پل کريگ: در جهان غرب، حقیقت هیچ معنی ندارد
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
- نویسنده: پل کريگ رابرت
- منتشر شده در سه شنبه، 19 جدی 1391
نویسنده: پل کريگ رابرت| مترجم: شبیر احمد
کارتون از کارلوس لتوف، کارتونیست مشهور سیاسی برازیل
پل کريگ رابرت، از سیاستمداران کهنه کار امریکاست که در پست های مهم دولتی و از جمله معاون وزارت خزانه امریکا وظیفه انجام داده است. او با شناختی که از ماهیت درونی سیستم حاکمه امریکا دارد در کنار چندین کتابی که نوشته، هرچند گاهی در ویب سایتش مقالاتی انتشار میدهد که برای درک گوشه هایی از گندیدگی های دستگاه جنگافروز امریکا آگاهی بخش و جالب توجه اند.
وی به تاریخ ٢٨ دسامبر ٢٠١٢ طی مقالهای تحت عنوان «برنامه های پیش طرح شده بر حقیقت مسلط اند» از دروغپردازی و حیلهگری های دولت و مطبوعات امریکا پرده برداشته که ترجمه قسمت هایی از آنرا به خوانندگان سایت پرمحتوای «حزب همبستگی افغانستان» تقدیم میکنم:
در جهان غرب، حقیقت دیگر هیچ معنی ندارد. جای آنرا برنامه های پیش طرح شده گرفته است.
برنامه های از پیش طرح شده (یا آنچه به آن آجندا میگویند) بسیار اهمیت دارند، چرا که برای واشنگتن راهی را باز میکند که به وسیله آن هژمونیش را بر جهان و مردم امریکا اعاده نماید. یازدهم سپتامبر یک «پرل هاربر جدید» (١) بود که محافظه کاران جدید آنرا زمینهای برای جنگ برنامه شده شان بالای کشورهای اسلامی اعلان نمودند. برای محافظه کاران جدید، جهت پیشبرد این برنامه لازم بود که ابتدا مردم امریکا به این برنامه دلبستگی حاصل کنند.
وزیر خزانه داری دوران اول جورج دبلیو بوش، پاول اونیل گفت که قبل از یازدهم سپتامبر اولین جلسه کابینه در باره ضرورت اشغال عراق بود.
در ابتدای یازدهم سپتامبر افغانستان مقصر شناخته شد، بعد این تقصیر بسوی عراق تغییرجهت داده شد. تجهیز قوای واشنگتن علیه افغانستان قبل از یازدهم سپتامبر روی دست گرفته شده بود. تجاوز رژیم جورج بوش به افغانستان (عملیات آزاد سازی) به تاریخ هفتم اکتوبر ٢٠٠١، کمتر از یک ماه بعد از یازدهم سپتامبر صورت گرفت. برای هر فرد آشنا به مسایل نظامی هویداست که غیرممکن است بتوان در ظرف سه هفته برای اشغال کشوری در آنطرف جهان آمادگی گرفت.
«لایحه پاتریوت» (٢) کاخ سفید مثال دیگریست که پلان گذاری قبل از یازدهم سپتامبر را نشان میدهد. این لایحه حاوی تدابیر وسیع برای برقراری دولت پولیسی، ممکن نبود که در مدت کوتاهی بعد از یازدهم سپتامبر تحریر و به کانگرس ارائه گردد. این لایحه قبلا نوشته شده بود و در روک میز در انتظار فرصت مناسب بود. چرا؟ کی آنرا نوشته بود؟ چرا هیچ تحقیق رسانهای در ارتباط به تهیه پیشاپیش این قانون دولت پولیسی صورت نگرفته است؟
شواهد در باره اینکه پاسخ به واقعهای که دولت آنرا غافلگیرکننده نامید قبلا برنامه شده بود میرساند که این حادثه بر اساس طرح هایی که قبلا در کتابها موجود بود طراحی گردید.
به حادثه تیراندازی در مکتب سندی هوک توجه کنید. این تیراندازی به بهانهای برای «مترقی ها» بدل شده که تنفر شانرا از تفنگ و سازمان مدافع آزادی اسلحه سبک (NRA) تبارز داده، برنامه کنترول اسلحه خود را از پیش برند. تعداد کمی از آنانی که این تراژدی نفس شانرا بند ساخته، عملا با والدین یکی از اطفال کشته شده شناختی دارند. آنان هیچ عکسالعمل مشابه در مورد کشتار بیشمار کودکان مسلمان به وسیله دولت امریکا اظهار ننموده اند. تنها دولت کلنتن پنجصدهزار کودک عراقی را با تحریم های غیرقانونیاش کشت. و وزیر داخله هرزه کلنتن، یک قهرمان فمینست گفت او تصور میکند که این تحریم ها ارزش این را دارد که نیم میلیون کودک عراقی قربانی آن گردند.
به یکبارگی، بیست کودک امریکایی برای «مترقی ها» دارای ارزش فوقالعاده گردید. چرا؟ به خاطری که این کشته ها در خدمت برنامه آنان قرار میگرفت ـ کنترول اسلحه در امریکا.
وقتی من میشنوم که مردم در باره «خشونت اسلحه» صحبت میکنند، در حیرت میمانم که با زبان ما چه شده است. اسلحه یک وسیله بیروح است. یک شی بیروح نمیتواند مسبب خشونت باشد. این انسانها اند که خشونت به بار میآورند. پرسش مرتبط به آن اینست:چراانسانها خشونت به بار میآورند؟ این پرسش واضح ندرتا مطرح میگردد. در عوض، اشیای بیجان به خاطر اعمال انسانها مقصر دانسته میشوند.
امریکایی ها سیر قهقرایی شانرا در نیرنگ و حکومت استبدادی در آخرین سالهای قرن بیستم در دوران تجاوز دولت کلنتن علیه صربها و تحریم های جنایتکارانه بالای عراق آغاز نمودند. این جنایات جنگی به وسیله مطبوعات و خط گذاران سیاست خارجی به مثابه دست آورد بزرگ برای دموکراسی و بشردوستی غرب مجسم گردید. در اولین دهه قرن بیست و یکم، امریکایی ها مصونیتی را که قانون اساسی برایشان در نظر گرفته بود از دست دادند و بکسک جیبی شان برای مصارف جنگ های بیانتها باز گذاشته شد. آخرین گزارش ها حاکی از آن است که واشنگتن میخواهد در سی و پنج کشور آفریقایی نیروی نظامی اعزام نماید. و شاید بدتر از این در انتظار ما باشد.
یادداشت های مترجم:
(١) حادثه پرل هاربر به حمله جاپانی ها بر پایگاه دریایی امریکا در پرل هاربر به تاریخ هفتم دسامبر ١٩٤١ در جریان جنگ دوم جهانی اطلاق میشود که بهانهای برای امریکا به دست داد، داخل جنگ شده و متعاقبا علیه مردم جاپان از سلاح اتمی کار گیرد.
(٢) لایحه پاتریوت (Patriot Act) یا لایحه میهندوستی به تاریخ ٢٥ اکتوبر ٢٠٠١ به بهانه «مبارزه علیه تروریزم» به مثابه قانونی در امریکا لازم الاجرا گردید و به مقامات و سازمان های امنیتی دست باز میدهد که زندگی شهروندان را زیر نظارت گرفته، افراد مظنون به تروریزم را بازداشت و تا مدت نامحدود در توقیف نگهدارد. این لایحه، قوانین مربوط به مهاجرت، امنیت، تابعیت شهروندان و بیشمار مسایل دیگر را تغییر داد و عملا دولت امریکا را به دستگاه پلیسی مبدل نمود. این لایحه از جانب اوباما نیز تمدید گردید.