تخریب پلها و مراکز عامالمنفعه میراث شوم تنظیمی
- رده: از صفحات تاریخ ما
- نویسنده: نوید نابدل
- منتشر شده در یکشنبه، 14 سنبله 1395
سالها قبل در جمعی صحبت برسر تخریب اماکن عامالمنفعه توسط مجاهدین و طالبان بود، فردی که مدتی در لشکر تفنگداران تنظیمی در جریان جنگهای داخلی تاجیکستان به آن کشور اعزام گردیده بود جریان آموزندهای را حکایت کرد: قومندان افغان به تاجیکستانیها پیشنهاد نمود که برای جلوگیری از پیشروی دشمن، پلی را که در مسیر راه قرار دارد باید منفجر سازند. آن فرمانده تاجیکستانی فوری به خشم شده گفت، این پل مال مردم است که با پول و عرق آنان اعمار گشته است چگونه میشود آنرا تخریب کرد، شما افغانها پس به کشور تان برمیگردید اما این همه تباهی را باید ملت ما متقبل شده سالها برای بازسازی آن هزینه کنند.
اما در طی چهار دهه گذشته مجاهدین و طالبان به اشاره بیگانگان تا توانستند به تخریب پلها و زیربناهای کشور پرداختند که تا هنوز مردم ما از این ناحیه مصایب فراوانی را متحمل میشوند. در پی انفجار پل آلچین در شاهراه کندز- بندر شیرخان توسط طالبان، رسانهها روزها از مشقتهای مردم در این ولایت گزارشهایی به نشر سپردند. از یکسو جنگ و کشتار زندگی مردم را شکنجهبار ساخته از سوی دیگر بهای مواد خوراکی و کرایه وسایط نقلیه به صورت بیسابقه بالا رفت که مردم توان پرداخت آنرا نداشتند.
هرچند طالبان طی اعلامیهای مدعی شدند که انفجار پل کار آنان نبوده و در اثر بمبارد طیارات امریکایی صورت گرفته است، اما این نخستین مورد نیست که راهها، پلها و سایر بناهای مورد استفاده مردم توسط این جانیان ددمنش تخریب گردیده است.
بخشی از اعلامیه جمعیت اسلامی افغانستان
سال ۱۳۶۳
در جریان جنگ مقاومت ضدروسی و جنگهای میان تنظیمها و طالبان تقریبا تمامی پلهای مهم شاهراههای کشور انفجار داده شدند. احمد شاه مسعود بخصوص آنچنان با دست باز به منفجر نمودن پلها و پلچکها اقدام مینمود که زمانی به او لقب «پلپران» را داده بودند. بطور نمونه همین اکنون یک جزوه «جمعیت اسلامی افغانستان» تحت عنوان «حملات هفتم و هشتم روسها در درّۀ پنجشیر - سال ۱۳۶۳» را در دست دارم که در آن با افتخار از تخریب پل متک و چهار پل دیگر در مسیر سالنگ یاد شده است. همچنان حفیظ منصور در رساله «پنجشیر در دوران جهاد» (ص۷۷) از ماموریت گروپی که از سوی مسعود توظیف شده بودند و «توانستند پنج پل بزرگ را در امتداد شاهراه کابل ـ سالنگ تخریب نمایند» سخن گفته است.
تمام برنامههای تخریب زیرساختهای افغانستان توسط آی.اس.آی پلانگذاری و توسط باندهای بنیادگرا به اجرا در میآیند.
دگروال محمد یوسف از مقامات سابق آی.اس.آی، پدرخوانده تمامی تنظیمّهای هفتگانه در مقدمه کتاب مشهورش «تلک خرس یا حقایق پشت پردۀ جنگ در افغانستان» مینویسد که او بین سالهای ۱۹۸۳ الی ۱۹۸۷ مسئولیت «پلانگذاری، سازماندهی و هماهنگی» عملیاتهای مجاهدین برای تخریب پلها، پایپلاینها، جادهها وغیره را به عهده داشته است.
پل دریای کوکچه در منطقه خواجه غار که مسعود بخاطر جلوگیری از پیشروی طالبان آنرا منفجر ساخت.
در فصل هفتم کتاب «تلک خرس» تحت عنوان «نقش سی.آی.ای» میخوانیم:
«ما همچنان از امکانات و تجارب تخنیکی آنان {منظور سی.آی.ای} برای انهدام و تخریب بیشتر اهداف مشخص مانند پلها، بندهای آب، ذخایر مواد سوخت و پایپ لین استفاده میکردیم. برای این منظور (سی. آی. ای) عکس های اهداف مورد نظر را تهیه نموده و بر اساس این عکسها، متخصصین در مورد اندازه و نوعیت مواد منفجره، بهترین محل و طریقه جابجایی و شکل انفجار و خسارات احتمالی آن مشوره میداد و مطابق آن پلانگذاری صورت میگرفت.»
و در فصل نهم تحت عنوان «آموزش نظامی و تکنیک» برای مجاهدین مینویسد:
«...کورس های دیگر ما در بارۀ فرش نمودن مینها، انفجار دادن پلها، پایههای برق، پایپلین تیل و گاز، تخریب شاهراهها و سرکها و کورسهای اختصاصی اجرای اعمال تخریبی در کابل و سایر شهرها دایر میگردید و همچنان کورسهای اختصاصی طویل مدت مخابره، کورس برای آموزگاران و قوماندانان مجاهدین و رهبران ارشد تدویر مییافت.»
نابودی زیرساخت های یک کشور به هر بهانهای خیانت نابخشودنیست. این روزها تعدادی از قومندانهای سابق جهادی، به خاطر تخریب پل آلچین آه و ناله سر داده طالبان را محکوم میکنند درحالیکه این میراث شوم آنان است که در کشور ما تا امروز ادامه یافته است. برای کسی پوشیده نیست که جمعی از جنرالان و دگرجنرالان کنونی اردوی افغانستان در گذشته تحت قومانده آی.اس.آی ماموریتهای تخریبی مشابه را به پیش میبردند که در بالا گوشهای از افشاگریهای بادار پاکستانی شانرا نقل کردم.