حق‌تلفی‌ها در وزارت امور خارجه افغانستان

ضرار احمد عثمانی

کابینه کرزی را می‌توان به عنوان یک جمع مافیای بزرگ منطقه نام برد که مانند خفاش و یا ابله‌های گرسنه گرد هم جمع شده و احکام نامرعی صادر می‌کردند. امروز هم حکومت «ع و غ» همان چهره‌های شناخته‌شده و آزموده‌ی گذشته را دوباره بر گرده‌های زخمی مردم ما سوار خواهد کرد. باوجودی که نهاد به‌اصطلاح مستقل «کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی» ایجاد شده و پروسه استخدام‌های دولتی باید زیر نظر این نهاد صورت گیرد، ولی تمام این مسایل ظاهری است و با تغییر و تبدیل هر وزیر، سمت‌های مهم آن نیز تغییر می‌خورند.

در این جمله، می‌توان از پروسه اصلاحات اداری و روند امتحان ورودی در مقر وزارت امور خارجه یاد کرد. در هر ارکان دولتی که بخواهی باوجود سند دست‌داشته خویش کار بگیری، باید با «کمیشن‌کار» (وکیل پارلمان را در وزارت‌خانه‌ها به طنز کمیشن‌کار نامیده‌اند.) در تماس شوی، در غیر آن مانند طفل خوردسال فریب داده، می‌گویند شما بروید فورمه امتحان را از اصلاحات اداری اخذ نمایید. در جواب به سوال زمان امتحان، به شما گفته می‌شود که معلوم نیست، بعدا از طریق رسانه‌ها ابلاغ خواهد شد، منتظر باشید. ولی اگر کدام کمیشن‌کار (وکیل پارلمان) شما را در وزارت همراهی کند، همان ساعت تعیین بست می‌شوید؛ در غیر آن به قول معروف، شما را پشت نخود سیاه می‌فرستند.

نمونه‌ مکتوب‌های استخدام کارمندان در وزارت خارجه پس از امر فوق‌العاده وزیر
نمونه‌ مکتوب‌های استخدام کارمندان در وزارت خارجه پس از امر فوق‌العاده وزیر

ولی با آمدن ضرار احمد عثمانی به‌حیث سرپرست وزارت امور خارجه، این بازی دلخراش فجیع‌تر و مایوس‌کننده‌تر از قبل از دیوارهای وزارت بی‌داد می‌کند. فقط در ظرف دو ماه، این جناب تقریبا ۳۰ تن را به‌شکل کارمند رسمی با امر فوق‌العاده در وزارت خارجه گماشته‌است. این در حالی‌ است که برای کارمندانی که با پایان دوره‌ی ماموریت شان از سفارتخانه‌های افغانستان در خارج به مرکز برمی‌گردند، بست وجود ندارد. از طرف دیگر، کم از کم ۴۰ تن از کارمندان این وزارت که هر کدام بیش از ۳ سال تجربه کار و دارای اسناد تحصیلی لیسانس و ماستری می‌باشند، در این وزارت به‌حیث کمپیوترکار یا کارمند خدمتی، اجیر و قراردادی کار می‌کنند، چرا که این کارمندان بی‌چاره واسطه ندارند و کمیشن‌کار نمی‌شناسند. شاید هم که این بی‌چاره‌ها تا اخیر سال بنابر ازدحام مندوی که از جانب شخص وزیر ایجاد شده، از کار سبک‌دوش شوند.

«...این به اثبات نرسیده که او [ضراراحمد مقبل] فارغ‌التحصیل پوهنتون پولی‌تخنیک کابل باشد.

انجینر ضراراحمد مقبل برای مدت کوتاهی تحت رهبری رییس‌جمهور کرزی سمت وزیر [سرپرست] امور داخله را به عهده داشت. در جریان کار وی، وزارت مذکور برای فروش پست‌های عالی پولیس بدنام گردید. قومندانان امنیه‌ی ولایت‌ها در بدل سرمایه‌گذاری جهت استخدام شان، از درک دریافت رشوت از افراد ملکی و حفاظت باندهای موادمخدر و اختطاف‌گر عاید به‌دست می‌آوردند. مقبل از کار اخراج شد...

از دید ناظران بیرونی، او به‌حیث کارمند بی‌کفایت و فاسد دولتی شناخته می‌شود.»

روزنامه «هفنگتن پست» به نقل از زندگینامه مختصر وزیر در سایت «سفارت افغانستان در ناروی»
یادداشت: پس از نشر وسیع این زندگینامه در شبکه‌‌های اجتماعی، مطلب از سایت سفارت حذف شد.

نکته مضحک این است افراد گماشته‌شده‌ی وزیر در حالی تعیین بست شده‌اند که به تعداد ۱۸۰۰ جوان با مشکلات فراوان، فورمه امتحان ورودی وزارت را اخذ نموده و امتحان را در اسد ۱۳۹۳ سپری نموده‌اند. از آن جمله، ۱۷۵ تن شان به دور نخست راه یافتند ولی تا به حال سرنوشت شان مبهم است و معلوم نیست که در دو دور ارزیابی بعدی چه خواهد شد؟

افراد تعیین‌شده با امر فوق‌العاده وزیر، مانند فرد وزیر در حال تغییر بست و مسلک هستند. جناب وزیر با آمدن به وزارت خارجه از وزارت مبارزه مواد مخدر، از ضرار احمد مقبل به ضرار احمد عثمانی تغییر نام کرد. بعضی از افراد گماشته‌شده‌ی وزیر برخلاف پیشینه رشته تحصیلی شان در بخش‌های فناوری معلوماتی (آی.تی) وزارت تعیین بست شده‌اند، باوجودی که هر کدام دارای سند فراغت از علوم سیاسی و ژورنالیزم هستند، ولی معلوم نیست که آیا سند اینان واقعی است یا تقلبی؟

ضرار احمد که خود از دیپلماسی بویی نبرده نوازشریف را «رئیس جمهور پاکستان» خطاب می‌کند، معلوم نیست که مقرری‌هایش در چه وضعیتی اند که در آخرین تحلیل نصب اینچنین افراد نافهم در وزارت خارجه باعث می‌شود که هر روز نمایندگی‌های سیاسی کشور در خارج افتضاح بیافرینند که سال گذشته یک نمونه‌اش در سفارت افغانستان در واشنگتن به رسانه‌ها درز کرد.

چند مثالی از مقرری‌ها و تغییر و تبدیل‌ها با امر وزیر قرار ذیل اند:

۱- تعیین بست فرهاد وفا به صفت سکرتر اول در بیجینک. براساس قوانین وزرات خارجه، وی که پیش از آن در ترکمنستان اجرای وظیفه می‌نمود، با اختتام دوره ماموریتش در خارج باید در مرکز وزارت به کارش ادامه می‌داد. اما بنابر شناختش با فرد وزیر، از یک کشور به کشور دیگر تعیین بست شد.
۲- رامش، خواهرزاده معین اداری، در مدیریت محاسبه دسک ششم
۳- احمد زمان، خواهرزاده سخنگوی وزارت، در مدیریت محاسبه دسک ششم

و اینهم مثال‌های قوم‌گرایی وزیر یا انتقال کابینه وی از یک وزارت به وزارت دیگر:

۱- شعیب، رییس پالیسی و استراتیژی
۲- نجیب آقا فهیم، معاون ریاست دفتر
۳- وحدت، رییس آرشیف
۴- فهیم کوهدامنی، در تشریفات وزارت
۴- احمد شکیب مستغنی، سخنگوی وزارت
۵- حامد حیدری، در گذشته نطاق تلویزیون «طلوع» و «خورشید»، فعلا در آرشیف
۶- احمد رشاد کوهستانی در تعمیر مرکزی کارمند رسمی

مشکل دیگر این است که اگر کابینه جدید یکی از دو کاندیدا، برای به دست‌آوردن رای اعتماد از پارلمان به کمیشن‌کاری‌ها ادامه بدهند، سرنوشت جوانان وکیل‌ناشناس، بی‌واسطه و مظلوم و اولاد فقیری که با هزاران آرزو و مشکلات در جریان تحصیل شان دست پنجه نرم نموده‌اند، چه خواهد شد؟

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 104 نفر