دیروز «نازیهای معتدل»، امروز «طالبان معتدل»
- رده: مقالات
- نویسنده: فرزاد
- منتشر شده در دوشنبه، 03 قوس 1393
روزنامه «نیویارک تایمز» به تاریخ ٢۶ اکتبر ٢٠١۴ در مقالهای تحت عنوان «در جنگ سرد، آژانسهای جاسوسی ایالات متحده از ١٠٠٠ نازی استفاده کردند»، براساس اسنادی که تازه از ردهبندی خارج شدهاند فاش نمود که نهادهای استخباراتی امریکا صدها آدمکش هیتلر را پناه داده، تاریخچه جنایتکارانه شان را پاک و از آنان منحیث خبرچین و جاسوس سود بردند.
نکته قابل توجه در گزارش تازه «نیویارک تایمز» این است که آلن دالس، رییس وقت سی.آی.ای، این نازیهای جانی را که در خدمت امریکا قرار گرفتند، «معتدل» توصیف میکند.
دو تن از این دوستان «معتدل» امریکا، که «نیویارک تایمز» به تفصیل آنان پرداخته اینان بودند:
اتو ون بولشوینگ از مشاوران ارشد نازی بود که روی شیوههای ایجاد هراس میان یهودیان تحقیق مینمود. او در امریکا پناه داده شد و توسط سی.آی.ای استخدام گردید.
اتو ون بولشوینگ (Otto von Bolschwing)، مشاور ارشد آدولف آیشمان (از افسران بلندپایه نازی که نقش مهم در فرستادن قربانیان به کورههای آدمسوزی داشت و در سال ۱۹۶۲ به جرم جنایت جنگی محکوم به اعدام شد) بود که گزارشهایی در مورد چگونگی ایجاد هراس در میان یهودیان نوشت. وقتی محاکمه آیشمان آغاز گشت، بولشوینگ هراس داشت که پای او نیز به محکمه کشانیده خواهد شد، بنا از سی.آی.ای. کمک خواست، اما سی.آی.ای. به او اطمینان داد که روابطش را فاش نخواهد کرد.
الکساندراس لیلهکیس (Aleksandras Lileikis) همدست نازیها در لیتوانی و از جنایتکارانی که در اسناد وزارت عدلیه امریکا از او منحیث «یک عامل بلندپایه در هولوکاست» نام برده شدهاست. اسناد رسمی او را عامل قتلعام ۶۰۰۰۰ یهودی معرفی میکند. اما سی.آی.ای او را از محاکمه نجات داده به کار گماشت.
الکساندراس لیلهکیس عامل بلندپایه هولوکاست و متهم به قتل ۶۰۰۰۰ یهودی تحت عنوان «معتدل» به خدمت سی.آی.ای گماشته شد.
همچنان در «تاریخچه سازمان استخباراتی امریکا، سی.آی.ای» که به تاریخ ۲۲ عقرب ۱۳۹۱ در سایت «حزب همبستگی افغانستان» انتشار یافته بود، جزییات عملیات مخفی امریکا در پایان جنگ دوم جهانی تحت عنوان «عملیات گیره کاغذ» (Operation Paperclip) شرح داده شده که طی آن بیش از هفتصد دانشمند خطرناک نازیها برای ساختمان «سی.آی.ای»، «این.ایس.ای» و دیگر سازمانهای جاسوسی امریکا به آن کشور منتقل و از چنگ محاکمه نجات داده شدند. در این گزارش نیز چند تن از نازیهای جانی که تحت نام «معتدل» توسط امریکا استخدام شدند، نام برده شدهاند:
«کورت بلومی، یک دانشمند بلندپایه نازی بود که واکسین سرایت طاعون را بالای زندانیان در اردوگاههای کار اجباری امتحان میکرد. او بهوسیله دسته کیمیاوی ارتش امریکا استخدام گردید تا روی پروژههای سلاحهای کیمیاوی کار نماید. میجر جنرال والتر شریبر سرطبیب در برنامه آزمایش روی زندانیان در اردوگاهها بود که طی آن زندانیان را قحطی داده شکنجه میکردند، او بهوسیله مکتب طبی قوای هوایی در تکزاس استخدام گردید. وارنر ون برون رییس صنعتی مرکز تحقیقات راکتهای پینیموندای نازی بود، جایی که آلمانی ها راکتهای V2 را ایجاد کردند. او در ارتش امریکا جذب شد تا موشکهای رهبریشونده را ایجاد کند و بعدا اولین رییس "ناسا" گردید!»
چنانچه دیده میشود، استفاده امریکا از عناصر و گروههای خونخوار پیشینه طولانی دارد. امریکا قبل از این که یکچنین عناصر بیمار و آدمخوار را به کار گمارد، با زدن تاپه «معتدل»، گندیدگیهای آنان را میپوشاند، بعد جهت اهداف شومش از اینان سود میبرد.
گروهی از متخصصان نازی که طی عملیات مخفی «گیره کاغذ» به خدمت امریکا درآمدند و از محاکمه رهایی یافتند.
با اشغال افغانستان در ۲۰۰۱، نخستین خیانت امریکا نسبت به مردم ما تحبیب و سفیدهمالی جنایتکاران معلومالحال تنظیمی، نصب آنان در پستهای مهم دولتی و تبدیل آنان به باندهای چپاولگر مافیایی بود. کاخ سفید کوشید تا تاریخچه مملو از جنایت و پلیدی این مهرههایش را زدوده، آنان را در قالب دموکراتهای مادرزاد بر ملت ما بقبولاند. طی چند سال گذشته، شاهد مرحله دوم این خیانت هستیم که لقب «معتدل» و «میانهرو» بر پیشانی پلیدترین و جانیترین عناصر طالبان زده شد تا برای دور جدید جنایت و ستم، این وحشیان قرن بر ملت ما تحمیل گردند.
ستمکاران جاهل طالبی چون عبدالوکیل متوکل، عبدالسلام ضعیف، مولوی قلمالدین، سلام راکتی، سید اکبر آغا، قمرالدین شینواری، حکیم مجاهد، معتصم آغاجان، رحمتالله واحدیار، عبدالرزاق فتاحی، مولوی نور جلال، فضل محمد فیضان، عبدالرحمان هوتک، ارسلا رحمانی، وحید مژده و غیره که همه مقامات منفور رژیم فاشیستی طالبان بودند، حال پیشوند دروغین «طالبان میانهرو» بر آنان پیوند زده شد. اکثر اینان آزادانه در کابل میخرامند و در نقش جدیدی برای اشغالگران امریکایی و چاکرانش رول بازی میکنند . بیشرمی به حدی رسید که کرزی، عبدالرحمان هوتک را که سکرتر ملاعمر و از مهرههای طالبان بود، منحیث کمشنر «کمسیون مستقل حقوق بشر افغانستان» نصب نمود!
سید رحمتالله هاشمی از دیپلماتهای جوان رژیم طالبان بود که منحیث سفیر سیار در مجامع بینالمللی از کارکردهای وحشیانه این رژیم قرون وسطایی دفاع میکرد. به مجرد سقوط رژیم طالبان، مثل جمعی از جنایتکاران نازی او نیز به خاک امریکا منتقل شده در پوهنتون یل تحت تربیت قرار گرفت تا در برنامههای آینده امریکا در کشور ما منحیث جاسوس کارآزموده مورد استفاده قرار گیرد.
این افراد که سالهاست توسط امریکا و نوکرانش منحیث «میانهرو» و «معتدل» تبلیغ میشوند، هیچ تفاوتی با ملا عمر و گلبدین و حقانی و دیگر جنایتکاران بنیادگرا ندارند، اما از جایی که حال دست به سینه برای ایفای نقش علنی جدیدی در پیشبرد سیاستهای غارتگرانه امریکا در منطقه به میدان آمدهاند، اینگونه تطهیر میشوند. به زودی شاهد خواهیم بود که سرو کله ملا خیرالله خیرخواه، ملا نورالله نوری، ملا عبدالحق وثیق، مولوی محمد نبی عمری و ملا محمد فاضل آخند، پنج طالب وحشی که مدتی قبل از زندان گوانتانامو طی معاملهای رهایی یافتند، نیز در کابل نمایان شده مهر «معتدل» بر آنان زده خواهد شد.
اگر کرزی تا دیروز جنایتکاران طالب را «برادر» خطاب میکرد، اشرف غنی بنابر صوابدید برنامههای آتی امریکا، لقب «مخالفان سیاسی» را به طالبان داده در نازدادن آدمکشان طالب این غلامان «آی.اس.آی» یک قدم از کرزی جلوتر نهاد. شکی نیست که روزی شاهد حضور چهرههای کریه بهاصطلاح «تندرو» چون ملاعمر و گلبدین نیز در کنار رییسجمهور دستنشانده امریکا در ارگ باشیم.
استفان گوانز در مقالهای تحت عنوان «معتدلهای واشنگتن: از نازیها تا بنیادگرایان خشونتکار سنی» به بررسی مقاله «نیویارک تایمز» پرداخته، درباره حمایت کنونی امریکا از جنایتکاران بنیادگرا در خاور میانه مینویسد:
«اگر در لفاظیهای رسمی واشنگتن، به نازیها زمانیکه آنها در رسیدن به اهداف سیاست خارجی ایالات متحده مفید هستند، برچسب معتدل زده میشود، تعجبآور نخواهد بود که افراطیون زنستیز، فرقهگرای سربُر سنی که اهداف شان با اهداف سیاست خارجی ایالات متحده تقاطع کردهاست، بهعنوان "معتدل" تطهیر شوند.
در واشنگتن، اعتدال یک گروه یا یک کشور هیچ ارتباطی با اسلوب ندارد، و کلاً در ارتباط با اهداف است. نازیزم تنها زمانی غیرقابل پذیرش شد که آلمان به ایالات متحده اعلان جنگ داد. پیش از آن، و پس از شکست آلمان، نازیزم خوب بود. نازیزم مخالف اتحاد شووری و چپ بود- نبردی که نخبگان ایالات متحده آن را میستودند.»
نوت: به تاریخ ٢١ نوامبر ٢٠١٤، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای را که حمایت از جنبش های نازی و نئونازی و یادبود از جنایتکاران آن را محکوم میکرد به رایگیری گذاشت، امریکا، اوکراین و کانادا تنها کشورهایی بودند که به آن رای مخالف دادند چون امریکا هنوز هم از این گروههای فاشیستی برای اهداف شیطانیاش سود میبرد.