معنی آزادی از دید زنده‌یاد داکتر عبدالرحمن محمودی

معنی آزادی از دید زنده‌یاد داکتر عبدالرحمن محمودی

«نداء خلق» از جراید مشهور و تاثیرگذار در تاریخ کشورماست که توسط داکتر عبدالرحمن محمودی در جو سانسور و خفقان انتشار می‌یافت که سخن گفتن از «آزادی» و «دموکراسی»، «عدالت» و... جانبازی می‌طلبید و قید و بند و شکنجه به دنبال داشت. محمودی و یاران آزادیخواهش از طریق این نشریه مردم را برای نخستین بار و با زبان ساده به مقوله‌های معاصر انسانی آشنا ساخته در بلند بردن آگاهی آنان علیه استبداد نقش سترگی ادا می‌نمودند. «نداء خلق» با محدویت‌ها و فشارهای شدید حاکمیت استبدادی وقت مواجه بود تا اینکه بعد از انتشار ۲۹ شماره توقیف و گردانندگانش به زندان افکنده شدند.

داکتر عبدالرحمن محمودی از شخصیت‌های مبارز و شکوهمند افغانستان بود که سراسر عمرش را در راه خدمت به مردم و کشورش سپری کرد. وی توسط رژیم ظاهرشاهی به تاریخ ١٨ سرطان ١٣٣١ زندانی شد و آنقدر تحت فشار و شکنجه قرار گرفت تا اینکه در ١٣٤٠ جسم نیمه‌جانش را به خانواده‌اش تسلیم دادند که با گذشت چند هفته این مبارز پیگیر راه آزادی و دموکراسی پدرود حیات گفت.

در ذیل نوشته‌ای به قلم محمودی بزرگ را که در «نداء خلق»، (شماره نهم، ۹ ثور ۱۳۳۰) انتشار یافته است بازتایپ و انتشار می‌دهیم.



معنی آزادی در حکومت خلق؟؟

«نداء خلق»، شماره نهم، ۹ ثور ۱۳۳۰
نویسنده: داکتر عبدالرحمن محمودی


معنی آزادی از دید زنده‌یاد داکتر عبدالرحمن محمودی
«نداء خلق»، شماره نهم، ۹ ثور ۱۳۳۰

آزادی عبارت از متابعت قوانین و بقیود {به قیود} و مقررات پابند بودن و حس مسئولیت اجتماعی را در خود تربیه نمودن است. آزادی معادل وحشت و بربریت نیست. در یک حکومت دیموکراسی راحت و سعادت وجود داشته، هر کس در بیان نشرات، عقاید و آمال و تشکیلات آزاد سیاسی آزاد است ولی تا جائیکه مخل و مانع آزادی دیگران نگردد، و هر کس مجبور است مسئولیت خود را در جامعه احساس و قیود و مقررات آن را احترام کند.

آزادی وحشیانه در حقیقت در یک حکومت استبدادی وجود دارد، زیرا حاکم آزاد است که حسب میل و اراده خود با مقدرات مردم بازی کرده و بر حقوق آن‌ها بتازد آزاد و فعال ما یرید است که حیات و ممات و همه چیز مردم را با حرکت دو لب خود تعین نماید، آزاد و مختار است که هرکرا {هرکه را} بخواهد حبس کرده، کشته، مال و جاهش را بتاراج برده و اطفال صغیر و بی‌گناهش را بدار بزند. مردم هم درین طرز اداره آزاد اند که اطاعت کنند یا عصیان، بخلق احترام نمایند و یا بی‌احترامی، آمرین خویش را صیانت کنند و یا قتل. این‌ها حقایقی اند که کتاب مثبت ماضی با کمال وضاحت آن را بما نشان داده و هزاران امثله درخشان آن را قید کرده است.

«هدف سياسی ما قايم ساختن حکومت خلق (تودۀ رنجبر ملت) و تدوين حکومت برای تأمين اين‌ها، هدف اقتصادی ما به دست گرفتن هرگونه توليد و وسايل توليد و تأمين عدالت در توزيع و از بين بردن امتيازات صنفی... و بار ديگر به عوامفريبان و دزدان اجتماعی موقع داده نشود که حاصل رنج و کار ميليون‌ها رنجبر و بينوايان را بدزدند و توسط آن قوۀ ارتجاعی و استبدادی خلق نمايند و به مردم تحکم و ظلم نمايند.»
داکتر عبدالرحمن محمودی
زندان کابل، ۲۶ دلو ۱۳۳۳

در یک حکومت استبدادی هرچیز با زور و تحکم اجرا شده بر لبها مهر سکوت بوده و جریان امور بنفع چند نفر خدمت میکند. خلق هم ظاهرا مطیع و منقاد، اطاعت‌کار و فدائی، متملق و چاپلوس بوده و با مداهنه، ریا، نفاق، دروغ‌بافی، چال و نیرنگ روز خود را گذرانیده و جان و مال خود را صیانت میکنند. ولی این ظاهر آرام نمایشی و غیرحقیقی بوده و هنگام فرصت طوفان های شدید در هر گوشه و کنار مملکت تولید شده، تر و خشک را با وحشت سوخته و انتقام مظالم را از کوتی و باغ و باغچه و هر که اتفاقا بدست شان برسد می‌کشند. تاریخ بشر هزاران امثله این طرز اداره را نشان داده و ما هم همه شاهد این درام های ننگین بوده‌ایم. ولی اکنون ما مجبوریم خوف و دهشت، ریا و چاپلوسی، چال و نیرنگ، فریبکاری، رشوت‌دهی و رشوت‌ستانی و سایر مفاسد اخلاقی خود را که همه زاده استبداد اند ترک گفته و حس احترام قانون و مسئولیت اجتماعی را که در وجود ما توسط استبداد کشته شده است بیدار ساخته و یکبار بخود تکان داده و بدانیم که اگر ما از همه کس کار، فعالیت، صداقت، راست‌کاری و فداکاری آرزو میکنیم ما هم مسئولیتی داشته و مجبوریم فرایض و واجبات خود را در مقابل جامعه عملی سازیم، ما مجبوریم همان طوری که طالب احترام و عزت نفس خود میباشیم دیگران را نیز احترام نموده و بعزت‌النفس شان صدمه نزنیم.

ما مجبوریم همان قسمی که طالب حقوق و آزادی خود میباشیم بآزادی {به آزادی} و حقوق دیگران نیز تجاوز ننمائیم. ما مجبوریم، وظایف و واجبات خود را در مقابل جامعه، قانون و حق احساس کرده و این را هم بدانیم که در یک حکومت دیموکراسی مبارزه برای دفاع از حق نیز فرض ما است. ما مجبوریم باساس قوانین جاریه بحقوق خود آشنا شده و در هر جا بمقابل حق خود پافشاری کرده و بهر کس بفهمانیم که ما دیگر هوشیار شده‌ایم و نمیشود بسهولت ما را فریب داد. در یک حکومت دیموکراسی مبارزه برای حق و مرام خود فقط از راه قانون و با مقاومت و ثبات ممکن بوده و هیچگاه نباید با زور و تشدد مراجعه کرد. (محمودی)

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 93 نفر