آقای سفیر، ما و مردم ما را با مزدوران خاین تان اشتباه نگیرید!

در پاسخ به بچه ترسانک های لمپنانه‌ی سفیر ایران در کابل

"حزب همبستگی افغانستان" در محکومیت کشتار شماری از هموطنان معصوم ما به وسیله رژیم سفاک ایران، به تاریخ ٢٣ جدی تظاهراتی را در کابل به راه انداخت. حزب ما قبلا نیز طی اکسیون هایی به خاطر اعدام هموطنان ما در ایران صدایش را بلند کرده بود.

طبق رسم تمامی رژیم های ارتجاعی و ضد مردمی که برمخالفان برچسب های گوناگون میزنند،‌ جمهوری اسلامی نیز جنبش عظیم آزادیخواهانه مردم به جان آمده‌ی ایران را به هر اتهامی سخیف می آلاید. چند ماه قبل که حزب همبستگی به اعدام پناهجویان افغانستان و اعدام آزادیخواهان ایران توسط رژیم بیدادگر دست به تظاهرات زد، وزارت خارجه ایران با سبکسری بیمانندی آن را به "جندالله"، گروهی ارتجاعی تر از جمهوری اسلامی نسبت داد و اینبار فدا حسین مالکی سفیر ایران در کابل، با لحنی فاشیستی و پرنخوت تظاهرکنندگان را "عوامل غربی" نامیده و گویی کابل هم جماران است، حتی خواهان "شناسایی و دستگیری" آنان گردید!

به بهتان کثیف اولی (رابطه دادن ما به "جندالله") از زبان سخنگوی وزارت خارجه رامین مهمانپرست اهمیتی ندادیم چون در حد لودگی و شوخی‌ای بیمزه به تبسم کودکان می ارزید. اما سفیر ایران به نظر میرسد حزب ما را با جمعی از مزدبگیران پست روشنفکر و غیر روشنفکر افغانش از جهادی و طالبی تا تعدادی پارلمان نشینان و از حسینی مزاری و مولوی مختار مفلح، عالمی بلخی، علی جبرئیلی تا عمر داوودزی و کاظم کاظمی و مزدوران دیگر به اشتباه گرفته است.

آقای سفیر، اینگونه لحن بی نزاکت و مبتذل را برای استفاده علیه کدام نافرمانی اراذل فوق الذکر خود نگه دارید؛ بکارگرفتن آن علیه حزبی افغانی و در افغانستان تفی است که روی خود و رژیم تان را کثیفتر می‌سازد.

حزب ما نه تنها به کشتار و بدرفتاری های غیر انسانی در برابر مهاجران نگونبخت افغان اعتراض نموده، بلکه افتخار دارد که تیرباران رشیدترین و پاکبازترین فرزندان ایران توسط ولایت فقیه جنایتکار را نیز افشا نموده و وقتاً فوقتاً به پشتیبانی از آزادیخواهان و انقلابیون اسیر ایران که نماد باشکوهترین و الهامبخش ترین مقاومت در مخوفترین کشتارگاه های دنیا اند، برخاسته است. بدون تردید این همبستگی با آزادیخواهان ایران، بر جمهوری اسلامی که همچون گاوی وحشی خود را در محاصره آتش آزادیخواهی می بیند، بسیار گران آمده و غافلگیرکننده بوده است.

جناب مالکی، همانطوری که دولت شما با دشمنان داخلی و خارجی مردم ما همفکر و همدست است، ما هم با خون شعله ور فرزادها، علم هولی ها، وکیلی ها و هزاران هزار قهرمان شهید دیگر ایران و با رنج و عذاب به مراتب جانکاهتر از شکنجه های ساواکی که نسرین ستوده ها، مجید توکلی ها، زینب جلالیان ها، حبیب لطیفی ها و سایر جانبازان از دست برادران بیمار و جلاد شما میکشند، پیمان بسته ایم.

شما همانگونه که خیزش عظیم مردم ایران را وقیحانه "فتنه" و "تحریک غرب" می نامید، کاملا طبیعی است که به عین صورت بر ما لجن بپاشید. اما این عمل چنان با بلاهت و ناشی گری توام است که سگ و پشک افغانستان هم بر آن می خندند. بر همگان آشکار است که حزب ما مقابل اشغالگران امریکایی و متحدان موضعگیری قاطع داشته و خواهان خروج فوری آنان است. اما رژیم پوسیده و خونخور مذهبی شماست که با سه دهه سرکوب فاشیستی جنبش انقلابی ایران و با زد و بند های پیدا و پنهان با "شیطان بزرگ"، بهترین خدمت را به امریکا و رژیم صیهونیستی اسراییل انجام داده و میدهد.

سفیر رژیمی که با ربودن و سر به نیست کردن و قتل های زنجیره‌ای و شکنجه و اعدام مخالفان و تجاوز به شیر دختران باکره‌ی زندانی خو گرفته است، مردم ما را میترساند که در صورت عدم شناسایی و یا دستگیری تظاهرکنندگان، "احتمال دارد جمهوری اسلامی ایران نسبت به ترانزیت سوخت و یا در برخی مسائل تجدید نظر کند."

پس اکتهای ضد امریکایی و سروصدای "استفاده امریکاییان" از نفت موترهای توقف داده شده، بهانه‌ای دروغ بود؟ و ثابت شد که سگی که زیاد بجفد نمی گزد؟ اول آن دلیل مسخره و حالا این بهانه‌ی طفلانه جهت قطع مواد سوختی در سرمایی سخت بر ملتی غرق مصیبت. شرم بر این استدلال گشتاپویی آخندی!

اما نوش جان تان آقای مالکی که با فاسدترین حکومت مافیایی در جهان مواجهید که اینگونه فرعون منشانه و اوباشانه برضد حزبی در کشوری دیگر مستی نموده و کف بر دهان می آورید.‌ این حق را هیچ قانونی به شما نمی دهد جز شونیزم فارس که با استبداد قرون وسطایی و خونبار دینی درآمیخته باشد. هیهات اگر غیر از این میبود، اگر نیرو های دموکراسی طلب و مردم ما گرفتار اشغال و نوکرانش نمی بودند، اگر دولتی با حداقل پایه مردمی در این سرزمین سوگوار وجود می داشت، بیگمان به شما آقای مالکی فهمانده می شد در عرض بیست و چهار ساعت با جل و پوستک افغانستان را ترک کنید تا به دست مردم فقیر ولی با غرور انسانی ما، لت و پار نشوید.

رژیم شما نباید مردم ما را در آئینه‌ی تعدادی وکیل ولسی جرگه که حقوق بگیر واواک اند و آن روشنفکران وطنفروش و شرفباخته‌ای ببیند که به پستی دستاربندی و "بزرگداشت" خود در سفارت ایران تن می دهند و برای خمینی مدیحه و سوگنامه می سازند. مردم ما مدتهاست آن سیاستمداران و شاعران و نویسندگان دهن پرآب فرومایه را که هرگز حاضر نیستند در حمایت از منافع مردم افغانستان کلمه‌ای علیه رژیم منفور شما بر زبان برانند، به مثابه پلیدترین جاسوسان و چاکران بیگانه می شناسند. مردم ما که از دولت های همسایه و بخصوص ایران زخم های فراوانی دیده اند، از این اظهارات شما مخصوصا مالامال از بیزاری نسبت به رژیم ایران شده، بهتر و بیشتر به ماهیت درنده خو و عمیقا ضد دموکراتیک آن پی برده، از هر قوم و مذهب و زبان در برابر مداخله های شما یکدل و متحد برخاسته و برای بیان شمه‌ای از خشم و نفرت بیکران شان بازهم لانه توطئه چینی، تروریستی، جاسوسی و مزدورپروری تانرا با تخم گندیده و رنگ خواهند کوبید. در حالی که شما آقای سفیر با حمله‌ی پیراهن قهوه‌ای وار تان بر ما تنها هستید، یقین داریم که اکثریت مردم دربند ایران با ما و طرفدار حرکت ما بر ضد جمهوری جنایت اند.

ولی شما سفیر "صاحب" حق دارید که به سبب ژرفا و گسترش یافتن روزافزون جنبش در ایران و تصور سرنوشت خود و سایر سرکردگان رژیم که بهتر از سرنوشت محمدرضاشاه و زین العابدین بن علی نخواهد بود، رعشه‌ بر اندام تان افتاده، با دستپاچگی و خارج شدن از موقعیت یک سفیر و چهارچوب تربیت و ادب دیپلماتیک، به حزب ما و در واقع مردم افغانستان چنگ و دندان نشان دهید. این درعین زمان به روشنی گواه ضعف و درماندگی نماینده رژیمی است که از سر تا پایش خون می چکد و در پرتگاه زوال با ضربت بازوان توانای مردم قرار گرفته است.

آقای مالکی، شما میتوانید حتی به شیوه معمول رژیم تان با پاسداران ماشه بدست در سفارت، به تهدید ما ادامه دهید. لیکن ما متقابلا شما را تهدید نمیکنیم، زیرا رژیم شما از سوی جنبش شکوهمند مردم ایران زیر شدیدترین و واژگون سازنده ترین تهدید قرار دارد که عمر نحس‌اش را به شمارش انداخته است.

حزب همبستگی افغانستان

٢٦ جدی ١٣٨٩ – ١٦ جنوری ٢٠١١



مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 129 نفر