قتلعام سربازان در جلریز و اشک تمساح جنایتکاران
- رده: مقالات
- نویسنده: واحد منصوری
- منتشر شده در شنبه، 13 سرطان 1394
طالبان به ادامه وحشت و دهشت، اینبار در ولسوالی جلریز ولایت میدانوردک دهها سرباز را سر بریدند. جلریز در حدود پنجاه کیلومتری کابل موقعیت دارد. باشندههای محلی گفتهاند که تا حدود سی ساعت پس از حمله طالبان بر پوستههای امنیتی، هیچ نیروی کمکی از کابل نرسیده تا اینکه تمامی سربازان به قتل رسیدند. قتلعام سربازان در جلریز وردک، جرم بدخشان، چهاردره قندز، نوزاد هلمند، تخار و سایر مناطق افغانستان و بیتفاوتی مقامات میرساند که برنامه بزرگ پسپردهای در کار است تا طالبان و داعشیان روحیه گرفته طبق برنامههای امریکا کار پیشروی شان در افغانستان سهلتر عملی گردد.
تابوتهای این سربازان امروز به شفاخانه چهارصد بستر کابل منتقل شده و از آنجا به خانوادههای قربانیان که بیشتر آنان از ولایت بامیان هستند، تحویل داده شد.
قتل این سربازان و نرسانیدن کمک فوری از سوی دولت به آنان، خشم مردم وردک و بامیان را برانگیخته و صدها تن در دشت برچی کابل دست به تظاهرات زدند.
انزجار مردم بیشتر از این است که محقق، سرور دانش و خلیلی بر تابوتهای این سربازان اشک تمساح میریزند و انتقادهای نمادین و خشک از عملکرد دولتی میکنند که خود رهبری آن را بر عهده دارند. منزجرکنندهتر از همه اینکه نورالحق علومی هشت ساعت پس از قتلعام سربازان به دست طالبان، در یک حرکت کاملا فریبدهنده به ولسوالی جلریز سفر میکند و تصاویر یادگاری با مردم میگیرد و یا هم رمضان حسینزاده از وحدتیهای ثروتمند که در کنار تابوت قربانیان عکسهای یادگاری میگیرد.
جالب اینجاست که دانش و محقق که یکی معاون ع است و دیگرش معاون غ، همان لحظهای که حملات طالبان در جلریز ادامه داشت، حکومت را به بیتفاوتی متهم میکردند، درحالیکه خود کلید اصلی حکومت را به دست دارند.
محقق در مراسم جنازه این سربازان در چهارصد بستر گفتهاست:
«هرچه فریاد کمک سر دادند کسی به آنان لبیک نگفت.»
و یا سرور دانش که با بیشرمی تمام قتلعام جلریز را یک حادثه «کوچک» میداند.
شما آقایان که فرزندان تان در قصر زندگی میکنند و تا حال روی گرم و سرد زندگی را ندیدهاند، آن زمان کجا بودید؟ چرا با کاروانی از بادیگاردهای تا دندان مسلح تان بهسوی جلریز حرکت نکردید که حال ماتم دروغین گرفتهاید تا باز زیر نام قوم و سمت تعدادی را فریب دهید؟
واکنش مردم هم در شبکههای اجتماعی به این نمایشات و نوحهسراییهای کاذب نشاندهنده خشم و نفرت شان نسبت به بیتفاوتی رهبری حکومت «وحشت ملی» و کسانی بود که با خون این سربازان بازی میکنند و آن را وسیلهای برای تبلیغات جهت ادامه بقای شان ساختهاند.
مخصوصا بسیاری از هموطنان آگاه و با وجدان ما از ملیت هزاره در فیسبوک نوشتهاند که «باید محقق و دانش استعفا دهند» و دیگر از نام هزارهها به سود خود و احزاب جنایتکار خود استفاده نکنند.
رویداد تکاندهنده جلریز دهها خانواده را به سوگ و ماتم نشانده و قلب بسیاری از افغانها را جریحهدار کردهاست. تقریبا هر روز و هر هفته در رویدادهای مشابه، جوانان افغان گاه از ملیت هزاره و گاهی هم از پشتون و تاجیک و... قربانی میشوند. جوانانی که از فرط بیکاری به اردوی ملی میپیوندند، با دست خالی به جنگ طالبان وحشی فرستاده میشوند که از سوی امریکا و پاکستان تا دندان مسلح گردیدهاند و ارگنشینان ضدملی هم گاهی آنان را «برادران ناراض» و گاهی «اپوزیسیون مسلح» نامیده، به خونریزی بیشتر تشویق میکنند.
امریکا نظارهگر این جنگ با کمک مالی و تجهیزاتی به دو طرف جنگ، طالبان و حکومت پوشالی، وضعیت را در افغانستان بحرانی و ناامن کردهاست. از سویی رسانهها طوری تبلیغ میکنند که اگر نظامیان خارجی بیرون شوند افغانستان بهسوی بحران دهه نود میلادی خواهد رفت، اما واقعیت اینست که نیروهای خارجی و نوکران شان طی چهارده سال گذشته حداقل ۲۵۰ هزار افغان را به کام مرگ فرو بردهاند و اینان خود عوامل ریشهای خونریزیها و قتلعامهای جاری در کشور اند.
تا زمانی که اشغالگران امریکایی در سرزمین ما حضور دارند و رهبران ضدملی و نوکر بیگانه روی قدرت باشند، حادثه جلریز بار بار تکرار خواهد شد و آتش جنگ همچنان شعلهور خواهد ماند.