جنایت هولناک امریکا در کامبوج
- رده: مقالات
- نویسنده: کاوه عزم
- منتشر شده در جمعه، 10 ثور 1400
در اوج جنگ ویتنام، شکستهای پیاپی نیروهای اشغالگر امریکا، سران دولت این کشور را خشمگین کرده و سیاست انتقامجویانه و عقدهمندانه خود را تشدید نمودند. از آن جایی که مبارزین ویتنام هر حمله نیروهای امریکایی را دفع کرده و به آنان درس عبرتناک میدادند، دولت امریکا در سال ۱۹۶۵ جهت انتقام از «ویتکنگها» حملات زمینی خود را علیه مردم بیگناه کامبوج، همسایه شرقی ویتنام که در طول جنگ بیطرفی را اختیار کرده بود، آغاز نمود. این حملات بخصوص زمانی شدت یافت که ریچارد نیکسن رییسجمهور امریکا در سال ۱۹۷۰ به شکل مخفیانه دستور حمله هوایی صادر نمود. نیکسون به مشاور امنیت ملی هنری کسینجر چنین دستور داد:
«آنها مجبور به رفتن به آنجا هستند و منظور من واقعا رفتن است. من کشتیهای جنگی نمیخواهم، من کشتیهای هلیکوپتربر را میخواهم. من میخواهم هر آنچه که میتواند پرواز کند به آنجا برود و آن جهنم را از بین ببرد. هیچ محدودیتی در داخل شدن به خاک آنجا و در مصرف بودجه وجود ندارد. فهمیده شد؟»
کسینجر دستور را به همکار نظامی خود جنرال الکساندرهیگ چنین بیان کرد:
«او خواهان بمباران گسترده در کامبوج است. نمیخواهد هیچ صدای مخالفی را بشنود. این فرمانی است که باید بدون چون و چرا اجرا شود. هرچیز در حال پرواز و حرکت باید نیست و نابود شود.»
ویرانی بجامانده از پرتاب یک بمب در کامبوج
در ماه دسامبر ۱۹۷۰ بمباران کامبوج آغاز شد. در کنار هلیکوپترهای جنگی طیارههای بی-۵۲ نیز در این حمله شرکت داشتند که طی ۱۴ ماه ۳۶۳۰ پرواز بر فراز کامبوج انجام شده و ۱۱۰۰۰۰ تُن بمب را پرتاب گردید. این عملیات را که ریچارد نیکسون هنگام صرف صبحانه طرحریزی کرده و «مینیو» نام گذاشته بود، تا مدت طولانی از دید مردم امریکا پنهان ماند. به گفته ویدی راتنر، نویسنده و بازمانده قتلعام کامبوج کشتار مردم این کشور از دید مقامات امریکایی «نمایش جانبی جنگ ویتنام» بود.
یکتن از شاهدان عینی بمباران طیارههای امریکایی میگوید :
«سه فروند F-111 مرکز قریه ما را بمباران کردند و در نتیجه یازده نفر از اعضای خانوادهام کشته شدند. پدرم زخمی شد اما زنده ماند. در آن زمان حتی یک سرباز دولت در روستا یا در منطقه اطراف روستای ما حضور نداشت. ۲۷ روستایی دیگر نیز کشته شدند. آنان جهت استتار به یک خندق پناه بردند و کمی بعد دو بمب درست در همان نقطه افتاده و همه پارچه پارچه شدند.»
بروس پارس، خبرنگار و محقق ضمن مقالهای مینویسد :
«بر اساس مصاحبههایی که با فامیلهای قربانیان حملات امریکا در کامبوج صورت گرفته تعداد کل قربانیان حملات هوایی امریکا در کامبوج نزدیک به دوصدپنجاههزار تن است که به شکل فجیع تکه و پارچه شدند.»
جمجمه شماری از کسانی که در نسلکشی کامبوج جان باختند.
اما بر اساس سرشماریای که پس از سقوط دولت خمرهای سرخ انجام شد، نفوس این کشور که قبل از حملات امریکا ۸ میلیون نفر بود به ۴ میلیون کاهش یافته بود. بر اساس گمانهایی نصف نفوس کامبوج در حملات هوایی امریکا و قتلعام دولت خمرهای سرخ که از پشتیبانی اقتصادی و نظامی امریکا بهرهمند بود، جان شان را از دست دادهاند.
در نتیجه این حملات دولت نوردوم سیهانوک سقوط و خمرهای سرخ قدرت را غصب کردند. امریکا بخاطر مقابله با ویتنامشمالی با خمرهای سرخ رابطه برقرار کرده و آنان را به رسمیت شناخت. کسینجر در ملاقات با وزیرخارجه تایلند گفت :
«ما با خمرهای سرخ هیچ گونه خصومت نداریم. ما دوست داریم تا آنان در مقابل ویتنام شمالی به صفت یک سد مستقل باشند....
همچنین باید به کامبوجیها بگویید که ما با آنان دوست خواهیم بود. آنان [خمرهای سرخ] اراذل و اوباش و آدمکش اند، اما اجازه نمیدهیم مانع کار ما شوند. ما آماده بهبود روابط با آنان هستیم.»
اعتراضات ضدجنگ در سراسر امریکا به ویژه در پوهنتونها شدت گرفت. صد هزار نفر در اعتراض بر حمله به کامبوج راهپیمایی کردند. نزدیک به چهارصد مکتب اعتصاب کرده و دوصد مکتب کاملا تعطیل شدند. به تاریخ ۴ مه ۱۹۷۰ اعتراضات به خشونت گرایید. نیروهای گارد ملی به سمت تظاهرکنندگان ضدجنگ در پوهنتون ایالتی کنت اوهایو شلیک کردند که در نتیجه چهار محصل کشته و ۹ نفر زخمی شدند. ده روز بعد، دو محصل در پوهنتون ایالتی جکسون کشته شدند. تیراندازی در ایالت کنت و جکسون مردم را در برابر حمله به کامبوج به شورش درآورد.
دولت امریکا از طریق چین به ارزش صد میلیون دالر اسلحه و مهمات به خمرها میداد تا در مقابل دولت مردمی ویتنامیشمالی بجنگند. کسینجر در گفتگویی با رییسجمهور امریکا جرالد فورد و دیکتاتور دستنشانده شان در اندونیزیا، سوهارتو گفت:
«ما از کامبوج نفرت داریم زیرا دولت شان به مراتب بدتر از ویتنامشمالی است، اما باید در مقابل ویتنام از آن حمایت نماییم.»
خمرها در کنار قتلعام مخالفان خود در کامبوج، به دستور امریکا حملات شدیدی را علیه ویتنامشمالی نیز آغاز کرده بودند و این دولت ویتنام شمالی را مجبور ساخت تا به دفاع از خود برخاسته و در ۱۹۷۹ دولت پلپوت را سقوط داد. بنا بر درخواست امریکا دولت تایلند به پلپوت و جنگجویان او پناه داده و تا ده سال دیگر به حمایت از این گروه علیه کامبوج و ویتنام ادامه داد.
از حمله امریکا بر کامبوج و حمایت شان از گروه تروریستی خمرهای سرخ، جانپیلجر چنین نتیجهگیری کرده است:
«درست همان طوری که تخریب گسترده کامبوج توسط بمباران ایالات متحده به پیدایش و صعود خمرهای سرخ کمک کرد، حمله امریکا به عراق نیز به همین ترتیب جامعهای را نابود کرد و زمینه را برای ظهور داعش فراهم ساخت. و درست همان طور که ایالات متحده در طول دهه ۱۹۸۰ از دشمنان سابق خود در کامبوج علیه ویتنام حمایت میکرد، واشنگتن با گروههای جهادی در سوریه علیه دولت بشار اسد به یک اتحاد ضمنی وارد شد. در واقع، اگر ما میتوانیم از سیاست خارجی ایالات متحده چیزی انتظار داشته باشیم، این قساوت و شرارت است که با زیور دموکراسی و حقوق بشر آراسته شده است.»