سخنرانی نماینده حزب همبستگی افغانستان در کنفرانس حزب چپ آلمان

اشاره: نماینده حزب همبستگی افغانستان در کنفرانسی که بتاریخ ۲۸ الی ۲۹ جنوری ۲۰۱۱ در مورد وضعیت افغانستان در شهر برلین آلمان دایر گردیده بود، بنا به دعوت حزب چپ آلمان شرکت کرد، در زیر متن سخنرانی او را میخوانید:

دوستان عزیز حزب چپ آلمان.

قبل از همه میخواهم تشکر و سپاس حزب همبستگی افغانستان را به شما دوستان ابراز کنم چون در یکچنین کنفرانسها در باره افغانستان معمول اینست که از چند جنایتکار و بنیادگرای ضد دموکراسی افغانستان دعوت به عمل می آید، اما شما برعکس از نماینده یک حزب دموکراسی خواه و ضد بنیادگرا دعوت نمودید و شاید تنها کنفرانسی باشد که در آن به هیچ جنایتکار افغانستان اجازه شرکت داده نشده است که از این بابت شما شایسته تحسین مردم افغانستان هستید.

چون دوستان زیادی از وضعیت پرفاجعه افغانستان و مصایب بی نظیر کشور ویران ما اینجا صحبت کردند و خواهند کرد، من میخواهم کمتر به وضعیت افغانستان و مثالهای مشخصی از جنایات، چپاولگری ها، خیانت ها، فساد و مافیایی شدن مجموع جامعه ما حرف بزنم و بیشتر روی نیاز یک جنبش دموکراتیک و خیانتی که طی سه دهه به آزادیخواهان افغانستان بوسیله غرب صورت گرفته صحبت نمایم. دیگر برای تمام جهان روشن شده که افغانستان زیر نام "جنگ علیه تروریزم" امروز عملا به مرکز جنگ و منازعات کشورهای زورگو مبدل شده و در وضعیتی اسفبارتر از سال ۲۰۰۱ قرار دارد.

امریکا و غرب بعد از تجاوز نظامی شوروی به کشور ما، موجی از کمک های عظیم را به افغانستان سرازیر کردند. درین دوران بود که بر اساس تز برژنسکی مشاور امنیت ملی امریکا که "بنیادگرایی اسلامی بهترین متحد ما در جنگ علیه کمونیزم است"، از طریق دولت و استخبارات پاکستان به تقویت و تسلیح گروههای بنیادگرا آغاز نمودند. حزب اسلامی گلبدین، جمعیت اسلامی ربانی، اتحاد اسلامی سیاف گروههای اصلی ای بودند که بیشترین کمک های سی آی ای برایشان داده شد و به احزاب قوی و نیرومندی مبدل شدند. در همین دوران بود که سی آی ای و امریکا، القاعده و طالبان را نیز به مثابه نیروهای ذخیره سر و سامان دادند. ضمنا ایران نیز به احزاب بنیادگرای افغان نوع "ولایت فقیه" در کشورش آغاز نمود و عملا طی چند سال افغانستان به مرکز تروریست های بنیادگرای اسلامی مبدل گشت. این نیروهای سیاه و جنایتکار از همان آغاز دموکراسی را کفر خوانده جنگی را علیه نیروهای آزادیخواه و دموکرات و علیه زنان راه انداختند و درین جنگ امریکا و غرب به اینان یاری رسانید.

آزادیخواهان افغانستان که زمانی در صحنه سیاسی افغانستان نسبت به بنیادگرایان بسیار قوی تر و منسجم تر بودند، در جریان جنگ مقاومت ضد روسی مجبور بودند که در دو جبهه بجنگند، هم روسها و دولت پوشالی شان پیاپی اینان را در زندانهایش سربه نیست میکرد و هم بنیادگرایان از هیچ فرصتی برای ترور و نابودی اینان دریغ نمیکردند. حزب گلبدین با همکاری آی اس آی پاکستان چندین زندان مخوف در پاکستان داشت که در آن روشنفکران، دیگراندیشان و عناصر ضد بنیادگرایی را زندانی و به قتل میرسانید و دنیا نیز در برابر قتل این شخصیت های افغانستان خاموشی کامل اختیار نمود.

شریل بنارد، همسر زلمی خلیلزاد و از کارشناسان مهم "راند" کارپوریشن در یکی از نوشته هایش مینویسد: "ما گذاشتیم که تمامی رهبران میانه رو کشته شوند. دلیلی که ما امروز در افغانستان رهبر میانه رو نداریم اینست که ما به آنان (بنیادگرایان) اجازه دادیم که همه را بکشند. آنان چپ ها، میانه رو ها و عناصر بینابینی را در دهه هشتاد و بعد از آن کشتند و همه را نابود کردند."

امریکا وقتی در سال ۲۰۰۱ به افغانستان تجاوز کرد، اعلام نمود که از گذشته درس گرفته و دیگر به تقویت بنیادگرایی نخواهد پرداخت. اما این دروغی بیش نبود و همه شاهد بودیم که امریکا از اولین روزها بالای باند های ائتلاف شمال سرمایه گذاری کرد و سیاف، ربانی، قانونی، عبدالله، اسماعیل خان، خلیلی، محقق، فهیم و دیگر خونخوارترین بنیادگرایان را مورد حمایت قرار داد و در دولت پوشالی اش نصب کرد. این در واقع دور دوم خیانت غرب به مردم ما بود که سرنوشت افغانها را به زور سلاحهای مدرنش به دست قاتلان و جنایتکاران و تاریک اندیشان سپرد. غرب دریافت که این بنیادگرایان  حاضرند دربرابر پول و قدرت همچون غلامان حلقه به گوش به خدمت امریکا درآیند و منافع ملی افغانستان را قربانی منافع اربابان شان سازند.

جنگ کنونی امریکا و غرب با طالبان نیز به نظر ما یک جنگ ارباب با کودکان دیروزیش میباشد. طالبان همانگونه که در گذشته به وسیله غرب به میدان آمدند و تمویل و تجهیز گردیدند،‌ دیر یا زود به دولت پوشالی کابل خواهند پیوست و درین ارتباط تلاشهای فراوانی برای آشتی قبلا جریان دارد. طالبان نیروی سیاه و مزدوری اند که به هیچ صورت از مردم ما نمایندگی نمیکنند. طی چند سال گذشته جنایات امریکا و فساد و ناتوانی دولت پوشالی کرزی باعث تقویت نسبی طالبان گردید، ورنه یکچنین نیروی قرون وسطایی خریداری بین مردم ما ندارد. طالبان همین حالا اگر از یکسو با امریکا و ناتو در جنگ قرار دارند، از جانبی با غرب ساخت و پاخت دارند و عملا بخشی از کمکهای امریکا و غرب به جیب طالبان سرازیر میشود و در برابر کمکهای رژیم خونخوار ایران و پاکستان به اینان چشم پوشی صورت میگرد. آن احزاب و سازمانهای غرب که طالبان را "نیروی مقامت" و "نیروی ضدامپریالیستی" می نامند، قابل تمسخر هستند چون اینان نمیدانند که یک نیروی فاشیستی، مزدور و تا مغز استخوان ارتجاعی هرگز نمیتواند "نیروی مقاومت" و "ضد امپریالیسی" باشد.

غرب به رهبری امریکا در حالیکه به جنایت و خیانت در افغانستان ادامه میدهد، هر تلاش ممکن را طی ده سال گذشته انجام داده تا از سربلند کردن یک نیروی دموکراتیک و ضدبنیادگرایی جلوگیری کند. در حالیکه احزاب و عناصر بنیادگرا هرکدام میلیاردها دالر از کمک های غرب را به جیب زدند، اما در مقابل کوچکترین حمایتی از سازمانها و افراد دموکراسی خواه صورت نگرفت و برعکس جو تهدید، زورگویی و ترور در برابر اینان حاکم شد. و این سیاست غرب نه تنها در افغانستان بلکه در عراق هم جریان دارد و تلاش میکنند تا مغزهای آزادیخواه و مترقی این کشورها متلاشی شوند تا غرب بتواند با یک مشت جاسوس و مزدورش به آرامی کشور ما را بدون دردسر در دست داشته باشد.

آزادیخواهان و نیروهای مترقی افغانستان طی سی سال گذشته بیشترن قربانی ها را دادند و بیشمار شخصیت های اصیل و مردمی وطن ما نابود گشتند، اما تاریخ ثابت میسازد که در هیچ کشور متجاوزان نتوانسته اند با توسل به نیروهای خاین و تاریک اندیش برای همیشه ملتی را در زنجیرهای خود به غلامی کشند.

امروز نیز که وطن و مردم ما با نیروهای جنایتکار بنیادگرا داخلی (طالبان و ائتلاف شمال) و اشغالگران خارجی به مثابه دشمنانش مواجهند و در کنار غرب، کشورهای منطقه مخصوصا ایران و پاکستان دستان خونینی در کشور ما دارند، اما تنها یک جنبش آزادیخواهانه ضد بنیادگرایی میتواند به مردم ما استقلال، آزادی و دموکراسی به بار آورد. زمینه کار توده ای برای یکچنین گروهها بیش از هر وقت دیگر مساعد است و مردم با تنفر عمیقی که از بنیادگرایان و اشغالگران به دل دارند، این نیروهای سیاه هیچگونه پایگاه مردمی ندارند و تنها به زور سلاح، پول و حمایت امریکا و غرب است که قادر اند بر مردم حکومت کنند.

حزب همبستگی افغانستان در پاسخ بر همین نیاز جامعه ما پا به عرصه وجود گذاشت، و هرچند از هیچ کشور و یا نهادی کمکی دریافت نکرده و با مشکلات و محدودیت های بیشماری مواجه است و زیر ضربات و تهدید و ترور دشمنانش قرار دارد، اما دیگر پیام دموکراسی خواهانه و استقلال طلبانه ما در گوش مردم افغانستان طنین خوش دارد و تجارب چند سال گذشته مایه دلگرمی زیاد ماست. ما اگر از جانب دولت مافیایی کرزی،‌ جنگسالاران و طالبان و اربابان شان سرکوب میشویم، اما با استقبال گرم مردم ما که به نیروی آنان اعتقاد راسخ داریم، مواجه میشویم.

حزب ما امریکا و غرب را به جنایت و خیانت نسبت به مردم ما متهم میسازد. اینان برای منافع اقتصادی، سیاسی،‌ استراتژیک و نظامی شان با پلید ترین دشمنان ما متحد شده اند و بهروزی مردم ما برای اینان کوچکترین ارزشی ندارد. خروج این نیرو ها از افغانستان دیگر به خواست میلیونها مردم ما مبدل شده است. با خروج این نیروها مزدوران افغان شان هم یتیم شده حامی شانرا از دست میدهند. در صورت خروج غرب، دیگر مردم ما نیز نه در برابر ابرقدرت امریکا و متحدان ناتومسلح با پیشرفته ترین زراد خانه جهان، بلکه در برابر یک مشت خاین و جنایتکار افغان قرار خواهد داشت که این مبارزه ما برای آزادی را آسانتر خواهد ساخت.

ما به این باوریم که امریکا و غرب برای فریب اذهان مردم شان سخن از خروج نیروهای شان تا ۲۰۱۴ میزنند، اما واقعیت ها نشان میدهد که امریکا برای حفظ موقعیتش در جهان و تهدید رقبایش در آسیا (روسیه، چین، هند، ایران) افغانستان را میخواهد به پایگاه نیرومندش مبدل سازد و به آسانی از آن بیرون نخواهد شد مگر اینکه بدست مردم ما خارج گردد.

حزب همبستگی افغانستان برای برپایی یک جنبش عظیم دموکراسی خواهانه و ضد بنیادگرایی کار و تلاش دارد و به موازات بازی های خاینانه غرب و جنایات نوکرانش در کشور ما این جنبش بین مردم ما از محبوبیت بیشتری برخوردار میگردد. طی چند سال گذشته مردم ما بارها در برابر کشتار وحشیانه غیرنظامیان بوسیله امریکا و ناتو دست به تظاهرات خشماگین زده اند، ما وظیفه خود میدانیم که به مثابه یک نیروی مترقی این جو نارضایتی و خشم مردم را سمت و سو داده به یک جنبش سرتاسری ضد بنیادگرایی و ضد اشغالگران مبدل سازیم. این تنها راه بیرون رفت از وضعیت فعلی وطن ماست، بدون مبارزه و خیزش، هیچ ملتی تا کنون نبوده که به آزادی و رهایی دست یافته باشد.

حزب ما به همبستگی جهانی نیروهای دموکراسی خواه و مترقی ارج قایل است. درخواست ما از نیروهای ضد جنگ و مدافع عدالت و آزادی آلمان اینست که رفقای شان را در افغانستان فراموش نکنند، اگر دولتهای شما به خونین ترین دشمنان آزادی و دموکراسی کمک میرسانند، درخواست ما از شما اینست که با پشتیبانی عملی تان از حزب همبستگی افغانستان و سایر نیروهای مردمی کشور ما، در مبارزه مردم ما برای رهایی از چنگ استبداد و جهالت نقش مثبتی ایفا نمایید.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 158 نفر