محبوبه بقایی از قربانیان دهشت باند فاشیست راکتیار
- رده: گزارشها
- نویسنده: سلسله
- منتشر شده در پنج شنبه، 05 ثور 1398
محبوبه بقایی دختر محمد امیر بقایی ازهزاران قربانی ددمنشی باندهای تنظیمی است که طی جنگهای بنیادگرایان در اثر تصادم راکت حزب منفور گلبدین با چند همصنفی دیگرش به شهادت رسیده و تن توته و پارچه شدهاش را به خانهاش بردند. او در ۲۳ دلو ۱۳۵۲ در ولایت تخار بدنیا آمد و تحصیلات ابتدایی خود را در لیسه عالی نسوان بیبی ساره و تحصیلات عالی را در لیسه مریم به پایان رسانیده بود.
محمد امیر بقایی پدر محبوبه بقایی حادثه دردناک از دست دادن دخترش را درحالیکه اشک میریخت برایمان بازگو نمود:
محمد امیر بقایی پدر محبوبه درد نبود دخترش را هرگز فراموش نکرده در انتظار محاکمه گلبدین و دیگر عوامل جنگهای وحشیانه کابل است
«عصر روز شنبه ۲۰ عقرب ۱۳۷۴ بود، بعد از ادای نماز سمت خانه روان بودم که نزدیک خانه ملا امام مسجد را با پسر بزرگترم احمدضیا بقایی دیدم. احمدضیا نزدیکم آمده و گفت که محبوبه شهید شده، باوجودیکه خمیدگی کمرم را با شنیدن چنین خبری حس کردم اما مقابل آنها خودرا نباخته و گفتم ای وضعیت بالای تمام مردم ما آمده همه روزه شهید و زخمی داریم، فامیل و خانهای نیست که داغ از دست دادن عضو خانواده و جگرگوشههای خود را نداشته باشند و امروز هم خانه ما است که جگرگوشه خود را از دست داده داغدیده شدیم. بعد داخل خانه رفته و دیدم که جسد پارچه پارچه شدهاش را در روجایی پیچانیده بودند. چادر را پس زدم که یک قسمت رویش کاملا با پارچههای راکت که خورده بود توته توته شده بود. بعد از چند لحظه اقوام و خویشاوندان را خبر کرده و مراسم تدفین را انجام دادیم. بعد از ختم مراسم به محل حادثه که روبروی کورس طلوع دانش بود و محبوبه هم درهمین کورس آمادگی کانکور میخواند رفتم. وقتی به محل رسیدم خبر شدم به تعداد ۱۸ نفر دختر و پسر کشته و تعداد زیادی هم زخمی شده بودند، راکت هم از سمت چهارآسیاب پرتاب شده بود که مربوط ساحه گلبدین حکمتیار میشد.»
محلی که محبوبه و ۱۸ متعلم دیگر به تاریخ ۲۰ عقرب ۱۳۷۴ قربانی راکتهای کور حزب منفور گلبدین گشتند.
محبوبه برعلاوه که محصل رشته اقتصاد پوهنتون کابل بود چون علاقه زیاد به طب داشت بنا صنف آمادگی را در کورس طلوع دانش آغاز کرد تا بخاطر امتحان کانکور بمنظور کامیاب شدن در رشته طب آمادگی بگیرد اما غلامان پاکستان و ایران به خاطر عشق به کرسی، نهتنها محبوبه بلکه هزاران پیر و جوان، زن و مرد، طفل و بزرگ ما را به خاک و خون نشاندند.
محمد امیر بقایی معتقد است که گلبدین به خاطر ارتکاب جنایات سنگین باید در یک محکمه ملی و بینالمللی محاکمه شود، نه تنها گلبدین سفاک بلکه هفت تنظیم ساخت پاکستان و هشت تنظیم ایرانی به اشاره اربابان خارجی شان افغانستان را به جویبار خون بدل ساختند.
محبوبه تحصیلاتش را با اشتیاق در این دو نهاد تحصیلی به پایان رسانیده میخواست داکتر شود تا به مردمش خدمت نماید، اما راکتهای گلبدین جلاد همه آرزوهایش را باد هوا ساخت.
در مسیر راه به مکتبی که محبوبه در آن تحصیلات متوسطه و عالی خودرا به پایان رسانیده بود سری زدیم و در ادامه به دیدن همان ساحهای که راکت اصابت کرده و جان محبوبه و ۱۸ تن دیگر را گرفته بود رفتیم. قسمتی که راکت اصابت کرده بود مردم آنرا توغ زده نشانی کرده اند. محمد امیر بقایی هم در مورد حادثه برای چند تنی که آنجا حضور داشتند تشریحات داد. تعدادی که در آن روزهای خونین در کابل بودند گفتند:
محمد امیر بقایی جریان شهادت دخترش با ۱۸تن دیگر را به رهگذران شرح میدهد.
«همه روزه راکت پرتاب میشد و جان دهها تن را میگرفت. وحشتی که این مزدوران در آن زمان بوجود آورده بودند فراموش ناشدنی است. هر ساحه مربوط یک حزب بود، مردم شب و روز را نمیشناختند. نصف شب میبود که افراد مربوط یک حزب به خانه داخل شده و تمام وسایل را چور کرده باخود میبردند کسی اگر مخالفت میکرد کشته میشد. جنایاتی که اینها مرتکب شدند عوض اینکه محاکمه شوند صاحب قدرت، چوکی و پول میشوند چون تمام شان شریک جنایت هستند بنا یکدیگر را هم میبخشند و بالای مردم ما حکومت میکنند.»
یک تعداد عناصر وجدانخفته و عاری از حس انسانی ممکن گلبدین و شرکای جرمش را ببخشند، اما بازماندگان دهها هزار انسان معصوم که طی جنگهای جهادیها به شهادت رسیدند هرگز نمیتوانند «جلاد کابل» و قومندانهای خونخوار گروههای دخیل چون حزب جمعیت، حزب اسلامی، حزب وحدت، شورای نظار، اتحاد اسلامی، حرکت و غیره را ببخشند. بخشایش قاتلان باعث میشود که فجایع بصورت هولناکتر در آینده تکرار گردند.
خون محبوبه و هزاران هموطن بیگناه ما را غلامان امریکا و چند عنصر وجدان خفته به گلبدین و شرکای جرمش بخشیدند، اما اکثریت ملت ما تا محاکمه عوامل این قساوتها نه میبخشند و نه فراموش میکنند.