ویروس کرونا و نئولیبرالیزم
- رده: از سایتهای دیگر
- نویسنده: نوام چامسکی
- منتشر شده در سه شنبه، 26 حمل 1399
نویسنده: نوام چامسکی | مترجم: ن. نوری زاده
منبع: ندای آزادی
۱۴ حمل ۱۳۹۹
... بحران سلامتی که ویروس کرونا برای بشر امروز ایجاد کرده است، بسیار خطرناک و جدی میباشد و ممکن است عواقب وخیمتری در آینده ببار آورد. اما این بحران موقتی است و در نهایت بر طرف خواهد شد.
در حالی که ما با دو بحران دائمی بسیار خطرناکتر، و جدیتر که هستی بشر را به یکباره از میان برمیدارد، روبرو هستیم. این دو بحران یکی جنگ هستهای است و دیگری گرم شدن کرۀ زمین.
باید اذعان نمود که این تهدیدات اعم از بحران کرونا و جنگ هستهای و گرمشدن کره زمین تهدیداتی است که بدلیل اِعمال سیاستهای نئولیبرالیسم ایجاد شده است و روز به روز نیز شدت خواهد گرفت. بدیهی است بعد از پایانگرفتن بحران کرونا جهان با دو گزینه محتمل روبرو خواهد شد، یا بر تعداد نظامهای تمامیتخواه و مستبد بمراتب ددمنشتر افزوده میگردد و یا یک بازسازی بنیادین با شرایط انسانیتر در جوامع ایجاد خواهد شد. اما در حال حاضر سرنوشت ما در دستان دلقکهای بیمارگونه اجتماعی مانند ترامپ و متحدان همفکرش در جهان قرار دارد. برای مثال، قدرت آمریکا بسیار فراگیر است زیرا آمریکا تنها کشوری است که حداکثر فشارهای روانی و تحریمهای اقتصادی را بر سایر کشورها مانند ایران و کوبا اِعمال کرده است و دیگر کشورها (بویژه کشورهای اروپائی) را مجبور ساخته تا از سیاستهای غیر انسانی آن پیروی کنند.
همانطور که ما شاهد آن هستیم این کشورها در پیروی از استاد خود اقدام کرده اند. بدون تردید فقط مردم این کشورها هستند که از تحریمهای اعمالشده رنج بسیار میبرند. اما این روزها در رابطه با بحران کرونا از سوی یکی از این کشورهای تحریم شده اتفاق جالبی افتاده است. ۵۲ پزشک کوبایی برای کمک به پرسنل پزشکی ایتالیا که در زیر فشار شدید و خستگی مستمر به کار مشغولند، در منطقه لومباردی مستقر شده اند. در حالی که آلمان با سیستم پیشرفته پزشکی خود حتی نتوانسته است به یونان کمک نماید.
بدون تردید با وجود فجایعای که سراسر جهان را فرا گرفته است (مانند غرقشدن هزاران مهاجر و پناهنده در دریای مدیترانه، اعمال تحریمهای غیر انسانی گسترده، جنگهای خانمانسور، حمایت از رژیمهای فرا مرتجع و مستبد و…) در این مقطع تمدن غرب برای بشریت ویرانکننده میباشد.
حال اگر میخواهیم امروز با بحران کرونا مقابله کنیم باید رفتار زمان جنگ را پیشۀ خود کنیم. باید کلیه نیروها را برای از میانبردن دشمن نامرئی بشریت بسیج کنیم. بسیج مالی آمریکا در زمان جنگ جهانی دوم مثال خوبی در این مورد است. بنابراین کشورهای ثروتمند مانند آمریکا به جای اینکه به دیگر کشورها مستقیم و غیر مستقیم لشکر کشی کنند و یا با دیگر متحدان خود در هر گوشه از جهان بلوا براه اندازند (جنگ یمن، سوریه و لیبی) بهتر آنست که از نیرو و پتانسیل خود در راه بهبود زندگی انسانها استفاده کنند.
با پایانگرفتن بحران کرونا، مردم جهان باید تصمیم بگیرند که بر اساس چه الگو و عقیدهای میخواهند آینده خود را بنا سازند. زیرا میدانیم که منشاء همه نابسامانیها و مشکلات عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بخاطر اِعمال سیاستهای نئولیبرالیسم و بازار جهانی است. برای مثال، از مدتها پیش نئولیبرالیسم میدانست که یک بیماری فراگیر و کمی متفاوت با بیماری سارس (SARSr-CoV) که گونهای از کرونا ویروس است، از راه خواهد رسید و جهان را مبتلا خواهد کرد. سیاست نئولیبرالیسم میتوانست برای پیشگیری از این بیماری دست بکار شود و واکسین آنرا تهیه کند. اما کمپانیهای خصوصی داروسازی (Big Pharma) همراه با لابیهای وابسته، برایشان ساختن انواع کرم پودرهای جدید سودآورتر از ساختن واکسن کرونا میباشد. ویروسی که جان مردم را بخطر انداخته است و هر روز پشتهای از کشتهها در سراسر جهان بجای میگذارد. توجه داشته باشید که تهدید فلج اطفال با واکسن سالک (SALK) پایان یافت واکسنی که توسط یک نهاد دولتی ساخته شده بود و بدون ثبت اختراع در دسترس همگان قرار گرفت. همین اقدام میتوانست در مورد ویروس کرونا انجام گیرد اما طاعون نئولیبرالیسم مانع از آن شد.
در مورد ویروس کرونا همه اطلاعات در دسترس ما بود اما به همان دلایلی که پیشتر ذکر شد به آن توجهی نشد. برای مثال، در اکتبر سال ۲۰۱۹ یک شبیهسازی از یک ویروس فراگیر جهانی در ایالات متحده آمریکا بعمل آمد، اما این اقدام در همان سطح شبیهسازی باقی ماند و اعتنائی به آن نکردند. در تاریخ ۳۱ دسامبر چین، سازمان بهداشت جهانی را از وجود یک ویروس آگاه ساخت و یک هفته بعد دانشمندان چینی ویروس کرونا را شناسائی کردند و اطلاعات لازم را در اختیار جهان قرار دادند. کشورهای منطقه مانند چین، کره جنوبی و تایوان بیدرنگ دست به اقدام زدند. در اروپا نیز تا حدودی در این مورد اقدام شد. آلمان که دارای سیستم بیمارستانی پیشرفته و قابل اطمینانی است بدون کمک دیگران به موقع وارد عمل شد و تا حدودی بحران را مهار نمود. اما دیگر کشورهای اروپائی کمکاری کردند و حتی بعضی از آنها بحران را نادیده گرفتند. بدترین این کشورها انگلستان در اروپا بود و ایالات متحده در آمریکای شمالی.
دگر بار باید خاطر نشان کرد زمانیکه ما بر این بحران جهانی غلبه کنیم، دو گزینه محتمل فردای سرنوشت بشریت را تعیین خواهد کرد. نخست، بعد از بحران، یا بر تعداد نظامهای فرا اقتدارگرا، مستبد و بیرحمتر از گذشته نسبت به جان و مال انسانها افزوده میگردد و یا با همت و مقاومت توده مردم در سراسر جهان، بازسازی بنیادین نظامهای حاکم در جهت بهترشدن شرایط زندگی انسان آغاز میگردد.
اما هنوز امروز بشریت با وقوع یک جنگ هستهای از طرفی و فاجعه تخریب محیط زیست از طرف دیگر که هستی و نسل انسان را برای همیشه نابود خواهد ساخت، دستبگریبان است. بنابراین لحظات کنونی یکی از مهم ترین لحظات تاریخ بشر است. این لحظات نه فقط به دلیل مقابله با ویروس کرونا است بلکه آگاهی از نقص و عیوب نظامهای جهانی و نارسائی عملکرد سیستم اقتصادی آنها میباشد که میباید برای بهبود آینده بشریت تغییر کنند. بنابراین ویروس کرونا یک هشدار و زنگ خطر برای جلوگیری از فجایع آینده است. به عبارت دیگر بیتوجهی به این هشدار و عدم واکاوی و جستجو به ریشههای چنین بحرانهای فرا گیر، بدون شک آینده وخیمتری را برای ما رقم خواهد زد.
اما باید اذعان کرد قرنطینهای که بیش از دو میلیارد نفر را در کره زمین به انزوا کشانده فقط مختص به امروز نیست بلکه بشریت سالها است که به نوعی از انزوای مخرب اجتماعی گرفتار شده است و امرور آنرا در واقع حس میکند.
باید با بازآفرینی اوراق قرضه اجتماعی به هر روشی که ممکن است به کمک نیازمندان در سراسر جهان بشتابیم. اما آنچه از دست ما در عصری که از تشکل و تجمع رو در رو تا مدتی محروم کرده است، بر میآید، ارتباط اینترنتی جهت سازماندهی، ایجاد و گسترش سازمانهای مردم نهاد، بسط تحلیل مسائل مبتلا به جوامع امروزی و مشورت جهت حل مشکلات و معضلات آنها میباشد.
بشر در گذشته نیز با چنین مشکلاتی بسی سختتر از امروزی روبرو بود که با درایت، سخت کوشی و اتحاد بر همه آنها فائق آمده است.