احیای قدرت و ستم جنگسالاران در ولسوالی رستاق تخار
- رده: گزارشها
- نویسنده: شاداب روستایی
- منتشر شده در دوشنبه، 16 حمل 1395
مدتیست که داکتر ضیا، والی جدید تخار با راهاندازی تبلیغات و هیاهوی رسانهای و فیسبوکی طوری وانمود میسازد که با نصب او در این ولایت، درهای سعادت و رفاه به روی مردم باز شده است. برای درک وضعیت فاجعهبار مردم تخار و بیعدالتی حاکم در آنجا بهطور مختصر گزارشی از ولسوالی رستاق را جهت اطلاع مردم تقدیم میدارم.
رستاق از ولسوالیهای پهناور و پرنفوس ولایت تخار میباشد که ملیتهای گوناگون چون تاجیک، اوزبیک، بلوچ، پشتون، عرب وغیره را در خود جا داده که در طول تاریخ درکنارهم برادروار زندگی داشته اند. هر بار حکام زمان خواسته اند میان این ملیتها که چون نگینهای زیبا برتاج افتخار این مرز و بوم خودنمایی میکنند تفرقه ایجاد نمایند، اما خوشبختانه در این خیانت شان توفیق چندانی نداشته اند.
سبحانقل، شریک جرم پیرمقل
در دوران حکومت کرزی در اثر خیزش و تظاهرات چندین روزهی مردم، جنگسالار سفاک به نام پیرمقل و همه سرگروپان ستمپیشهاش خانهنشین شدند و خود پیرمقل و شریک جرمش سبحانقل از ترس انتقام مردم از رستاق به مرکز تخار کوچیدند. پیرمقل و سبحانقل در جریان انتخابات گذشته ریاست جمهوری وسیعا برای دوستم کمپاین کردند و دوستم نیز دو سه بار در جریان کارزارهای انتخاباتی به تخار آمده با اینان نشست و برخاست داشت. به پاس همین خدمت، وقتی دوستم معاون ریاست جمهوری شد، سبحانقل را منحیث قومندان امنیه به فاریاب منسوب کرد اما با گذشت زمانی بنابر دلایل ناروشن برکنار شد. پیرمقل نیز با وساطت دوستم صاحب افراد مسلح تحت عنوان اربکی گردید. بنابر معاملات ضدملی دولت «وحشت ملی» این دشمن رستاقیان با تمامی سرگروپان و قوماندانانش زیر نام «اربکی» مسلح شده به جان مردم افتاده اند و روزگار آنان را تلخ ساخته اند.
طورمثال: در پایان شهر، فردی به نام زمان فرزند گرگعلی (خسربره پیرمقل) برای شکنجه و آزار مردم از سیاهچالها استفاده کرده هرآن کس را که دلش خواست در آن زندانی میسازد. ولسوال و قوماندان امنیه از موضوع آگاهی دارند اما کاری انجام نمیدهند. سرگروپ مذکور با این شیوه به شکنجه و چور و چپاول میپردازد.
خلیلالله یکی از پسران پیرمقل که مثل پدر آدمکش شان عاشق تفنگ و زورمداری اند.
قوماندان محمد امین یکی دیگر از سرگروپان پیرمقل به همین شیوه در باغحصار رستاق برای خود زندان و سیاهچال ساخته مصروف چاپیدن مردم مظلوم آن دیار است اما کسی به داد ستمدیدگان نمیرسد.
پهلوان ابراهیم از دیگر سرگروپان پیرمقل در قریه قریغاج، لنگر، سرجو وغیره حاکمیت داشته برای خود زندان و سیاهچال شخصی ساخته و چون کنه به جان مردم مظلوم آن مناطق چسپیده است.
قوماندان نذیر از سوی پیرمقل بنام «اربکی» مسلح شده در قریه یامچی و اطراف آن مثل برادرانش خون مردم را میمکد.
محمود خوجین سرگروپ پیرمقل بوده که در قریه لاله میدان و گندهبای و غیره برای خود زندان شخصی داشته چون زخم سرطان برگرده های زخمی مردم سوار است و جان و مال و ناموس مردم از دست این جانی در امان نیست.
فریدون کودک هشتسالهای که توسط پیرمقلیها کشته و جسدش به دریای کوکچه انداخته شد.
قوماندان عین الدین (خسر پیرمقل) نیز از جمله وحشیهاییست که از طرف پیرمقل تجهیز شده و چندین صد نفر مسلح دارد که در اکثر قشلاقهای شرقی رستاق به چور و سرکوب مردم میپردازد. او همانیست که در زمان حکومت کرزی به امر پیرمقل، فریدون پسر هشت ساله حلیم «سیابی» را اختطاف و بعد جسد او را به دریای کوکچه انداخته بود. وقتی مردم جسد طفلک معصوم را از دشتقلعه تخار از دریا بیرون کردند، پدرش (حلیم) خاموش نهنشسته این موضوع را رسانهای کرد که در نتیجه عینالدین او را نیز زندانی کرده بود.
یکماه قبل این قوماندان، حلیم «سیابی» را که علیه او و پیرمقل دادخواهی میکرد در مسیر راه تالقان – رستاق در منطقه ازمکوتل از موتر پایین نموده تحویل پیرمقل میکند تا نابودش کند. وقتی قضیه به اهالی قریه سیاب میرسد، فوری صدها تن خانه پیرمقل را محاصره نموده خواهان رهایی فوری او میشوند که پیرمقل چارهای نیافته حلیم را رها میکند.
فعلآ دولت مرکزی رستاق را به همین جانیان سپرده و مقامات محلی عملا ازهیچ نوع صلاحیت برخودار نیستند.
مطالب مرتبط:
مسلحسازی جنگسالاران عامل تیرهروزی مردم چاهآب تخار
پیرمقل جلاد اینبار زیرنام «اربکی» ستم روامیدارد
غارتگران آثار تاریخی آیخانم مقربان «قهرمان ملی»
قیوم فطرت، تاریخنویس یا پیرمقل پرست شیاد؟
پیرم قل، سردسته دزدان و قاتلان در ولسوالی رستاق تخار