وحشت و خودخوری در دومین دور نمایش انتخاباتی
- رده: مقالات
- نویسنده: واحد منصوری
- منتشر شده در سه شنبه، 27 جوزا 1393
دور دوم انتخابات نیز همانگونه که قابل پیشبینی بود با افتضاح تمام پایان یافت و تقلب سازمانیافته، زورگویی، خشونت و بازی رسانهها و تیمهای انتخاباتی با شعور مردم همه چیز را تحت تاثیر قرار داد. در کشور اشغالشدهای که مافیا و حکام پوشالی در قدرت باشند، اکثریت قاطع مردم نیز از این مضحکه انتظار بالاتر نداشتند.
یک روز پیش از برگزاری نمایش انتخاباتی یک خبرنگار در کنفرانس مشترک از رحمتالله نبیل، رییس اداره امنیت، و داودزی، وزیر امور داخله، پرسید که این بار تهدید طالبان بیشتر از دور اول انتخابات است، چه تضمینی وجود دارد تا مردم بتوانند با خاطر آرام پای صندوقهای رای بروند؟ داوودزی در پاسخ گفت:
«طالبان در دور اول هم تهدید کرده بودند و دیدید که حتا یک انگشت مردم را هم قطع نتوانستند و این بار نیز به مردم اطمینان میدهم که این گروه یک انگشت را هم بریده نخواهد توانست.»
وقتی تصویر سالخوردگان و جوانان هراتی با انگشتان پرخون که کلکهای شان توسط وحشیان طالبی بریده شده بود، در شبکههای اجتماعی و رسانهها پخش شد دیگر مشخص بود که حرفهای داوودزی، فریبی برای کشانیدن مردم در پای صندوقهای رای بود و بس.
کارتون از شمسالحق حقانی، برگرفته از صفحه فیسبوک وی.
در دومین دور نمایش انتخاباتی، یکبار دیگر شعور سیاسی مردم مورد سوءاستفاده قرار گرفت و با یک بازی فریبنده، صدها افغان را با راکت و ماین و انفجار و انتحار قربانی دموکراسی کاذب و یک روند سالوسانه به نام انتخابات کردند. تمامی چینلهای تبلیغاتی همصدا بر کشانیدن مردم به انتخابات تمرکز داده، سانسور شدیدی را بر انتشار اخبار «منفی» اعمال نمودند. مقامات دولتی پیامهای دروغین ملاعمر را انتشار دادند که گویا انتخابات را برهم نخواهد زد و حتا اعلام نمودند که دولت پاکستان در امنیت دور دوم همکاری نموده، مرزها را نظارت خواهد کرد. اما تمام این خدعه و حقهبازیها نتوانست اکثریت را به رایدادن بکشانند و از «کارشناسان» گرفته تا «نهادهای ناظر» و حتا شخص عبدالله اعلام نمودند که شرکت مردم «کمرنگ» بود. اعلان یوسف نورستانی که گویا طبق تخمین آنان بیش از هفت میلیون در دور دوم شرکت نمودند، با تمسخر مردم مواجه گردیدهاست.
طالبان در پایان روز انتخابات اعلام کردند که نزدیک به نهصد حمله را در سراسر افغانستان سازماندهی کردند و بیشتر کارمندان کمیسیون انتخابات و نیروهای امنیتی را مورد حمله قرار دادند. آنان مدعی شدند که بیش از دو صد تن را در این روز کشتهاند. درحالیکه وزارت داخله کشتهشدن ۵۰ تن در این حملات را تایید کرد، اما داوودزی با بیشرمی شهادت این تعداد را «خیلی اندک» خواند. ارتش پاکستان هم که گویا در مرزها امنیت را شدیدتر ساخته بود، به شلیک راکت به ولایت کنر ادامه داد.
کشتهشدن پنج کودک در اثر اصابت راکت در ولایت خوست؛ قتل کودک چهار ساله در ولایت لوگر؛ کشتهشدن یازده کارمند کمیسیون انتخابات در سمنگان؛ کشتهشدن هفت تن در کنر و غیره نمونههایی از خشونتهای روز انتخابات بودند. بازهم مردم عام ما برای هیچ و پوچ که نتیجه آن از قبل مشخص بود، قربانی گردیدند. در گوش آنان پف شد که «رای شما ـ آینده شما». اما همه میدانیم که چه تیم عبدالله برنده اعلان گردد و چه از اشرف غنی، با موجودات فاسد و جانیای که در هردو تیم جا خوش کردهاند، «آینده» ما بدتر از امروز خواهد بود و وعدههای دروغین و بلندبالای شان را به مجرد ورود به ارگ فراموش خواهند کرد.
طالبان وحشی در غرب افغانستان انگشت چند تن از هموطن معصوم رایدهنده ما را قطع کردند.
طالبان برای خوشخدمتی به امریکا و نشاندادن وخامت اوضاع، انگشت را چه که حاضر اند قلب افغانها را هم بیرون کنند.
جنایت و خشونت روز انتخابات تنها به تروریزم طالبان محدود نماند. خودخوری و حملات خصمانه طرفداران عبدالله و اشرف غنی زیر نام قوماندانهای حزب اسلامی، جمعیت، جنبش و وحدت در بیشتر ولایتها باعث رسانیدن تلفات بر مردم بیگناه گشت. در ولایت فاریاب هواداران جنبش و جمعیت در لیسه خراسان در شهر میمنه بر سر صندوقهای رای باهم درگیر شدند که چند کشته و زخمی برجا گذاشت. در ننگرهار قومندان بدنام، انجنیر غفار، یک کودک چهار ساله را از ناحیه سر با مرمی بست و جانش را گرفت. طرفداران قوماندان غفار در چندین مرکز رایگیری با تفنگ و راکت داخل شدند و صندوقها را به نفع عبدالله پر کردند. این کار باعث شد تا باشندههای ننگرهار دست به تظاهرات بزنند.
در بدخشان، تخار، قندوز، بغلان، بلخ و پروان افراد مسلح جمعیت و جنبش هر کدام به نفع نامزد مورد نظر صندوقهای رای را دزدیدند و رای تقلبی را به مراکز رایگیری انتقال دادند.
همچنان در پکتیا، خوست، کنر، ننگرهار، لغمان، فاریاب، جوزجان، سرپل، قندوز و تخار دوستمیها و افراد مسلح جمعه خان همدرد و دیگر قوماندانهای حزب اسلامی و جنبش تا توانستند تقلب کردند و صندوقهای مملو از رای جعلی به مراکز رایگیری فرستادند.
حتا در کابل، باندهای اوباش ملا ترهخیل و اللهگل مجاهد درگیر شده، مراکز رایدهی را در اختیار گرفتند و ساعتها با هم درگیری مسلحانه نمودند.
محمد ظاهر، قوماندان امنیه کابل و از سرسپردههای عبدالله، و ضیا الحق امرخیل، رییس دارالانشای کمیسیون انتخابات و از طرفدران حزب اسلامی در کنار اشرف غنی، حتا بر سر صندوقهای رای پیشروی دروازه کمیسیون به جان هم افتادند.
کودک کشتهشده توسط اوباشان قومندان غفار.
اگر «کارشناسان» و «تحلیلگران» مدافع انتخابات کاذب افغانستان، کمی هم وجدان میداشتند، با دیدن این سوراخ در پیشانی کودک معصوم، باید به خود و تمام پروسه این انتخابات دروغین لعنت میفرستادند!
در دور اول نمایش انتخاباتی، عبدالله میزان مشارکت مردم را ستودنی خواند و از مردم قدردانی کرد. در دور اول عبدالله برنده بیشترین آرا اعلام شد. اشرف غنی، اما این نتیجه را غیرعادلانه خواند و گفت که به رای او دستبرد صورت گرفتهاست. اما در دور دوم نمایش قضیه برعکس شد. عبدالله با قهر و وارخطایی و با تغییر ۱۸۰ درجهای وارد میدان شد.
تناقض در دیدگاه دو تیم در دور دوم نمایش:
تیم اشرف غنی: «تقلب نشده و اگر شده به میزانی نیست که تاثیرگذار باشد.»
تیم عبدالله: «تقلب گسترده صورت گرفته و باید وظیفه ضیا الحق امرخیل، رییس دارالانشای انتخابات، به تعلیق درآید.»
اشرف غنی: «میزان اشتراک مردم بیشتر از دور اول بود.»
عبدالله: «میزان اشتراککنندهها نسبت به دور اول کمتر بود و میلیونها رای اضافی به نفع رقیبم حساب شدهاست.»
امریکا گاه با سرویهای جعلی عبدالله را پیروز میدان اعلام میکند و گاهی هم با تحلیلهای دروغین اشرف غنی را فرد مناسب و برنده میدان مینامد.
در این میان موقفگیری شمار زیادی از افغانها است که با نه گفتن به این نمایش انتخاباتی نفرین شان را بر هر دو رقیب نثار کردند و از خانههای خود بیرون نشدند. حداقل در کابل پایتخت تا چاشت روز انتخابات جادهها و سرکهای اصلی شهر خالی و خالی بود و در مراکز رایگیری هم تعداد انگشتشمار مردم حضور داشتند. در ولایتهای دیگر هم وضعیت بهتر از کابل نبود، اما رسانههای وابسته به امریکا و غرب با دروغهای شاخدار و گزارشها و تبصرههای گمراهکننده، برای ۲۴ ساعت تمام ذهن مردم را مشغول نگهداشته و تلاش کردند مسخرهترین انتخابات دنیا را مشروعیت بخشند و آن را گامی در جهت دموکراسی و مردمسالاری در یک کشور اشغالشده نمایش دهند.
نمونهای از یک مرکز رایدهی در قلعه فتحالله شهر کابل که تعداد انگشتشمار رایدهندگان در آن حضور داشتند.
سربازان اردو و پولیس روزهای طاقتفرسایی را پشت سر گذشتاندند و بیشترین تلفات را در این جریان دادند. اکثر اینان با آن که با صدق دل برای تامین امنیت هموطنان شان تلاش کردند، اما ناآگاهانه در یک بازی قدرت ستمکاران و نوکران امریکا مورد سوءاستفاده قرار گرفتند.
حداقل با دو شهروند کابل که برخوردم، یکی از پارهکردن کارت انتخابات خود گفت و دیگری هم از غصه و قهر علیه نشرات بی.بی.سی، رادیو آزادی، صدای امریکا و تلویزیونهای طلوع، آریانا، چینل یک و شمشاد که حتا تا سرحد شکستن شیشه تلویزیون منزلش به جوش آمده بود.
درمیان روشنفکران و تحلیلگران واقعی افغانستان نه «آگاهان سیاسی» و «صاحب نظران» دالرخور پشت دروازه سفارت امریکا، از همان آغاز کار نتیجه انتخابات مشخص بود و حداقل در شناخت از سیاستهای امریکا در اشتباه نبودند. برای امریکا چه عبدالله به ارگ برود و یا هم اشرف غنی فرقی نمیکند. امریکا جنایتکاران جنگی، آدمکشان و ویرانگران تنظیمی، طالبان و تفالههای خلق و پرچم را در نمایش انتخابات بهطور مساویانه به دو دسته تقسیم کرده اما راه را برای تقلب و چال و نیرنگ هردو باز گذاشت، ولی در عین حال هوشیارانه اوضاع را تحت نظارت دارد.
آنچه مسلم است، چه عبدالله وارد ارگ گردد و چه اشرف غنی، در آخرین تحلیل بازنده مردم افغانستان اند. جنایتکاران، خاینان و ستمکاران مسبب بربادی افغانستان، در هردو تیم جا دارند و اینان به زودی برای حاکمیت و چپاول با هم جور میآیند، اما اولا هردویش فوری سند فروش افغانستان به امریکا را به امضا خواهد رسانید و بعد به غارتگری و خیانت نسبت به ملت ادامه خواهد داد. مردم حال ترس از آن دارند که شاید به زودی بگویند خداوند کفنکش سابق را بیامرزد!