روایت یک هموطن ما از ددمنشی حزب وحدت و طالبان در بامیان
- رده: گزارشها
- نویسنده: ع. رضایی
- منتشر شده در یکشنبه، 01 ثور 1398
ع.م. یکی از ریشسفیدان سرخدر مرکز ولایت بامیان خاطرات تلخش را از دوران حاکمیت حزب وحدت و طالبان در بامیان چنین بیان میدارد:
«پس از سرنگونی حکومت نجیب در ثور ۱۳۷۱حزب وحدت در بامیان قدرت را تصاحب کرد. در بهار ۱۳۷۴ همزمان با وقوع جنگ بین حزب وحدت و جمعیت در کابل، جنگهای شدیدی میان وحدتیها و دولت ربانی در بامیان هم شروع شد. من در قریه سرخدر بامیان زندگی میکردم و از سر ناچاری، فقر و بیکاری به جبهات جنگ رفتم، گاهی در جبهه وحدتیها و گاهی هم در جبهه جمعیتیها میرفتم. در آن زمان به عنوان یک جنگجو شاهد قساوتهای قومندانان وحدتی در بامیان بودم. قاسم خان کور یکی از قومندانان قسیالقلب حزب وحدت بود که در مناطق تحت حاکمیتش جنایات زیادی انجام داد. دقیقا به یاد دارم که در تابستان ۱۳۷۴ افراد قاسمخان کور به قریه ما آمدند و دکاندار فقیری را بنام خداداد چریک و یک نفر دیگر را بنام یعقوب خان که تازه از ایران برگشته بود، به دشت قرغنهتو برده و بعد از حفر قبر توسط خود شان رگهای دست شان را بریده و به داخل قبر انداختند.
ما مردم بامیان چه در زمان حاکمیت حزب وحدت و چه در دوران سیاه طالبان یک لحظه نفس راحت نکشیدیم. وحدتیها تمام دارایی مردم قریه ما را به یغما بردند، خانههای ما به سنگر مبدل شد و جوانان ما در سنگرها شهید شدند. از ترس جنگ و جنایت به دامنههای کوه بابا و دره فولادی مهاجر شدیم و ماهها با شکم گرسنه در هوای بسیار سرد بسر بردیم.»
م. در مورد معامله سرجنایتکار خلیلی با برادران طالبش میگوید:
خلیلی و دیگر رهبران وحدتی امروز با ریا و بهتان سنگ ضد طالب و مقاومت علیه طالبان را به سینه میکوبند، در اصل آنان خود در معاملات خاینانه بامیانیها را گوشت دم توپ طالبان کردند. در میزان ۱۳۷۷ زمانیکه طالبان به بامیان یورش بردند، حزب وحدت در دو نقطه، راه ورود طالبان به بامیان را بسته بود، یکی خط آقرباط که راه را از مسیر تاله و برفک بغلان باز میکرد و دیگر مسیر غوربند. لیکن پس از جورآمد پنهانی بین خلیلی و ملا برادر، راه آقرباط را باز کردند، سید سرور که در مسیر غوربند مقاومت میکرد توسط خلیلی کشته شد تا آن مسیر هم به روی طالبان باز شود. طالبان از راه آقرباط وارد بامیان شدند، قریه ما سرخدر در مسیر آنان قرار داشت، نوکران پاکستان دست به کشتار وحشیانه مردم بیگناه زدند. اسحق کربلایی، یعقوب علی، صمد علی، گنج علی، اسحق علی، سید داکتر و چندین تن دیگر که نام شان حالا به خاطرم نیست توسط طالبان کشته شدند. مردم قریه از طریق راههای صعبالعبور و کوههای پر برف بابا به طرف بهسود فرار کردند که در مسیر راه از شدت سرما و گرسنگی خسارت سنگینی را متحمل شدند. در حوت ۱۳۷۷به مدت ۱۸ روز حزب وحدت شهر بامیان را از دست طالبان گرفت اما پس از آن دوباره به دست طالبان افتاد. در جریان دست به دست شدن شهر میان دو طرف تلفات جانی فراوان به مردم وارد شد و در این پیروزی و شکست مردم ما زیر سم اسبان و موترهای داتسن طالبان و وحدتیها خرد و خمیر شدند. جوانان ما شهید، خانهها ویران و اموال و مواشی ما چور و چپاول گردید.
آن چه از زبان آقای م. شنیدیم، مشت نمونه خروار از جنایات هولناک هشت ثوریها علیه مردم ماست که تا هنوز تحت حمایه امریکا بر سرنوشت ملت ما حاکم و کشور ما را به تباهی کشاندهاند. مردم ما فقط با راندن اشغالگران و سرنگونی دولت دستنشانده و محاکمه جنایتکاران جنگی است که به بهروزی و آرامی خواهند رسید.