تصاویری از کار شاقه کودکان کارگر در بدخشان و تخار
- رده: تصاویر
- نویسنده: نیکمحمد پایدو
- منتشر شده در دوشنبه، 29 جوزا 1396
کودکان افغانستان همین که قادر شدند راست قدم بگذارند، باید کار کرده و در تهیه خرج و مصارف خانواده شان سهم بگیرند. حتا وقتی در بطن مادر بهسر میبرند، بایست مشقتهای فراوانی را متحمل شوند چون مادر شان در فضای ناامن و فقر زندگی میکند. تولد شان هم در محیط غیرمعیاری با رنج و درد بیپایان صورت میگیرد. دختر بودن بر دردهای شان میافزاید. افزون بر آن، جنگهای تنظیمی، اشغال و حملات دولت امریکا و شرکا، حملات طالب و داعش، انتحار و انفجار که به امر روزمره مبدل شده، میلیون کودک این سرزمین را بیپدر ساخته که در جامعه افغانستان بهطور عمده نانآور خانه اند؛ از اینرو، دستان ظریف این کشور نگونبخت باید بهجای بازیچه و پنسل و کتاب، داس و چکش و تیشه گرفته و لقمه نانی کمایی کنند. فقر و محرومیت زندگی، گریبانگیر کودکان در شهر و ده است.
در شهرهای بزرگ، کودکان منحیث شاگرد در نانوایی، مستریخانه، رستورانت، زرگری، حلبیسازی، فلزکاری، نجاری، آهنگری، قنادی، کلچهپزی، سلمانیخانه، مسگری، خیاطیخانه وغیره مجبور به کار اند. اغلب در کنار کار در دکان، وادار به کارهای شاقه از قبیل آوردن سودای خانه، پاککار برف بام، چراندن و تهیه علف برای حیوانات، پاککاری در خانه استاد کار نیز میگردند. این همه کار شاقه، تقربیا رایگان در بدل دریافت غذای دو وقت، دریافت پول ناچیز هفتهوار و آموختن پیشه صورت میگیرد. برعلاوه، کودکان مصروف دستفروشی، جوالیگری، کراچیکشی، موترشویی، ترکاریفروشی، بوت رنگ کردن و دهها کسب دیگر نیز هستند. در روستاها هم وضع بهتری نیست. آنان باید بهحیث چوپان، پادهوان، مزدور ( در سمت شمال مشهور به خورته) و دهقان کرده و در جمعاوری هیزم سهم بگیرند.
آزار و اذیت جنسی کودکان، آموزش در مدرسههای پاکستان و معضل کودکان خیابانی از دیگر مرارتهایی در برابر آنان اند که نیاز به کنکاش و نوشتههای جداگانه دارد. فقر و بدبختی کودکان دربرگیرنده دلبندان تمام ملیتهای افغانستان است. درد و آلام آنان، بستگی به قوم و ملیت شان نداشته و وضعیت اقتصادی خانواده شان تعیینکننده میباشد. تصاویری را برای تان میفرستم که شمهای از کارهای شاقه کودکان در بدخشان و تخار را بازتاب میدهند: