مصاحبه «روژ نیوز» با سیلی غفار، سخنگوی حزب همبستگی
- رده: از سایتهای دیگر
- نویسنده: سیلی غفار
- منتشر شده در سه شنبه، 25 حمل 1394
روژ نیوز: ابتدا خودتان را معرفی کنید در حال حاضر در کجا زندگی می کنید و به چه کاری مشغولید؟
سیلی غفار: نامم سیلی غفار است و بیشتر در کابل، پایتخت افغانستان، زندگی میکنم ولی بهطور مداوم به ولایات (استان) دوردست کشور نیز سفر میکنم. در حال حاضر، بهحیث سخنگوی «حزب همبستگی افغانستان» مصروف فعالیت هستم. حزب همبستگی در سال ۲۰۰۴ تاسیس و یک تشکل ملی و دموکراتیک است که اهدافش را افغانستان مستقل، آزاد، دموكراتیك و یکپارچه؛ وحدت ملی بر پایه استقرار و تحكیم دموكراسی استوار بر سکیولاریزم؛ تساوی حقوق زن و مرد و تمامی ملیتهای کشور؛ مبارزه بر ضد هر نوع بنیادگرایی و مداخلات خارجی؛ خروج فوری نیروهای اشغالگر امریکایی و ناتو از کشور؛ همبستگی و مبارزه مشترک میان ملل محکوم جهان میسازد.
۳ حمل ۱۳۹۴: راهپیمایی دادخواهانه حزب همبستگی در دفاع از فرخنده
روژ نیوز: بعنوان زنی افغان در حال حاضر وضعیت زنان افغان را چگونه ارزیابی میکنید و نسبت به سالهای گذشته چه پیشرفتهایی در این مورد بوجود آمدهاست؟
سیلی غفار: مردم افغانستان بخصوص زنانش از جمله محکومترین ملل جهان اند که در چهار دهه اخیر قربانی ددمنشانهترین جنایات بودهاند. در این میان، دول کشورهای دخیل در قضیه افغانستان به ویژه امریکا، عربستان سعودی، پاکستان، ایران، انگلستان، ترکیه و... تلاش شان بر حمایت از رشد تشکلهای تاریکاندیش بنیادگرای دینی بودهاست که زنان را دشمن قسمخورده خود میشمارند و در نیرومندی زنان، زوال خود را مینگرند. آنانی را پشتیبانی کردند که زن را ناقصالعقل، نیم مرد و وسیلهای برای اطفای شهوت مردان میپندارند. اینان برادران و یا حتا گفته میتوانیم که پدران داعش امروز هستند و در بطن خود نیروهای قرون وسطایی همچون داعش را پرورش دادهاند. امروز اگر امریکا، عربستان سعودی، قطر و ترکیه این سگان داعشی را به جان مردم و نیروهای پیشرو کوردستان، عراق و سوریه رها کردهاند، ما ملت افغانستان از چندین دهه بدینسو از وجود این پلیدها رنج میبریم.
بر زنان افغان جنایات بیشماری روا داشته شدهاست: زندانی و شکنجه شدهاند؛ سنگسار و تیرباران شدهاند؛ مورد تجاوز جنسی و تجاوز گروهی قرار گرفتهاند؛ گوش و گلو و سینه بریده شدهاند؛ با جبر به فحشا کشانیده شدهاند؛ همچون حیوانات مورد خرید و فروش قرار گرفتهاند و مجبور به خودکشی و خودسوزی گردیدهاند.
اما پس از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، دولت اشغالگر امریکا و کشورهای ناتو زیر نام «رهایی و آزادی زنان»، «مبارزه علیه تروریزم» و «برپایی دموکراسی» بر کشور ما یورش آوردند، لیکن در عمل دیدیم که ضدزنترین، جانیترین، ارتجاعیترین و خاینترین عناصر و آنانی را که در گذشته دموکراسی را معادل کفر میپنداشتند، بر گردههای زخمی مردم ما سوار کردند. ظاهرا، نیروی مرتجع و تاریکاندیش طالبان را که دستپرورده خود شان بود و هست، برای مدت کوتاهی از صحنه دور کردند اما قدرت را به جنایتکاران «ائتلاف شمال» سپردند که برادران همکیش طالبان اند و در جنایت و پستی دست کمی از آنان ندارند. مهمترین مهرههای دولت کنونی افغانستان چون عبدالله، محمد محقق، سرور دانش، دوستم، احمد خان وغیره تاریخچه سراسر مکدر و پرخون دارند و عامل قتل و بربادی افغانستان بودهاند، اما از آنجاییکه در خدمت امریکا قرار دارند، بازهم بر ملت ما تحمیل شدهاند.
در ظاهر، تلاش صورت گرفت که افغانستان پس از اشغال، به بهشت زنان ترسیم شود: «وزارت امور زنان» که از بیصلاحیتترین و بیکفایتترین وزارتخانههای افغانستان میباشد، تاسیس گردید؛ مکاتب و دفاتر به روی دختران و زنان باز شد؛ میلیونها دالر زیر نام پروژههای توانمندسازی زنان به کشور سرازیر شد که در اغلب موارد دوباره صرف مصارف هنفگت دفاتر موسسات خیریه داخلی و خارجی قرار گرفت و قطرهای از دریا هم به حلق زنان نرسید؛ چند زن سرکاری و بیظرفیت و حتا ضدزن مانند فوزیه کوفی، صدیقه بلخی، قدریه یزدانپرست، شکریه بارکزی، شینکی کروخیل، شاهگل رضایی، کبرا مصطفوی، صفورا نیازی، حبیبه دانش، لیلما احمدی، نظیفه ذکی، فرخنده زهرا نادری، ناهید فرید و تعداد بیشمار دیگر به پارلمان و سنا و نهادهای استعماری راه داده شدند و به رخ جهانیان کشیده شد که پارلمان افغانستان متشکل از ۲۸٪ زنان است.
اگر با کمی نگاه عمیق بنگریم، درمییابیم که چیزی تغییر نکردهاست. هنوزهم هزاران زن افغان مورد آزار و اذیت جنسی، فزیکی و روانی قرار میگیرند و مرتکبین این قساوتها آزاد میگردند؛ سازمانهای جهانی مدافع حقوق بشر تاکید میکنند که افغانستان هنوزهم دوزخی برای زنانش میباشد؛ زنان برای تولد زندگی نو، زندگی خود را از دست میدهند؛ هنوزهم همچون متاع به خرید و فروش میرسند؛ قوانین مملو از تبعیض علیه زنان به تصویب میرسند؛ و دهها جنایت دیگر.
جز بعضی تغییرات ظاهری و فریبنده، من تغییر مهم و ریشهای در بهبود وضعیت زنان افغان نمیبینم.
روژ نیوز: سازمانهای حقوق زنان در چه شرایطی هستند و تا چه حدی توانستهاند پاسخگوی مطالب آزادیخواهانهی زنان افغانی باشند؟
سیلی غفار: زنان در طول تاریخ کشور نقش برازندهای ایفا نمودهاند که از آن جمله میتوان نامی از ملالی میوند و ملکه ثریا برد. اما در تاریخ معاصر افغانستان، برای اولین بار در قالب تشکل پیشرو سیاسی درآمدند که «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) نام دارد.
«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) اولین سازمان آزادیخواه، مستقل و سیاسی زنان افغان در سال ۱۳۵۶ توسط مینا و تعدادی زنان همرزم او در كابل بنیاد گذاشته شد كه كار برای ایجاد یك جامعه دموكراتیك و تامین حقوق سیاسی و اجتماعی زنان هدفش را میساخت. تظاهرات گسترده دختران مکاتب کابل از نتایج فعالیت «راوا» به شمار میآمد که پوشالیان خلقی و پرچمی به سرکوب خونین آن پرداختند و عدهای چون وجیهه و ناهید را شهید نموده و عده زیادی را مسموم نمودند. زنان مبارز افغان مجبور بودند که سالها با دو دشمن نوکران روس و بنیادگرایان وحشی دستپرورده امریکا و پاکستان و ایران بجنگند و قربانی دهند.
افزون بر آن، زنان بهطور فردی نیز نقشی در تاریخ مبارزاتی کشور داشتهاند که از آن جمله میشود از ناهید صاعد و وجیهه نام برد. یا در چند سال اخیر ملالی جویا (عضو پارلمان افغانستان) و بلقیس روشن (عضو سنای افغانستان) صدای بیصدایان ملت رنجدیده افغانستان گردیدند. نکته جالب این است که در زنستیزترین کشور جهان، زنان تاریخساز بودهاند. اما باید خاطرنشان ساخت که هنوزهم راه درازی برای آزادی زنان افغان قرار دارد.
۱۵ حمل ۱۳۹۴: راهپیمایی دادخواهانه حزب همبستگی در دفاع از فرخنده در جلالآباد
روژ نیوز: چندی پیش زن جوان به نام فرخنده با بی رحمی از سوی مردان و در برابر چشمان مردم به قتل رسید، زنان افغانستان چه انتظاری از جوامع بین المللی یا جوامع دفاع از حقوق زنان در این مورد دارند؟ و آیا واقعا می توان انتظاری از جوامع جهانی داشت که در برابر چنین اعمالی همیشه سکوت را ترجیح می کنند؟ در برنامه کاری شما برای جلب توجه افکاری عمومی برای آگاهی از بروز چنین اعمالی چه چیزی وجود دارد و چه خواهید کرد؟
سیلی غفار: ظاهرا جمعی از اوباشان منطقه اطراف زیارت و مسجد شاه دوشمیره در کابل یکجا با تعویذنویس این زیارت در قتل فرخنده دست داشتند، ولی مسئله فراتر از این است. چون این چند جانی که اکثریت شان در ردههای ارگانهای امنیتی افغانستان نیز مصروف وظیفه هستند، بدون حمایت سرجنایتکارانی چون سیاف، اسماعیل، عبدالله، قانونی، عطا، بسمالله خان، گلبدین و دهها جانی دیگر، دست به چنین جنایتی زده نمیتوانستند، آنهم در روز روشن و در برابر انظار عامه و حضور پولیس و در مرکزیترین نقطه شهر. به یاد داشته باشید که این قساوت برای ۲ تا ۳ ساعت در کمتر از ۵۰۰ متری قومندانی امنیه (فرماندهی مرکزی پولیس شهر) کابل و چندین پایگاه امنیتی رخ دادهاست.
البته تمام انتظار و توقع ما از ملل جهان است و نه دولتهای شان.
در ضمن، از حمایت و همبستگی تمام ملل جهان ممنویم که در کارزار مبارزه علیه ارتجاع دینی و حامیان شان و دفاع از زنان ستمدیده افغانستان با ما پیوستند. حضور گسترده شان در گردهماییها و راهپیماییهای دادخواهانه برای فرخنده، به ما قوت قلب میبخشد که مصممتر از پیش به مبارزه خود ادامه دهیم. پس از حمایت جهانی از شیرزنان کوبانی، این دومین کارزار دفاع از ملت زجرکشیدهای است که در این اواخر صورت میگیرد. این در ذات خود ثابت میسازد که اگر از یکسو کشورهای امپریالیستی در تبانی با ارتجاع داخلی دندانهای شان را برای بلعیدن ملل تحت ستم تیزتر میکنند، از سوی دیگر ملل محکوم علیه این پلشتیها برمیخیزند و آوای عدالتخواهی سر میدهند.
پیام ما به نیروهای مترقی جهان این است که دفاع از ملت افغانستان بخصوص زنان بلاکشیده این سرزمین، در حقیقت دفاع از انسانیت است. چون ارتجاع و حامیان جهانخوار شان به خوبی میدانند، که زنان همچون شیرهای خفتهای هستند که اگر به پا خیزند، هیچ نیرویی سد راه شان شده نمیتواند. مقاومت زنان پارتیزان ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی علیه نازیها، مقاومت حماسیوار اشرف دهقانی، خون مرضیه احمدی اسکویی، لیلا قاسم، سکینه جانسز و جیلان اوزلب، و مبارزه شیرزنان کوبانی مصداق این امر است.
۱ نومبر ۲۰۱۴: راهپیماییهای حزب همبستگی بهمناسب روز جهانی کوبانی در شهرهای مختلف افغانستان.
مردم کشورهای اروپایی و امریکا که بیشتر دولتهای شان در مصایب افغانستان دخیل اند، با واردآوردن فشار بر دول جنگافروز شان، میتوانند جلو سیاستهای جنایتکارانه آنان را بگیرند.
ما از تمامی مردم بخصوص غرب میطلبیم که هرگاهی جنایتکاران افغان در قالب اراکین رسمی دولت به کشورهای شان میآیند، علیه آنان دست به اعتراض زده حضور آنان را محکوم نمایند تا روزی باشد که هیچ جنایتکار افغان جرات سفر به کشورهای خارجی را نتواند.
پیام دیگر ما به مردم آزاده جهان اینست که فریب شعارهای دروغین «مباره علیه تروریزم»، «ایتلاف جهانی ضد داعش» و غیره سران غرب را نخورند چون جانیترین و وحشیترین بنیادگرایان اسلامی نوع «طالبان»، «داعش»، «القاعده» و غیره تا هنوز هم در پسپرده حمایت وسیع سازمانهای استخباراتی غرب را با خود دارند. این گروههایی که انسانیت را با بحران کمسابقه مواجه ساختهاند بهمثابه نیروی ذخیره امپریالیزم برای زدن رقبای نوظهور شان در آسیا مورد استفاده قرار میگیرند. مردم افغانستان چندین دهه است که سیاستهای ریاکارانه و خاینانه امریکا و غرب را در کشور شان تجربه میکنند و دریافته اند که حرف و عمل دولتهای غربی از زمین تا آسمان فاصله دارد.
برنامه ما شعلهور نگهداشتن این جنبش از هر طریق ممکن است و علاوه بر آن، بلندبردن آگاهی سیاسی مردم افغانستان، افشای بیشتر ماهیت پلید این جنایتکاران و روشنفکران مرتجع. ما کار وسیع تودهای و بسیج فقیرترین لایههای جامعه را در راس مبارزه خود قرار دادهایم و این را تنها راه فروزان نگهداشتن یک جنبش واقعا مردمی و شکستناپذیر میدانیم.
روژ نیوز: بیشتر زنان خاورمیانه همان سرنوشت را دارند و دردهایشان مشترک است، نظرتان در مورد اتحاد و همبستگی زنان خاورمیانه برای رسیدن به سازماندهیای منسجم چیست؟
سیلی غفار: یقینا زنان و ملل خاور میانه و افغانستان دردهای مشترک فراوانی دارند. هردو از طاعون دولتهای خودکامه و سیاهترین نوع بنیادگرایی مذهبی رنج میبرند. احزاب بنیادگرای افغانستان در پیروی از «اخوانالمسلمین» مصر شکل گرفتند، بنابر این مردم افغانستان پیروان احزاب مذکور را «اخوانی» یا به درستی «اخوانالشیاطین» میخوانند. افغانستان پناهگاه امنی برای تروریستهای خاور میانه است و وقتی دولت مرسی و اخوان در مصر سقوط میکند، برادران همفکر شان در افغانستان گلو پاره میکنند. دومین جایی که داعش زمینهی رشد خود را میسر میبیند، افغانستان است.
امریکا تلاشهای شدید برای بدامن و خونین نگهداشتن خاورمیانه و افغانستان و آسیای مرکزی را آغاز نموده و به این خاطر دست به تجهیز و تمویل داعش زد. امریکا برای زدن رقبای آسیاییاش چون چین و روسیه میکوشد منطقه را در آتش جنگ و وحشت و بربریت فرو برد. بنا باید متحدانه و یکصدا علیه این برنامه خطرناک امریکا و غرب ایستادگی نماییم.
ما با هم نقاط مشترک فرهنگی و زبانی داریم و از همه مهمتر که مصایب و دشمن مشترک داریم، پس این رسالت احزاب و تشکلهای مترقی و پیشرو این سرزمینها است تا برای اتحاد و همبستگی جهت سازماندهی منسجم مبارزه نمایند.
روژ نیوز: شما جنبش زنان کورد را چگونه ارزیابی می کنید و پل ارتباط میان زنان کورد و افغانی چه تأثیری بر دیگر جنبشهای زنان خواهد گذاشت؟
سیلی غفار: در شرایطی که کشورهای امپریالیستی و ارتجاع داخلی در تبانی با روشنفکران خودفروخته که بیشتر نقش بلندگوی شان را بازی میکنند، داد میکشیدند که دیگر وقت مبارزات کلاسیک گذشته و مبارزه مسلحانه مفهومی ندارد. از سوی دیگر وحشیانی بهمثل داعش و همفکران شان، زن را ناقصالعقل، نیم مرد و کشتزار مردان معرفی میکردند، شیرزنان کوردی بهطور عملی پا به عرصه مبارزه نهادند و جایگاه واقعی زن را به جهانیان نشان دادند.
بنابر این «حزب همبستگی افغانستان» حمایتش را از مبازرات کوردها اعلام نمود و دست به برگزاری اکسیونهایی زد ولی نکتهای را باید خاطرنشان سازیم که حرکت کوچک ما در دفاع از کوبانی، وظیفهای بود که بهمثابه یک نیروی عدالتخواه و دموکراسیطلب آن را بر دوش داریم. ما همیشه دین خود دانستهایم که از جنبشهای عادلانه، پیشرو و مترقی علیه استبداد و استعمار در هر نقطه جهان در حد توان حمایت نماییم. ما شرمندهایم که نتوانستیم در شرایط نفسگیر و نبود امکانات، به مبارزان قهرمان کوبانی که رسم حماسی ایستادن و جاندادن در دفاع از خاک و ناموس شان را به نمایش گذاشتند، جز تظاهرات کار بیشتر انجام دهیم. کاش در وضعیتی میبودیم که میشد در میدان عمل در کنار این دوستان رزمنده و شرافتمند قرار گیریم.
دفاع ما از پیکار کوبانی، در واقع ادای احترام به آن هزاران زن و مرد رزمنده است که داستانهای شهامت و خودگذری شان وجدانهای خفته جهان را تکان داد. با همسویی و حمایت از جنگ عادلانه و متهورانه مردم کوبانی علیه یک نیروی ماورای ارتجاعی و وحشی، در واقع خواستیم آنان را بهمثابه الگوی مبارزه متهورانه به مردم افغانستان که سالها است در پنجالهای خونین تروریستهای بنیادگرا و اربابان خارجی شان گیر افتیدهاند، معرفی نماییم. کوبانی برای هزارمین بار ثابت نمود که اگر اراده و حس آزادگی و عشق به میهن و تودهها در قلب ملتی شعلهور باشد، با اندکترین امکانات قادر است نیروهای تا دندان مسلح و مورد حمایت چندین کشور چپاولگر و زورگو را خوار و زبون سازد. مردم کوبانی ثابت نمودند که در بحرانیترین شرایط میتوان آزادی را با زور بازوان و اراده آهنین خود و بدون گدایی کردنش از اشغالگران و قدرتهای جنایتکار غربی پاسداری نمود.
اما ما میدانیم که نیروهای ارتجاعی و سازشکار در صفوف کوردها نیز وجود دارند که نیروهای مترقی و پیشرو باید عرصه را برای آن تنگ ساخته، اجازه ندهند که جنبش پرافتخار کوردها را به بیراهه سوق دهند. یکی از دلایل درخشش جنبش زنان در میان کوردها اینست که خوشبختانه تاریکفکران و جنایتکاران بنیادگرایان نتوانسته در صفوف آنان رخنه نمایند. تجربه افغانستان و ایران و سایر کشورها درسی برای کوردها باید باشد که به هیچصورت نگذارند که ویروس بنیادگرایی جنبش و خاک شان را به قهقرا و به سوی تباهی و جهالت سوق دهد.
تاریخ مبارزاتی جهان به اثبات رساندهاست که پیروزی نیروهای مترقی و پیشرفت در یک کشور، پایههای امپریالیزم و ارتجاع داخلی را در دیگر نقاط جهان نیز سست نمودهاست. اتحاد و همبستگی زنان و ملل کورد و افغان، پیامی را برای احزاب پیشرو خواهد داشت که اگر از یکسو کشورهای امپریالیستی در تبانی با ارتجاع داخلی دندانهای شان را برای بلعیدن ملل تحت ستم تیزتر میکنند، از سوی دیگر ملل محکوم علیه این پلشتیها برمیخیزند و آوای عدالتخواهی سر میدهند.
تظاهرات حزب همبستگی در دفاع از فرزاد کمانگر و چهار رفیق همبندش
روژ نیوز: پیام آخرتان برای همه زنان جهان بویژه زنان خاورمیانه چیست؟
سیلی غفار: طلوع خورشید آزادی در جهان بخصوص در خاور میانه، بدون شرکت گسترده زنان ممکن نیست. آنان با خون خویش نهال آزادی را آبیاری نمودهاند تا جهانی را بسازند، عاری از بیعدالتی و استبداد. همه یکصدا به پیش بهسوی آینده بهتر! ارمغان زندگی به دست توانای زنان ممکن است و بس.
زنان خاورمیانه باید بدانند که بنیادگرایی اسلامی و امپریالیزم دو روی یک سکه اند. مبارزه علیه این دو دشمن انسانیت باید همزمان به پیش برده شود. امریکا و غرب امروز از بنیادگرایان برای پیشبرد سیاستهای غارتگرانه شان بیشترین سود را میبرند پس باید ریشه بنیادگرایی را خشکانید تا بتوان به آزادی، دموکراسی، عدالت و بهروزی رسید. دفاع از سیکولاریزم باید سرخط خواستهای آزادیخواهانه هر جنبش مترقی و عدالتخواه باشد.