افشار بیست سال بعد از خرمستی تنظیمها
- رده: مقالات
- نویسنده: سید رحیم شریفی
- منتشر شده در سه شنبه، 20 جوزا 1393
چند روز قبل سری بر کوههای افشار زدم، و از سنگرهایی دیدن نمودم که در جریان جنگهای خانمانسوز تنظیمی، از آنها هموطنان هزاره ما توسط باندهای شورای نظار، اتحاد اسلامی و حرکت اسلامی مورد هجوم قرار گرفتند. این دارههای جانی در جنگ شان با آدمکشان حزب وحدت صدها زن و مرد و کودک بیگناه افشار را بهصورت وحشیانه به قتل رسانیدند و بر مال و ناموس شان تجاوز نمودند.
تصاویری از بلندای این کوه گرفته به سایت وزین «حزب همبستگی افغانستان» تقدیم میدارم.
برای رسیدن به ارگ، عاملان تیرهروزی ملت دست به دست هم دادهاند و در جریان کارزارهای انتخاباتی شان میکوشند حتا از فجایعی که خود مسبب آن بودهاند با نیرنگهای گوناگون به نفع خود سود برند. یکی از این فجایع که از آن سوءاستفاده صورت میگیرد قتلعام افشار است. آنان با فریبدادن قربانیان افشار میکوشند، رای شان را بقاپند.
محقق که خود از جلادان جنگهای جنایتکاران تنظیمی کابل است، از یکسو همیشه سنگ دفاع از هموطنان هزاره و بخصوص بازماندگان افشار را به سینه میکوبد اما از جانبی با قصابان این قتلعام دست به معامله زد. او برای گولزدن مردم افشار شایعهای را پخش نمود که گویا از عبدالله و تیمش تقاضای غرامت به قربانیان را نمودهاست و آن را شرط ادامه همکاریاش با آنان عنوان کردهاست. بدون شک و شبههای میتوان گفت که این دروغ رذیلانهای جهت اغوای اذهان عامه مردم است و بس.
اینان همیشه از رنج و درد ملت ما بهصورت بیشرمانه سوءاستفاده رذیلانه میکنند درحالیکه کوچکترین همدردی و همکاری با قربانیان نداشتهاند و فقط به فکر کسب دالر و مقام اند.
همین اکنون بازماندگان افشار همچنان با مشکلات فراوان بهسر میبرند و طی سیزده سال هیچ مرهمی بر زخمهای شان گذاشته نشد. محقق، خلیلی و امثال شان که خود را داعیهدار این هموطنان ما جا میزنند، حتا نخواستند که یک بنای یادبود برای جانباختگان مظلوم برپا کنند و تلاشهایی جریان دارد که ساحه گور جمعی این منطقه را که بنای فقیرانهای توسط خانوادههای شهدا بالای آن ساخته شده نابود سازند تا مثل دیگر قبرهای جمعی کشور، هیچ نشانی از بربریت و توحش شان باقی نماند.
اما زخمهای ناسور درددیدگان افشار و سراسر کشور، تنها با محاکمه و مجازات غداران ملی و ستمکاران نوکر بیگانه التیامیافتنی است و بس. امروز اینان میتوانند سوار بر سرنیزه بیگانگان همچنان با سرنوشت ملت بازی کنند، اما به گفته سیف فرغانی «در مملکت چو غُرّش شیران گذشت و رفت / این عوعو سگان شما نیز بگذرد.»
تصویری از مخروبههای افشار در سال ۲۰۰۲. سایر تصاویر را از بالاترین نقطه همین کوه برداشتهام.
با گذشت بیست سال از وحشت در افشار، سنگرهایی که از آنجا آدمکشان شورای نظاری و سیافی مردم افشار را زیر رگبار گرفته بودند، همچنان پابرجا اند.
پوچکهای گلولههایی که بر سر مردم افشار شلیک شدند، هنوز در هر سو به چشم میخورند.
با آن که اکثر مردم به خانههای شان برگشته زندگی را از سر گرفتهاند، اما هنوز هم از بلندای کوه میتوان بعضی خانههای مخروبه را دید.
این سنگر در بالاترین نقطه کوه افشار قرار دارد که از آنجا به تاریخ ٢١ و ٢٢ دلو ١٣٧١ (١٠ و ١١ فبروری ١٩٩٣) هموطنان ما در افشار مورد حمله وحشتبار قرار گرفتند.
افشار ابتدا از سنگرهای شورای نظار در کوه سیلو مورد حمله راکتی قرار گرفت و بعد با تسخیر مواضع حزب وحدت در کوه افشار، حملات شدت بیشتری کسب نمود.