قصابان طالبی چرا رها می‌شوند؟

قصابان طالبی با سرباز امریکایی

با رهایی پنج تروریست خطرناک طالبی توسط دولت امریکا، برای هزارمین بار عوام‌فریبی و دروغین‌بودن «جنگ علیه ترور» کاخ سفید ثابت گردید. رهایی جلادان طالبی و رنگمالی دوباره آنان به‌عنوان «طالبان معتدل» برنامه شوم امریکاست برای تحمیل دوباره این دایناسورهای تاریخ‌زده بر ملت ما.

رهایی پنج آدم‌کش از گوانتانامو که لقب «مهمانخانه طالبان در کیوبا» را به آن داده‌اند، یک دسیسه‌‌ی برنامه‌ریزی‌شده بود. آنان ظاهرا در بدل رهایی «بوئی برگدال» ۲۸ ساله، یک سرباز امریکایی که پنج سال پیش از پایگاه نظامی امریکا فرار کرده خود را به طالبان تسلیم داده بود، رها شدند. تمامی آنان به قطر فرستاده شدند تا دوباره با شیخ‌های عرب برای برنامه‌های آینده شان در افغانستان سازماندهی کنند. اوباما پنج تروریست وحشی و خطرناک را در برابر سربازی معاوضه نمود که در امریکا منحیث خاین شناخته می‌شود، چون نه در جنگ بلکه به پای خود به طالبان پیوسته بود.

ابتدا کمی در شناخت از این پنج قاتل:

ملا خیرالله خیرخواه
ملا خیرالله خیرخواه

خیرالله خیرخواه: از قندهار است و در سال ١٩٦٧ تولد شده. در مدارس اکوره ختک و حقانیه پاکستان درس خوانده. در زمان طالبان یکی از چهره‌های مهم کابینه ملا عمر بود. به حیث وزیر داخله، رییس زون شمال و والی بلخ و هرات کار کرده‌است. او از سال ١٩٩٤ در کنار ملا عمر ایستاد. در ٢٠٠٢ در قندهار از سوی نیروهای ویژه امریکا بازداشت و به گوانتانامو انتقال داده شد.

ملا نورالله نوری
ملا نورالله نوری

نورالله نوری: متولد سال ١٩٦٧ از ولایت زابل است. او در زمان امارت طالبان به حیث والی لغمان و بلخ ایفای وظیفه کرده‌است. بلخ در زمان طالبان یکی از مراکز مهم طالبان در جنگ علیه ایتلاف شمال بود که وحشت بی‌مانندی را بخصوص علیه هموطنان هزاره ما در آنجا راه انداختند.

نورالله نوری در سال ٢٠٠١ در قلعه جنگی از سوی افراد دوستم بازداشت و پس از تحویلی به امریکایی‌ها در ٢٠٠٢ به گوانتامو منتقل شد.

ملا عبدالحق وثیق
ملا عبدالحق وثیق

عبدالحق وثیق: در ١٩٧١ در غزنی افغانستان متولد شد. در زمان اقتدار طالبان به حیث معاون اول رییس استخبارات یا اداره امنیت کار کرده که در واقع گرداننده اصلی استخبارات طالبان بود که در پس پرده توسط آی.اس.آی کنترول می‌شد. در ٢٠٠٢ از سوی امریکایی‌ها بازداشت و به گوانتانامو منتقل شد.

مولوی محمد نبی عمری
مولوی محمد نبی عمری

محمد نبی عمری: باشنده اصلی ولایت خوست است و گفته می‌شود از رهبران و نزدیکان ملا عمر است. در مورد وظایف رسمی او جزییاتی در دست نیست.

ملا محمد فاضل آخند
ملا محمد فاضل آخند

ملا محمد فاضل آخند: از ارزگان است. در زمان طالبان به حیث لوی درستیز و معاون وزیر دفاع وظیفه انجام داده. او همچنان برای مدتی مسوولیت نظامی این گروه را بر عهده داشت. در قندهار بازداشت و به گوانتانامو انتقال داده شد.

چرا این دشمنان خطرناک مردم ما رها می‌شوند؟

باراک اوباما به دنبال رهایی این آدم‌کشان در بیانیه‌ای گفت که آزادی برگدال «بیانگر تعهد جدی امریکا است مبنی بر اینکه ما هیچ سرباز زن یا مرد خود را در میدان جنگ رها نمی‌کنیم.»

اگر حیات سربازان امریکا واقعا برای کاخ سفید ارزشی می‌داشت، مطابق آمار رسمی ٤٤٨٩ تن آنان را در جنگ جنایت‌کارانه و دروغین عراق و ٢٢٢٥ تن دیگر را در کارزار عوام‌فریبانه «جنگ علیه ترور در افغانستان» به کشتن نمی‌داد.

این واقعیت دیگر بر همگان هویداست که طالبان یک پروژه امریکاییست و جو بایدن، معاون اوباما، سال‌ها قبل اعلان نموده بود که «طالبان دشمن ما نیستند». رهایی این رهبران نیز تلاشی‌ است برای قدرتمندساختن طالبان، چون امریکا برای پیشبرد سیاست‌هایش در افغانستان و منطقه به آنان هنوز نیاز جدی دارد.

جورج بوش در روز ۷ اکتبر سال ۲۰۰۱، روز صدور فرمان اشغال افغانستان تعهد سپرد که «تروریستان طالب و القاعده را که دشمن مشترک افغان‌ها و امریکاست، نیست و نابود خواهد کرد». با گذشت سیزده سال از این «تعهد» که فقط دروغی برای فریب اذهان عامه جهت اشغال افغانستان بود، تمامی رهبران طالبان چه در کابل و چه در اسلام‌آباد و قطر و نیویارک آزادنه گشت و گذار می‌کنند و با گذشت هر روز برای مطرح‌ساختن دوباره، از آنان شخصیت‌سازی می‌شود. مهره‌های مهم طالبان چون عبدالوکیل متوکل، عبدالسلام ضعیف، مولوی قلم‌الدین، سید اکبر آغا، معتصم آغاجان، رحمت‌الله واحدیار، عبدالرحمان هوتک، وحید مژده و غیره آزادانه در کابل می‌خرامند و حتا با پول دولت زندگی دارند. توهین به ملت و بی‌شرمی به حدی رسیده که کرزی عبدالرحمان هوتک را منحیث یکی از کمیشنران «کمسیون مستقل حقوق بشر افغانستان» نصب نمود!

این رهبران طالبان در زمان حکومتداری خود زندگی را برای مردم ما دوزخ ساخته بودند و این کشور بیچاره در آن زمان هیچ تفاوتی با زندگی در قرون وسطا نداشت. امریکا زمانی که طالبان را در ١٣٧٥ جانشین حکومت شر و فساد ربانی ساخت، تمامی قاتلان تنظیمی را چه در افغانستان و چه در کشورهای غربی حمایت کرد و برای شان زندگی مجلل و بی‌درد سری فراهم ساخت. زمانی که برنامه طالب در سال ٢٠٠١ به پایان رسید، برنامه مشابه را برای محافظت از رهبران طالب نیز انجام داد.

امریکا با برنامه‌ریزی دقیق، تحلیل روشن از اوضاع افغانستان و شناخت عمیق از گروه‌های تنظیمی، طالبان و یتیم‌شده‌های منفور خلقی و پرچمی را برای منافع ملی واشنگتن به خوبی مورد استفاده قرار می‌دهد و همچون کاندوم از آنان کار می‌گیرد. رهایی طالبان و شکل‌گیری جریانات تازه طالبان در کابل و کشورهای عربی دقیقا برنامه دیگریست که امریکا برای سال‌های آینده آن را طراحی می‌کند. از یکسو در یک نمایش کاذب دموکراسی از «انتخابات» حمایت می‌کند و جنایت‌کارترین انسان‌های قرن را رنگمالی و آرایش کرده در پرده‌های تلویزیون‌ها نمایش می‌دهد و از سوی دیگر تاریک‌اندیش‌ترین انسان‌های قرن را به بهانه تبادله اسرا دوباره رنگ و روغن کرده به افغانستان می‌فرستد.

رهایی جنایت‌کاران از زندان‌ها و دادن مصونیت قضایی به آنان هرگز به تامین ثبات و صلح در افغانستان کمک نکرده برعکس افغانستان را عمیق‌تر به سوی بحران، جنگ و توحش سوق خواهد داد. به علت همین سیاست‌های جنایت‌کارنوازانه سیزده ساله است که امروز پلشت‌ترین قاتلان ملت جرئت تمام یافته با بی‌شرمی به خود لقب قهرمان می‌دهند و جهت رسیدن به ارگ مسابقه دارند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 122 نفر