشاهد زمانی که ورسج یکی از پایگاه های عمده شورای نظار و جمعیت در شمال به حساب میآمد، منحیث آمر عمومی جبهات فرخار و ورسج تعیین گردیده بود. او شخص پول پرست، حسود، کینه دل و در عین حال چالاک است. وقتی پای منفعت پولی در میان باشد از عزیزترین دوستانش هم میگذرد.
بعد از مرگ داود "داود" بدلیل مخالفت بین تیم کرزی و عبدالله، هرج و مرج و بحران امنیتی در ولسوالی های ورسج و فرخار بالا گرفت. قومندان عبدالاول به طرفداری داود و دیکته داکتر عبدالله به کوه برآمده بود و قومندان قهار خرماوی به پشتوانه و دیکته فهیم و داکتر مشاهد علیه او میجنگید که پریشانی و دربدری عمیقی را بر زندگی مردم فرخار و ورسج ایجاد کردند و بیگناهان زیادی در جنگ بین شان کشته شدند. داکتر مشاهد از تخار، ضرار احمد مقبل از پروان، زلمی مجددی از بدخشان، هرکدام سرتیم ها و سرحلقه های تنظیم جمعیت اند که در صفحات شمال افغانستان مهره های قابل اعتماد کرزی بشمار میروند و از آنان به مثابه دانه های ارزشمند و ارزان در کارهای سیاسیاش علیه تیم عبدالله، استفاده میکند.
مشاهد قاتل بیش از ٢٥ نفر
مرض مزمن دیگری که او را همیشه میآزارد، رشک بردن از موقف و قدرت دیگران است. این گوشه شخصیتش باعث شده که بر رقبای خود رحم نکرده با هزار نیرنگ آنان را نابود نماید.
او با استفاده از موقف نظامی و سیاسیای که در جبهات فرخار و ورسج داشت بعد از گرفتن حکم "قانونی" اعدام مخالفینش از یک قاضی و یک سارنوال همباندش و بعد با پرداختن پول به یکی از آدمکشان حرفهیی بنام مخدوم عبدالله که پوستهای در منطقه کزستان، تنگی فرخار داشت و یگانه مسیر عبور مرور فرخاری ها و ورسجی به شهر تالقان بود، وی را به قتل میرساند.
اداره فاسد و بویناک کرزی بهشت فاسدان و غارتگران است.
داستان کشته شدن معلم جمیل بیرحمی و سنگدلی مریض وار مشاهد را به نمایش میگذارد: معلم جمیل به امر مشاهد توسط مخدوم عبدالله گرفتار و به کشتارگاهش برده میشود. شخص مشاهد هر روز قسمتی از بدن معلم جمیل را پاره نموده نمک میپاشد. قرار گفته شاهدان این شکنجه یک ماه دوام میکند و تمام بدن او تکه تکه شده، تا آنکه جان میبازد.
با کشته شدن مخدوم عبدالله توسط داود "داود"، شانس نیک دیگری برای مشاهد دست داد. با نابودی این آدمکش، اسناد و مدارک جنایاتی را که توسطه او اجرا کرده بود نابود میشود.
با کشته شدن داود که او بعنوان رقیب و آخرین موی دماغ مشاهد در مربوطات حداقل تخار و کندز به شمار میرفت، یگانه مانع سیاسی و نظامی بالقوه در مقابل معامله گری هایش از سر راه برداشته شد و بعد از آن با دست بازتری مصروف یکه تازی در منطقه است.
شمهای از فساد اداری مشاهد
در زمان "ریاست جمهوری" برهانالدین ربانی، داکتر مشاهد یک ساله معاش معلمین و مامورین را دزدید. مامورین و معلمین شکایت را به ربانی که مقر "ریاست جمهوری"اش مقابل ریاست اطلاعت و فرهنک ولایت تخار بود، پیش کردند. دفتر ربانی در آن زمان به جواب گفته بود که داکتر مشاهد معاشات شما را گرفته اما در دسترس نیست، او در ایران مسئولیت سفارت را بدوش دارد هر وقت آمد به مسئله رسیدگی میشود اما این قضیه تا حال مسکوت مانده است.
احمد مشاهد در اوایل حکومت کرزی سفیر افغانستان در ایران بود. ایران در کنار سایر کمک هایش ٢٠ بورسیه تحصیلی برای افغانستان داد. مشاهد تمامی این بورسیه های تحصیلی را به دوستان و اقارب بسیار نزدیکش اختصاص داد. از جمله بیست نفری که در چوکات این بورس راهی ایران شده بودند صرف مسعود ترشت وال و یک نفر دیگر در ادبیات توانستند به تحصیل ادامه دهند بقیه بحدی نالایق بودند که همه در همان سمستر اول ناکام شدند.
جاوید نام برادرزاده مشاهد که خانه سامانش در کابل بود، وقتی از رشته جیودیزی فاکولته جیولوژی و معدن پولیتخنیک کابل فارغ شد، رئیس یکی از شعبات دیزاین در وزارت انکشاف شهری مقرر گردید، که کوچکترین رابطهای به "مسلکش" ندارد.
طاهرایوب برادرزاده دیگر وی نیز زمانیکه از پوهنتون مزار فارغ شد، بلافاصله به حیث رئیس انکشاف دهات ولایت تخار مقرر گردید بعد از آن به ریاست منابع بشری وزارت انکشاف دهات ارتقا یافت.
دارایی های مشهود داکتر احمد مشاهد
احمد مشاهد فردی از طبقه حاکم ولایت تخار است بنا آگاهی یافتن از دارایی های واقعی وی شاید ممکن نباشد اما فقط بخشی از سرمایه، جایداد و ملکیت های وی که همه در بارهاش میدانند را به معرفی میگیرم. با تحلیل مشاهد از این زاویه، برای مردم، برای چندمین بار به ثبوت میرسد که نظام فعلی که دم از دفاع از مردم و دفاع از دموکراسی میزند، اتکایش در ولایت تخار روی چه کسانی بوده و ماهیت شان چگونه است.
اگر از حمام های نمره و باغهای کوچک که مشاهد در اینجا و آنجای ورسج و تالقان و ولایات دیگر دارد چشم بپوشیم و به جایداد های بزرگترش نظر اندازیم، باید از هوتل آریانا شروع کنیم. هوتل آریانا در ولایت تخار از جمله هوتل های مفشن و مرغوب شهر تالقان است و محافل گوناگون، خصوصاً محافل عروسی در آنجا برگزار میگردند. این هوتل مشهور از شخص مشاهد میباشد.
تانک تیل آریانا در تالقان
تانک تیل آریانا که در جوار پل شهروان تالقان قرار دارد و پرفروش ترین تانک تیل در تالقان است نیز مربوط او میباشد. داستان این تانک تیل و کلاهبرداری مشاهد از نزدیکترین دوستش شاید نمونه خوبی باشد که ماهیت این مردک را شناخت. در زمان ولایت سید اکرامالدین معصومی، به نیت ایجاد تانک تیل شریکی بین معصومی و مشاهد، زمین را از صاحب آن به زور تفنگ خریدند. هنگامیکه سند بین فروشنده و خریداران به امضاء میرسید معصومی تاکید میدارد که اسم هردوی شان در جریان نوشتن قباله ذکر گردد، ولی مشاهد برایش استدلال مینماید که چون تو والی هستی اگر صدای این زورگیری بالا شود، موقفات زیرسوال میآید و بدنام میشوی بنا ضرور نیست اسمت را در قباله ذکر نمایم و این کار باعث شکست عهد شراکت من و تو نمیشود. چندی میگذرد و معصومی هم از چوکی ولایت برکنار میشود. وقتی تانک تیل آریانا در مقام پرفروشترین تانک در شهر تالقان قرار میگیرد، او نزد مشاهد آمده تا سهمی از عواید بدست آمدهی شراکت را در بدست آورد. مشاهد با نهایت خم چشمی و دیدهدرایی که خاصه تربیت یافتگان مکتب اخوان است، منکرعقد و پیمان درین رابطه شده و باینصورت دوستی و همدستی شان پایان مییابد.
زمین های آبی مشاهد در نهرچمن و سایر نقاط تخار بیشتر از ٧٠٠ جریب میباشند که در بهترین موقعیت های تالقان واقع اند. در شرایط فعلی هر جریب این زمین ها بیست لک افغانی خرید و فروش میشوند.
کرایه صرفا دکان ها و سرای هایش در تالقان ماهانه یک میلیون و دوصد هزار افغانی میشود. تعداد حویلی هایش در کابل بالاتر از ده باب بوده که همه در مناطق قیمتی موقعیت دارند. تعداد زیاد آنها را به کرایه داده است. یک حویلیاش در شیرپور، یک حویلی در منطقه بادام باغ و یکی عقب سینما آریوب در باغ بالا موقعیت دارند.
در تالقان هم چندین حویلی در بهترین موقعیت های شهر از داکتر مشاهد اند، که از جمله حویلیای که در سرک اول دارد و مدتی سفارت ایران بود و فعلاً به یوناما کرایه داده شده است از جمله زمین غصب شده دولتی است.
هوتل آریانا در تالقان
در خارج از افغانستان جایداد های غیرمنقول وی که تا حال افشاء شده اند: یک حویلی در دوبی، یک حویلی در تاجکستان. ریاست ده که مسئولیت امنیت تمامی وزیران افغانستان را به عهده دارد، امنیت مشاهد هم به عهده گرفته است. به همین مناسبت مشاهد ماهانه به تعداد سه صد نفر از ریاست ده اعاشه بدست میآورد. او که به امراض گوناگون گرفتار است، خوراکش نان جواری بیش نیست، دارایی هایش را قبل از مرگ میان اولادش تقسیم و ترکه کرده است. مشاهد علیالرغم آنکه آدم کینه دل، خودپسند و خودخواه است و به هر مسئلهای با درنظرداشت منافع خاینانهاش برخورد میکند، درعین حال شخص متکبر و بدزبان است و سخت انتظار دارد که کسی پای خود را به پای او دراز نکند و همه بلیگوی او باشند. تنها آدم های بردهصفت و زبون از موقف او استفاده برده میتوانند که آماده چاپلوسی و تحمل غضب، دشنام های رکیک و پیشانی ترشی های او باشند.
از جمله ده ها فردیکه طبق تذکر بالا به نوکران او بدل شده اند فردی به نام حق نظر است که حالا شاید حق نظربای برایش بگویند. او به واسطه مشاهد رئیس گمرک در یکی از گمرکات افعانستان تعیین شده و ازین طریق صاحب میلیون ها دالر شده است. او در چند محفل در حضور دیگران بدون اینکه عرق شرم بر پیشانیاش نمایان گردد، یادآور گردیده است که امروز اگر کسی کمتر از یک میلیون دالر را سرمایه بگوید احمق است. او که چند سال قبل به نان شب بند بود و پول نداشت، امروز چندین حویلی صرف در شهر تالقان دارد.
ملک و دارایی هایی که مشاهد و هممسلکان خاینش چون مطلب بیک، حاجی آغاگل، پیرمحمد خاکسار، پیرم قل، قاضی کبیر مرزبان، بشیر چاه آبی وغیره به اصطلاح "کلان های تخار" با خدعه، نیرنگ، قتل، تهدید، توطئه، دزدی، خیانت، چپاول، وطن فروشی و متوسل شدن به پستی های رنگارنگ بدست آورده اند، بدون احساس شرم و خجالت آن را داد خدا نامیده، خویش را خدادادگان جار میزنند تا این را ثبوت نمایند که دیگران که به پول و دارایی های افسانوی چون آنها نمیرسند نه اینست که ایشان دست به دزدی، وطن فروشی، جاسوسی، قتل و توطئه نزده اند بلکه ایشان را خدا نداده است.
اولاده اینان اگرچه به پستی پدران شان آگاه اند در دل آن را تصدیق میدارند و میدانند که پدران شان تا جاسوس ورزیده نمیبودند و گذشته بیشرافتی و وطنفروشی بر پیشانی شان از دور نمایان نمیبود، کجا ممکن بود به چوکی های مهم و بلند در سطح یک مملکت گماشته شوند.
مشاهد و همقطارانش وقتی به منابر سخنرانی میکنند، همیشه «دفاع از جهاد و ارزش های اسلامی» را قلقله میکنند، ولی در عمل به غیر از تحکیم پایه های اقتصادی و اجتماعی خود و فامیل خود به چیز دیگری نمیاندیشند. یعنی میتوانیم بگوییم که اعضای احزاب بنیادگرای اسلامی برای ازدیاد، تحکیم و دوام موقعیت اقتصادی شان شعار های اسلامی را مورد سوءاستفاده قرار میدهند.