ایران «ولایت فقیه» جهنمی برای مهاجران افغان
- رده: مقالات
- نویسنده: الفت پردل
- منتشر شده در شنبه، 29 میزان 1391
دستگاه آدمکش "ولایت فقیه" ایران که به هیچ قانون و ارزش انسانی پابند نیست آنچنان در امواج تنفر و قیام ملت ایران گیر نموده که برای دوام استبداد جز تشدید ترور، زندان، شکنجه و قتل عام نیروهای آزادیخواه و دگراندیش راهی برایش نمانده است تا بتواند عمر ننگین این دستگاه فاشیستی را طولانی تر سازد.
این رژیم منفور، برای پاشیدن خاک به چشم مردم از جمله تلاش میورزد تا بخشی از بدبختی های موجود در جامعه را نه از کلیت و ماهیت حاکمیت قرون وسطایی برسر اقتدار، بلکه در موجودیت پناهندگان بیپناه افغان وانمود سازد تا بدینصورت توجه ملت ایران را از وضعیت ابتر اجتماعی در آنکشور بسوی دیگری منحرف نموده آنان را فریب دهد. بر اساس همین سیاست مزورانه است که از چند سال بدیسنو موج خشونت و بیرحمی در برابر افغانهای مظلوم به اوجش رسیده است و آنان پیاپی قربانی سیاست بازی ها و درامه های پست فاشیستهای مذهبی میگردند.
مردم ما که از منتهای درماندگی و جنگ و بربادی در افغانستان به ایران پناه میبرند، طی بیش از سی سال گذشته بدترین وضعیت را در مقایسه با سایر کشورهای پناهنده پذیر داشته اند و دولت آخندی سراسر بر مردم و وطن ما ستم روا داشت:
- در جریان جنگ ایران و عراق، گروه گروه از جوانان ما به جبر به جبهات جنگ فرستاده شده و کشته و یا معیوب گردیدند.
- کودکان افغان از تحصیل در مدارس آنکشور محروم گردیدند تا نسل اندر نسل ملت ما بیسواد بماند.
- کارگران افغان تنها در کارهای شاق و دشوار اجازه داشتند و نمیتوانستند در شغل دلخواه دخیل باشند.
- گروه گروه افغانها به بهانه های مختلف در اردوگاه های هیتلری «تل سیاه»، «سنگ سفید» و .... زندانی، شکنجه و به قتل رسیدند.
- تحقیر و توهین جانسوز افغانها به وسیله نیروهای امنیتی ایران تحت عنوان «افاغنه»، «کثیف» و غیره یک امر روزمره بود.
- در برابر قانون و محاکم، افغانها حتی انسان محسوب نمیشدند و هیچ گونه پشتیبانی از اینان صورت نمیگرفت. بارها کارفرمایان ایرانی کارگران افغان را مورد حقتلفی قرار دادند اما هیچ نهادی به داد شان نرسید و در مواردی افغانها مجبورا خود برای گرفتن حق شان دست به عمل میشدند.
- سازمانها و نیروهای دموکرات و عدالتخواه افغانستان از هرگونه فعالیت در ایران منع قرار داده شدند و تعدادی از شخصیت های ملی بوسیله استخبارات و سپاه پاسداران ایران سربه نیست گردیدند.
- زیر نام «صدور انقلاب اسلامی» به افغانستان، هشت تنظیم جنایتکار و غدار همجنس خودش را ساخت و تقویت نمود و آنان را همچون سگان هار بالای مردم ما تحمیل نمود که تا امروز از گند این نوکران ایران خلاصی نداریم.
- نصر، سپاه، حزب الله، اتفاق، حرکت انقلاب اسلامی، دعوت اسلامی، نهضت اسلامی، مکتب توحید و دیگر نوکرچه های رژیم آنچنان تاریخ خونین و فاشیستی در افغانستان و بخصوص در مناطق مرکزی افغانستان دارند که مردم ما آنرا فراموش نخواهد کرد. اینان به حکم اربابان قم نشین شان کشتند و بستند و جنایت نمودند تا سلطه خود را بر مردم ما تحکیم بخشند.
- بعد رژیم سفاک، تمامی مزدورانش را در «حزب وحدت اسلامی» جمع کرد و طوق غلامی را بر گردن این حزب خاین و رهبران خودفروخته و پلیدش آویخت که تا امروز اینان در غدر و کشتار و وطنفروشی همگام با دیگر برادران همفکر دینی خود در افغانستان سهیم اند.
- به این هم بسنده نکرده، گلبدین خونخوار را در ایران پناه داده و به این حزب آدمکش یاری رسانید.
- در جریان سگ جنگی های تنظیمی در افغانستان، ایران در کنار حزب وحدت، به جمعیت اسلامی و شورای نظار نیز کمک تسلیحاتی و پولی نمود که تا امروز اینان را همچون سگان هار علیه مردم ما بکار میاندازد.
- ایران برای جمعی از روشنفکران دینی بیوطن و منحوس افغان تمامی امکانات و وسایل را مهیا نمود تا بتواند از آنان منحیث سفیران فرهنگیاش برای تباهی افغانستان سود برد و تا امروز این گله فرهنگی را به جان ملت انداخته است و در شیوع جهالت آخندی در وطن ما از آنان کار میگیرد.
- ایران با ارسال تجهیزات نظامی و کمک به گروه های تروریستی و بخصوص طالبان عملا در شعله ور نگهداشتن جنگ و کشتار در افغانستان همگام با دولت پلید پاکستان نقش بازی نمود.
اینها فقط شمهای از فاشیزمی است که بر مردم ما در ایران رفته است. داستان کامل درد و اندوه ملت ما بدست حاکمان ساطور بدست «ولایت فقیه» ایران در چندین کتاب نیز نمیگنجد.
اما این جنایات از چند سال بدینسو اوج بیسابقه یافته است. دولت ایران عینا مظالم نازی ها را بالای مهاجران ما پیاده میکند. افغانها از گشت و گذار و رفتن به پارکها منع شدند، دسته دسته به نامهای مختلف اعدام میشوند، با بدترین سلوک ممکن خانه هایشان به آتش کشیده رد مرز میشوند.
طبق راپوری که در ماه اپریل سال ٢٠١٠ در ایران منتشر شد حدود ٥٧٠٠ مهاجر افغان در این کشور در پشت میله های زندان بسر میبرند و بقول مسئولین ایران ٣٠٠٠ تن آنها به سزای اعدام محکوم شده اند. و حال باز گزارش هایی منتشر شده اند که نشان میدهد ٥٠٠٠ هموطن ما در ایران زندانی اند و ٢٠٠٠ تن آنها به اعدام محکوم میباشند.
حکم خمینی دجال برای اعدام تمامی زندانیان سیاسی ایران. امروز سردمداران این رژیم غدر و کشتار در نظر دارند تا این حکم فرعونی را در برابر افغانهای مظلوم عملی سازند.
و حال رژیم ددمنش به سلسله اعدام ها وتیرباران شدنهای هموطنان بیدفاع ما قصد دارد این دو هزار تن را اعدام نماید، که این موج اعدامهای خودسر و هیتلری یاد قتل عام های وحشتناک دهها هزار دگراندیش زندانی در ١٣٦٧ را زنده خواهد کرد که طی چند روز به حکم خمینی اعدام و زنده به گور شدند.
طی سال های گذشته نیز اخباری مبنی بر اعدام تعدادی از افغانها در ایران منتشر شد که به طور مثال میتوان به چند مورد آن اشاره کرد: در اپریل سال ٢٠١٠ طی سه روز ٤٥ تن از افغانها در زندان های ایران اعدام گردیدند که اجساد شان به خانواده های آنها در بدل پول تسلیم داده شد.
در ماه مارچ امسال اجساد هفت تن دیگر از افغانهایی که اعدام گردیده به مقام های محلی ولایت نیمروز تسلیم داده شده است. همچنین به تاریخ ٢١ حوت ١٣٩٠ در شهر زاهدان ایران دو تبعه افغانستان به دار آویخته شدند. بتاریخ ١٤ جوزا ١٣٩٠ اجساد چهار تن دیگر توسط مقامات ایرانی در ولایت نیمروز به نیرو های مرزی افغانستان تحویل داده شده است.
متاسفانه در برابر تمام این تعدی و کشتار دولت ایران، حاکمان پوشالی و بیاراده افغانستان خاموش و ناظر بیطرف مانده اند چون همه میدانیم که بالاترین مقامات افغانستان از جانب ایران بوجی های دالر به حیث حقالسکوت دریافت میکنند. اگر از یکسو رژیم بر ملت ما رنج بیشتر به بار میآورد اما جیرهخواران وطنیش جاده ها را به نام جواسیس رژیم نامگذاری میکنند و دست مداخله غارتگرانه این دولت کثافت پیشه و بدنام را بیشتر در کشور هموار میسازند.
دولتی که ملت خودش را آنچنان مورد استبداد وحشیانه قرار داده است و زندانهایش مملوست از جوانان برومندی که فقط به خاطر نه گفتن به ستم به بند و زندان کشانیده شده اند و شکنجه و اعدام میشوند، نمیتواند برای همیشه با زور سرنیزه به حیاتش ادامه دهد. این رژیم به زودی به زباله دان تاریخ رفتنیاست، اما مردم ما باید انتقام چندین دهه تحقیر و توهین کشنده و جنایات آخندی را از مزدوران غیرت باخته و کثیف افغان این دولت بگیرند که با بیشرمی تمام هنوز هم به درگاه خامنهای و احمدی نژاد این قاتلان حرفوی بوسه میزنند و حتی سالگرد مرگ بانی این دستگاه قتل و کشتار و جهالت را در افغانستان برگزار میکنند.