با تقبیح جنایتکاران ۷ و ۸ ثوری، علیه معاملهگران خونآشام کنونی شجاعانه برخیزیم!
- رده: فعالیتهای حزب
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در چهارشنبه، 08 ثور 1400
۸ ثور ۱۴۰۰، بامیان: جوانان «حزب همبستگی افغانستان» در بامیان دو روز خونین تاریخ افغانستان ۷ و ۸ ثور را طی محفلی تقبیح نمودند.
در آغاز گرداننده به صورت کوتاه از جنایات هولناک سالهای حاکمیت «حکومت اسلامیِ» هشت ثوریها یاد کرده افزود:
«در ۸ ثور ۱۳۷۱ رهبران تنظیمی با یورش بر کابل، در یک معامله و جورآمد ننگین با ۷ ثوریهای جنایتپیشه، افغانستان را به وحشتکده آدمخوری و شناعت مبدل ساختند.... هفت و هشت ثور دو روز نکبتبار و فاجعهآفرین در تاریخ خونین سرزمین ما که با جنایت و ویرانگری گره ناگسستنی خورده، هرگز فراموش و بخشیده نخواهد شد.
اگر هفتم ثور ۱۳۵۷به یاری خلق و پرچم میدان را برای تجاوز شوروی باز کرد و در کنار بربادی و مهاجرت، خون یکونیم میلیون انسان بیگناه را جاری ساخت، هشتم ثور۱۳۷۱نیز نه تنها حاصل جانفشانیهای ۱۴سال جنگ مقاومت را برباد داد بلکه فجیعانهتر افغانستان را به حمام خون و ویرانسرا مبدل کرد. هشت ثوریها تمامی زیربناها و روبناهای کشور را به خاک یکسان کرده و شیرازه زندگی وعصمت زنان ما را وحشیانه دریدند.»
به تعقیب آن یکی از جوانان دختر شعری را که با وضعیت میهن غرق در خون ما همخوانی داشت، دکلمه نمود. در قسمت پایانی شعر میخوانیم:
مصلحت را شکنیم
برج سازش را ویران کنیم
«صلح»، آغاز جنایت
به سیاق جاری
صلح در سایه اشغال
ظهور جانیست
نگذاریم که هر دلقکی بیمایه به ما چیره شود
نگذاریم شغالان به درِ کوچهی ما چوچه کنند
نگذاریم که این گله وحشی بدرند بار دگر
جسم پرنور هزار کودک نوخاسته را
دره با آب و
آب با ماهی
آدمی با وطنش
لازم و زیباست
قامت از کوه آموز
و تلاطم را از دریاها
«ترس را خنجر کن»
و به این راه و درفش
که حقیقت دارد
و نجات بشر از رگرگ آن پیداست
باور کن
حرف ما گر نزند گرز به اندام ستم
فکر ما گر نکند مکتب عشق را آباد
گام ما گر نشود پله به سوی خورشید
پوچ و بیمعناست
زندگی شور مرا
دست توانای ترا میطلبد
موج از خودگذری خلق کنیم
راه هموار شدنیست
هرکه در بیعملی مُرد
رفیقِ ما نیست.
در ادامه بیژن یکی از اعضای حزب گزارش روزنامه پاکستانی «فرنتیرپست» (۱۶فبروری۱۹۹۳) را خواند که گوشهای از جنایات شورای نظار تحت قیادت مسعود در افشار را بازتاب میدهد. این گزارش تکاندهنده است و درد آن روزگار را میشود از لابلای آن تجسم نمود:
«سهیلا یکی از نرسهای جوان گفت: آنان سیزده تن بودند، بعضیهای شان راکت اندازها را روی شانه حمل میکردند. آنان دروازه را شکستاندند و بعد به من و خواهرم نزدیک شدند. پدرم کوشش کرد مانع آنان شود اما آنان پدرم را مورد شکنجه قرار داده یک پا و دو دستش را قطع کرده به سگ که همراه شان بود انداختند.»
کاوه جوان دیگری از اعضای «حزب همبستگی افغانستان» اسنادی از فروش تسلیحات نظامی افغانستان به رژیم پاکستان توسط تنظیمهای جهادی را بیان نمود.
در ختم برنامه بهاره دیدگاه «حزب همبستگی افعانستان» را در اوضاع کنونی چنین توضیح داد:
«ازمردم ستمبر افغانستان و خاصتا جوانان بیدار میخواهیم تا بیشتر از این فریب صلح کاذب و ساختوپاختهای متجاوزان امریکایی را که هر دو جانب (طالب و دولت پوشالی غنی) را در چنگ خود دارد، نخورده علیه جنایتکاران معلومالحال داخلی و حامیان خارجی شان با تمام توان و امکاناتِ دستداشته، برخیزیم.
در چنین وضعیت اسفبار که جانیان سرنوشت مان را رقم میزنند، خاموشی و سکوت مرگ تدریجیست و مردم و تاریخ ما را نفرین خواهند کرد. متحد و یکپارچه علیه اشغالگران امریکایی و مزدوران طالبی و رژیم پوشالیاش بایستیم و میهن عزیز خویش را به دست غداران ۷ و۸ ثوری و طالبان خونریز و تاریخزده نسپاریم.
پس با تقبیح جنایتکاران ۸ و ۷ ثور، علیه معاملهگران خونآشام کنونی شجاعانه برخیزیم!»