زمریالی طرزی، جستجوگر بودا درگذشت
- رده: مقالات
- نویسنده: شایان
- منتشر شده در سه شنبه، 09 اسد 1403
زمریالی طرزی زاده ۱۹۳۹، پس از فراغت از لیسه استقلال جهت تحصیلات عالی و اخذ دوکتورا رهسپار فرانسه شده و در سال ۱۹۷۲ به افغانستان برگشت تا منحیث سرپرست عمومی باستانشناسی و حفظ آبدات تاریخی ایفای وظیفه نماید. با اشغال افغانستان توسط شوروی، وی همسان هزاران دانشمند، نویسنده، هنرمند و روشنفکر وادار به ترک کشور گردیده و به تدریس در پوهنتون استراسبورگ فرانسه پرداخت.
در سال ۲۰۰۲ پروفیسر طرزی به افغانستان آمده مسوولیت هیئت باستانشناسی فرانسه را به عهده گرفت و در این مدت حفاریهای زیادی را در اطراف مجسمههای بودا و همچنان در «تپه شتر» و «تپه توپ کلان» منطقه هده جلالآباد انجام داد. از آقای طرزی حدود ۸۰ کتاب و مقاله تحقیقی به جا مانده و در چندین مستند نقش داشته که بارزترین آن «بوداهای عظیم» ساخته مستندساز سویسی کرستین فرای، چندین جایزه را از آن خود کرده است.
در حالی که طالبان جنایتکار با افتخار از ویرانی بتهای بودا گفته و در راس همه ملا عمر ابراز داشت که «اول بت خرد را که زن بود ویران کردیم و بعد شوهرش را»، طرزی در مصاحبه با سایت «بودیست آرت نیوز» اظهار نمود:
«در تلاش یونیسکو برای جلوگیری از آن (ویرانی بتهای بودا) دخیل بودم، از این رو مطلع بودم و وقتی تصاویر را در تلویزیون تماشا کردم کاملا شوک دیدم. وقتی در ۲۰۰۲ به بامیان برگشتم، ناوقت شب به آنجا رسیدم و طبعا میدانستم که بودای ۳۸ متری ویران شده و حتا دیگر توان دیدنش را ندارم. ساعتهای ۶ صبح که روشنایی در آن اوقات بسیار عالی است، وانمود کردم که جهت عکاسی میروم، ولی عملا همانجا با خود تنها نشسته و با آن که دوربین در دستم بود، طولانی گریستم. تا ۲۰۰۴ هیچ گاهی به پای بوداها نرفتم تا این که مجله نیشنل جیوگرافیک از من خواست که یکجا با دخترم نزدیک آن صخره برویم. کار دشواری بود، فاجعه بود، ولی چه میشد کرد....»
کار و زحمات پروفیسر زمریالی طرزی با تبار پشتون در بامیان هزارهنشین سیلی محکمی بر روی قومپرستان است که در صدد اند میان اقوام افغانستان درز ایجاد کنند.
طرزی در همین مصاحبه پیرامون ارزش بتها و شهر بامیان ابراز میدارد:
«...آن زمان در مورد ارزش هنری بامیان مطمین نبودم. از این رو وقتی به فرانسه برگشتم و کار روی همه آنچه را جمعاوری کرده بودم آغاز و همه ساحات بودایی در هند و چین را مورد مطالعه قرار دادم، پی بردم که بامیان نقش اساسیای در توسعه بودیزم ایفا نموده است. بر مبنای شمار مغارهها، ساحات رنگآمیزی شده، اندازه مجسمهها و چیرهدستی هنرمندان، به مقایسه بامیان با جاهای دیگری مانند اجنتا در هند و سایر مغارهها پرداختم. سپس نتیجه گرفتم که احتمالا در میان تمامی ساحات، بامیان عالیترین بوده است. یکی از مورخان مسلمان تخمین زده که در بامیان ۱۲ هزار مغاره موجود اند. پروفیسر جاپانی ۲ هزار مغاره را فقط در یک صخره شمرده است و این نوع صخرهها سرتاسر این وادی را پوشانیده است.»
در ۳۱ اگست ۲۰۰۴ سایت «اسافگیت» گزارش داد که زمریالی طرزی ۶۵ ساله علیرغم این که توان نگریستن به پیکرههای منهدم شهمامه و صلصال را ندارد، هنوز هم اما همت از دست نداده و به دره بامیان برگشته تا بت خفته کهنی را بیابد:
«باورش دشوار است که این مجسمه ناپدید شود. بر اساس متنی از زائر چینی که در ۹۶۲ سال بعد از میلاد، چشمدیدش را در ارتباط با بودای خفته به درازی هزار فت (حدود ۳۰۵ متر) نگاشته است، امروزه جزییات ارایهشده توسط این زائر -که ۱۳۷۵ سال پیش نوشته- مشروحترین متن پیرامون این بودای خوابیده میباشد. احتمالا این مجسمه در قرن ششم بنا شده ولی از صدها سال بدینسو دیگر کسی آن را ندیده است. حتا متخصصانی در مورد وجود و طول بیشتر از سه میدان فوتبال آن، ابراز تردید نمودهاند....
اما ماموریت طرزی جرقهای امید شده است.
حفریات شروع شده در تابستان گذشته منجر به یافتههایی گردید که با ارزشترین آنها به دست آمدن هفت سر پختهنشده الهه بودایی، هر یک به اندازه خربوزهای کوچک، به شمار میرود. طرزی بدین باور است که این اکتشاف وجود بهاصطلاح صومعه شرقی را تصدیق میکند، جایی که زایر چینی موسوم به ژوانزان، درباره آن بودای خفته گزارش داده بود.»
در ۹ سپتامبر ۲۰۰۸ سایت «رادیو آزادی» خبری از کشف مجسمه بودای خفتهی ۱۳ متری توسط پروفیسر زمریالی طرزی در ۲ کیلومتری بتهای ویران شده منتشر ساخت. طرزی که آن زمان ۶۹ سال عمر داشت با وجود ادامه جستجو برای بازیابی بودای ۳۰۰ متری، در مورد بودای تازه پیداشده گفته بود:
«اگر مجاز باشم و عمرمم با من یاری کند، طبعا که این مجسمه را برای افغانستان ترمیم خواهم نمود و سپس جهانیان خواهند دید که این چه کشف بزرگیست.»
اما عمر با پروفیسر زمریالی طرزی، این جستجوگر بودای عظیم، یاری نکرد و با تاسف و تسلیت به خانواده، دوستان و هموطنان دردمند ما که در ۲۰ جولای ۲۰۲۴ دیده از جهان فرو بست.
در روزگاری که هیولاهای جهادی و طالبی تمام داشتههای باستانی، فرهنگی، صنعتی، زیرزمینی وغیره ما را به نابودی کشانیدند، جانیان جهادی تمام آثار باستانی را دزدیده و در پاکستان به فروش رسانیدند و حتا تفنگچه امانالله خان را به نصیرالله بابر تحفه دادند، برادران طالبی شان نیز در تاراج و ویرانی عقب نماندهاند. سرزمین از هرسو زخمخورده ما فرزندان والا و ارزندهای دارد که حتا با قبول خطر به جان، در حفظ ارزشها و داشتههایش تلاش ورزیدهاند: نگهبانان گمنام باغ وحش کابل که در کشندهترین روزهای خون و خیانت جهادی از حیوانات حفاظت میکردند؛ نجیب اکبری مسوول بخش اسناد تاریخی آرشیف ملی افغانستان که اسناد را از گزند جهادیان و طالبان در امان نگه داشت؛ خواجه احمدشاه صدیقی (مدیر عمومی لابراتوار و آرشیف افغان فلم) که فلمها را از شر حفیظالله امین، جهادیان و طالبان نجات داد و صدها قهرمان گمنام دیگر. این خاک حتی از خون انسانهای شریفی چون ناکامورا نمناک است که برای سرسبزی افغانستان جانش را فدا کرده و نمونهای از انسانیت و صلابت بوده است.
یاد پروفیسر زمریالی طرزی و سایر قهرمانان خجسته و گرامیبداریم!
مردم متشکل از تمام اقوام ما روزی شکوه صلصال و شهمامه را بر لاشههای گندیده جهادیان و طالبان بر پا کردنی اند!