جنایتی تازه از رژیم جنـایت پیشه‌ی ایران

دولت فاشیستی دینی ایران که راه گم کرده است و در لجن نیستی دست و پا می زند اینک پس از اعدام و چور و چپاول عده‌ای از پناهجویان بینوای افغان، دست به جنایت هولناک دیگری زد: فرزاد کمانگر معلم و فعال سیاسی با چهار تن از یارانش علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان که به جرم پیکار برای استقرار دموکراسی و عدالت در ایران، سالها تحت شکنجه های ددمنشانه‌ی ولایت فقیه قرار داشتند، در سحرگاه ١٩ ثور حلق آویز شدند و بدینترتیب مردم سوگوار ایران به سوگ جانفرسای دیگری نشستند.

رژیم تبهکار ولایت فقیه تصور میکند با ریختن خون برومندترین فرزندان ایران، مردم آزادیخواه و تا مغز استخوان ضد بنیادگرایی ایران را مرعوب و آرام ساخته و به تمکین وادارد. ولی تاریخ توحش جمهوری اسلامی گواهست که همانطوری که رژیم ساواکی محمد رضاشاهی نتوانست، این رژیم قرون وسطایی هم هرگز نخواهد توانست با شکنجه و کشتار دهها هزار آگاهترین و دلاورترین مردان و زنان ایران فریاد الهامبخش آزادیخواهی را در سرزمین گلسرخی ها و سلطانپورها و نداها مانع گردد.

مادر فرزاد کمانگر به مجرد شنیدن خبر اعدام دلبند جوانش خروشید: «فرزاد من نمرده، تازه فرزاد زنده شد، همه دانش آموزان فرزاد، فرزاد هستند، از امروز من تازه كارم شروع شد.» این پاسخی است به رژیم خون و خیانت ایران؛ پژواک صدای شکوهمند هزاران مادر رزمنده دیگر است که خون فرزندان پاکباز شان آتش مقدس انتقام را که سرنگونی جمهوری اسلامی باشد در دل داغدار شان شعله ور ساخته است؛ این تبلور عظیم حکم غم و اندوه را به نیرو بدل کردن است؛ این گویا تر و نافذتر از هر کتاب راه استقامت را برای پیکارگران هر خطه‌ای نشان می‌دهد. 

رژیم ایران که با قصابی دهها هزار مبارز برگرده‌ی زخمی مردم ایران با چال و چماق حکم میراند و به منفورترین و کثیفترین رژیم دین سالار در جهان بدل شده است، همانند مداخله های خاینانه‌اش در عراق، در کشور ما نیز در کنار "سی آی آی" و "آی اس آی" نقش خاینانه ایفا کرده و به اشکال گوناگون باند های جنایتکار بنیادگرا و بخصوص تعدادی روشنفکر میهنفروش شرفباخته را زیر پستانش دارد و آنان را به نام "فرهنگ و ادبیات و هنر و اشاعه زبان فارسی"، جهت دامن زدن اختلافهای قومی، مذهبی، زبانی و شستن و کتمان لکه های خون و خیانت از روی رژیم ایران در تقریبا تمامی رسانه ها و در بسیاری از ارگانهای دولت فاسد کابل جا بجا کرده مورد استفاده قرار می دهد. خون فرزاد کمانگر و یارانش صرفنظر از محسنی، عبدالله، محقق، خلیلی، انوری و... سوراخی است بر جبین رهنورد زریاب، واصف، حسین محمدی، سیمع حامد، لطیف پدرام ، کاظم کاظمی، پرتو نادری، رازق مامون و... که با بیشرافتی و بیشرمی خاصی همیشه در برابر خونخوریهای بی پایان رژیم ایران بسان غلامان حلقه بدوش آن سکوت اختیار نموده و وظیفه "ایمانی و وجدانی" خود را دفاع بی چون و چرا از مالکان ایرانی شان می دانند.

جمهوری جنایت چناچه زمانی تروریست معروف و منحرف گلبدین را در آغوش گرفت، اکنون بوی کمک تسلیحاتی اش به آدمکشان طالبی نیز بالا گرفته است.

مردم افغانستان تنها با ابرقدرت امریکا روبرو نیستند؛ ایران به مراتب خطرناکتر از پاکستان، می خواهد چه حال و چه بعد از بیرون رفتن نیروهای امریکایی، نفوذ پلیدش را به کمک مافیای فرهنگی در وجود مراکز به اصطلاح "فرهنگی"، "کانون آینه" رضا دقتی، "دُر دری" و امثالش و جاسوسان فوق الذکر حفظ و گسترش بخشد.

جنبش مردم ما برای استقلال، آزادی و دموکراسی بدون موضعگیری قاطع و آشتی ناپذیر با رژیم هار ایران که سه دهه است در خون پرفروغترین ستارگان آسمان غمزده ایران مستی می کند، دم بریده، لرزان و شدیدا آسیب پذیر خواهد بود.

حزب همبستگی افغانستان نه با اشک بلکه با تکرار ندای پرجبروت مادر قهرمان فرزاد و سایر شهیدان ایران، همبستگی خود را با جنبش آزادیخواهانه ایران و با زندانیان آزادیخواه ایران اعلام می دارد که پایداری و تسلیم ناپذیری افسانه‌ای شان زیر شکنجه های جسمی و روحی بی‌نظیر جلادان ولایت فقیه، مایه امید ادامه پیکار در هر شرایطی و نمونه تجسم غرور و شرف انسان مبارز به حماسی ترین صورت آن در این دنیای مملو از ستم و تحقیر و نابرابری و زورگویی می‌باشد.

قسـم به خون فـرزاد و یاران و کلیه قربانیان رژیم جنایتکار ایران!
زنده و فروزان باد نبرد آزادیخواهانه‌ی مردم ایران و افغانستان!
مرگ بر استبـداد، چـه در کـابـل چـه در تهـران!

 

حـزب همبستــگی افغــانستــان
۲۳ ثور ۱۳۸۹ – ۱۳ می ۲۰۱۰

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 444 نفر