فلم «سقوط شاهین سیاه»: هالیود کتمانگر جنایات پنتاگون!
- رده: هنر و ادبیات
- نویسنده: بهروز پویان
- منتشر شده در پنج شنبه، 09 دلو 1393
دولت امریکا از سینمای هالیود در توجیه سیاستهای تجاوزگرانهاش دروغپراگنی میکند و از این حربه برای کنترول افکار عامه جهت به بردگی کشانیدن ملتها سود میبرد. هالیود به مثابه بازوی تبلیغاتی دولت امریکا، با ساختن فلمهای پرمصرف که بودجه و بخصوص امکانات نظامی آن مستقیما توسط پنتاگون در خدمت فلمسازان قرار داده میشود، در تلاش است تا نظام امپریالیستی آن کشور را یگانه قدرت «شکستناپذیر» نظامی، اقتصادی با فناوری پیشرفته به نمایش بگذارد. مضمون و ماهیت اکثر فلمهای هالیودی و سریالهای تلویزیونی اینست که دولت اشغالگر امریکا را تنها «ناجی» بشریت و «کبوتر صلح» و ترویجکننده «دموکراسی» در جهان وانمود سازد.
فلم «سقوط شاهین سیاه» (Black Hawk Down) از جمله این فلمهای بدنام تبلیغاتی هالیود به شمار میرود که به فرمایش پنتاگون جهت پوشاندن جنایات نظامیان امریکا، در سال ۲۰۰۱ توسط ریدلی اسکات (Ridley Scott) ساخته شدهاست. داستان این فلم بر حمله نظامی امریکا در ۱۹۹۳ زیر نام «باز گشتاندن امید» بر مردم فقیر سومالیا متمرکز است.
سومالیهای خشمگین از مداخله امریکا، جسد پیلوت امریکایی را در جادههای موگادیشو کشاندند.
دلیل اصلی تجاوز امریکا به این کشور، مبارزه علیه تروریزم نبود. سومالیا با داشتن ذخایر نفت و دیگر معادن بزرگ و افزون بر آن موقعیت جغرافیاییاش در دهانه بحیره سرخ که اغلب اموال تجاری از این ساحه میگذرد، برای امریکا حایز اهمیت بود. در ضمن، وضعیت مکدر سیاسی و اقتصادی سومالیای فقیر که در فاجعه جنگهای داخلی غرق بود، زمینه را بیشتر مساعد ساخت تا دولت اشغالگر امریکا بهخاطر منافع ستراتیژیکش که فکر میکرد سومالیا لقمه چرب و بدون درد سر است و به فرمایش چند شرکت نفتی مانند «اموکو» (Amoco) و «کونوکو» (Conoco) زیر نام «جنگ علیه تروریزم»، « برگشتاندن امید»، «رساندن کمک غذایی» و «تامین امنیت» این کشور را مورد یورش قرار داد.
بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۳، بیش از ۳۰۰ هزار تن در اثر جنگهای خانمانسوز بین دو دیکتاتور نظامی، محمد سیاد بری (رییسجمهور سومالیا که در شروع افکار ملی و مردمی داشت ولی بعدها گرفتار کیش شخصیت شد و همسویی با سیاستهای دولت امریکا را برگزید) و جنرال محمد فرح عیدید (دیکتاتور نظامی که علیه دولت بغاوت نمود) و قحطی و گرسنگی جان باختند.
پس از صدور قطعنامه سازمان ملل جهت استقرار نیروهای حافظ صلح، در کنار نیروهای پاکستان و مالزی، سه کندک امریکا نیز به بهانه گرفتاری جنرال عیدید به موگادیشو، پایتخت این کشور، تهاجم بردند. نظامیان امریکایی بر این تصور بودند که در ظرف چند ساعت بتواند کنترول شهر را به دست گیرند، اما این جنگ بنابر مقاومت مردم سومالی طول کشید.
در ۳ اکتوبر ۱۹۹۳، چند گروه مختلط نظامی امریکایی متشکل از ۱۶۰ تن به منظور دستگیری جنرال عیدید به شهر موگادیشو حمله نمودند، اما عملیات برخلاف تمام شد و در نتیجه ۱۸ تن امریکایی کشته، ۷۳ زخمی و یک پیلوت آنان اسیر شد. در فرجام، نظامیان امریکا از ساحه فرار کردند و این شکست بعد از جنگ ویتنام، بدترین شکست در تاریخ قوای نظامی امریکا محسوب میشود.
در این مورد نوام چامسکی در کتابش به نام «انسانگرایی نظامی»، نوشتهاست:
«در اکتوبر ۱۹۹۳، نقض حقوق بشر و جنایات نیروهای ایالات متحده باعث کشتار ۱۰۰۰ سومالیایی گردید... آمار و ارقام رسمی نشان میدهد که تنها در تابستان ۱۹۹۳، بین ۶ تا ۱۰ هزار تن کشته و یا زخمی شدند که دو بر سه این قربانیان را زنان و کودکان میسازد.
انتنی زینی، جنرال قوای بحری ایالات متحده، که مسوولیت این علمیات را به عهده داشت، به رسانهها گفت که "من اجساد را حساب نمیکنم... هیچنوع علاقهای به این کار ندارم." از جملهای دیگر جنایات ایالات متحده، حمله نظامی مستقیم بر شفاخانهها و اجتماع افراد ملکی است. نیروهای نظامی دیگر کشورهای غربی نیز در این جنایات خطیر دخیل اند. بعضی از این جنایات در تحقیقات رسمی کانادا ذکر شدهاست.»
بعد از شکست امریکا در سومالیا، پنتاگون جهت تغییر افکار عامه پیرامون ناکامی ذلتبار ارتش امریکا و برای جبران شکست افتضاحآمیز ارتش، فلم «سقوط شاهین سیاه» را ساخت، اما این فلم مورد انتقاد شدید بسیاری از فلمسازان و گروههای مختلف در امریکا قرار گرفت. چندین گروهی در امریکا خواهان تحریم این فلم شدند و آن را منحیث ثبوتی جهت تمایل مداوم پنتاگون برای هجوم دوباره به سومالیا به بهانهی «مبارزه علیه تروریزم» مینگرند.
فعالان جنبشهای آزادیخواه امریکایی از نخستین اکران این فلم در شهر واشنگتن در ۱۵ جنوری که مصادف با روز تولد داکتر مارتین لوتر کینگ، رهبر جنبش مدنی سیاهان در امریکا و یکی از مخالفان سرسخت جنگ ویتنام، است، اعتراض نمودند که چطور ممکن است در هفتادوسومین سالروز تولد این انسان بزرگ به تماشای فلم نژادپرستانه رفت.
فلم مذکور با دید نژادپرستانه و توهینآمیز به ملت فقیر سومالیا، صحنههایی را به تصویر کشیده که گویا سومالیها وحشیهایی بیش نیستند که بهجز کشتن و خونریزی چیز دیگری را نمیشناسند و امروز هم که سومالیا به یک فاجعه انسانی روبرو شده و همه چیز درهم و برهم است، مقصر اصلی خود مردم سومالی هستند و نمیخواهند از این وضعیت فلاکتبار بیرون آیند. برعکس سربازان امریکایی انسانهای «مهربان» و «فداکار» هستند که جهت «انساندوستی و همدلی» به این سرزمین آمدهاند؛ « قهرمانانی» اند از جان شان گذشته و بهخاطر منافع مردم سومالیا کشته میشوند.
ناکامی ننگین ارتش امریکا در سومالیا نشان داد که قدرتهای امپریالیستی با تمام امکانات شان در برابر یک ملت ولو فقیر ولی مصمم و بااراده، شکستپذیر اند.