٨ جدی، نخستین ضربه بر پوزه اشغالگران روسی از سوی مبارزان سامایی

حمله ساما بر عساکر روسی

با کودتای ننگین ٧ ثور مردم ما با دستان خالی یا تفنگ‌های بسیار ابتدایی مانند «موش‌کش» و «دهن‌پر» و «یک تکه» به کوه‌ها شتافتند، جبهات مردمی را علیه اشغالگران روسی و مزدوران شان بنا نهاده و بدینصورت از استقلال و غرور ملی شان به دفاع برخاستند. آن زمان که هنوز ویروس بنیادگرایی توسط سی.آی.ای و ارتجاع منطقه در صفوف جنبش مردم رخنه نکرده بود، این جبهات متشکل از اقشار و ملیت‌های مختلف بودند که همه با همدلی و شهامت تمام می‌رزمیدند. در عین جبهه فرد باسواد و بی‌سواد، جوان و پیر، فقیر و پولدار، هزاره و پشتون و تاجک و ازبک و... دوشادوش هم می‌جنگیدند. در اکثر مناطق زنان سهم با ارزشی ایفا نموده و بخصوص در جاهایی مثل نورستان حتا در جنگ اشتراک مستقیم داشتند.

درست ۳۳ سال قبل در همین روز (٨ جدی ١٣٥٨) نیروهای اشغالگر روس در هنگام سومین روز ورود شان به افغانستان، نخستین ضربه‌ را بر پوزه خود خوردند که بر اساس اظهارات شاهدان‌عینی ٧ عسکر به قتل رسیده (یا به گفته مردم عام ما مردار شدند) و تعداد نامعلومی نیز زخمی شدند.

به تاریخ هشتم جدی ١٣٩٢، با جمعی از ریش‌سفیدان کلکان که خود در جریان این رشادت مبارزان ضدروسی قرار داشتند، نشستم و آنان واقعه را برایم شرح داده از وطندوستی و همت آنان داستان‌ها گفتند.

شاه محمد پردل

ساعت یازده روز یک موتر از کاروان روسی در شاهراه کابل ـ پروان در ساحه کاریز دوغ که ٥٠ متر دورتر از سرک آغاسرای در ولسوالی کلکان موقعیت دارد بنابر عوارض تخنیکی و دو تانک روسی نیز جهت تامین امنیت آن متوقف می‌شوند. در این منطقه «سازمان آزادیبخش مردم افغانستان» (ساما) نفوذ وسیع داشت. تا یک ساعت بعد شاه محمد «پردل» یکی از رزمندگان «ساما» از واقعه آگاه شده و با همرزمانش ظریف و انجنیر شاکر از ولایت لغمان که به جبهه «ساما» پیوسته بود، جلسه اضطراری‌ای را در باغ ظریف در قریه مربوط مرکز کلکان فرا می‌خواند. ظریف با کلاشینکوفی که پس از مقابله با یک تفنگدار خلقی در شهرنو شهر کابل به غنیمت گرفته بود، برای اطلاع‌دهی به همسنگرانش از تصمیم حمله بر موتر روس‌ها به سوی قریه‌های همجوار می‌رود. پردل با تفنگ «یک تکه» بر شانه یکجا با انجینر شاکر که لسان روسی نیز بلد بود به سمت سرک عمومی برای کنترول ساحه در حرکت می‌شوند.

بعد‌ها انجینر شاکر به دوستانش قصه کرده گفته بود که وقتی اینان به سرک میرسند، پردل در عقب دیوار باغ انگور کنار سرک کمین می‌گیرد و شاکر نزد عساکر روسی برای جمعاوری اطلاعات بیشتر می‌رود. پس از احوالپرسی سوال می‌کند که برای چه به افغانستان آمده‌اید. عسکر روسی در پاسخ می‌گوید که برای تسخیر افغانستان. شاکر دومین سوالش را می‌پرسد که برخورد مردم افغانستان با ایشان چطور بوده و در عینحال کوشش می‌کند که تعداد روس‌ها را نیز بشمارد. عسکر روسی می‌گوید که زمانی که به کشورهای آسیای مرکزی داخل شدند مردم با گل آنان را بدرقه کردند ولی در افغانستان با نگاه‌های خشمگین. شاکر طنزگونه به سرباز روسی می‌گوید: «غم نخورید، ما هم کسی را پی آوردن گل‌ برای شما فرستاده‌ایم.» و از ساحه دور می‌شود.

ساعت یک و نیم بعد از ظهر می‌شود و جنگجویان دیگر به نام‌های صبور، الله محمد، فیض محمد، داکتر شکیب، بریالی و عبدالحفیظ کلکانی (با پوزش از آن دوستانی که اگر نام شان از این لیست پرافتخار مانده باشد) یکجا با ظریف به پردل و شاکر می‌پیوندند و حمله آغاز می‌شود. ظریف با یگانه کلاشینکوفی که در این جمع دارند، به سوی ٧ عسکر روس که با هم ایستاده اند شلیک می‌کند و همه به قتل می‌رسند. روس‌ها هم در واکنش به سمت این آزادگان فیر می‌کنند ولی هیچ آسیبی به آنان نمی‌رسد و زخمی‌های روسی بیشتر می‌شوند. زد و خورد حدود یک ساعت طول می‌کشد. پردل و یارانش عقب‌‌نشینی کرده و به خانه ظریف برمی‌گردند. شب در آنجا می‌مانند ولی نیروهای بیشتر روس به کمک شکست‌خوردگان می‌رسند و با تانک‌های غول‌پیکر شان تمام شب به انداخت توپ ادامه می‌دهند. در این حملات ویرانگر اشغالگران، فردی به نام نیک صالح شهید می‌شود. تمام مردم قریه‌های مجاور برای دفاع تفنگ‌های شکاری شان را بر دوش می‌کشند.

مجید کلکانی
شهید مجید کلکانی رهبر افسانوی «ساما» و از شخصیت‌های مبارز افغانستان بدست نوکران روس بعد از شکنجه‌های حیوانی به تاریخ ۱۸ جوزای ۱۳۵۹ به شهادت رسید.

فردای آن روز، عساکر روسی با کمک غلامان افغان شان برای تلاشی به قریه‌ها می‌ریزند ولی پردل و یارانش ساحه را قبلا ترک کرده و در قریه «کارنده» پنهان می‌شوند. چیزی سراغ جانیان نمی‌شود و نومیدانه برمی‌گردند.

جبهه «ساما» در شمالی برای سالیان متمادی علیه اشغالگران روسی، چاکران خلقی و پرچمی‌ شان، احزاب بنیادگرا و بخصوص حزب اسلامی جنگید و والاترین فرزندان شان در همین راه به جاویدانگی پیوستند. پردل‌ و اغلب یارانش در این جریان شهید شدند ولی تاریخ مبارزاتی این مرز و بوم را از خون شان مفتخر ساختند. پردل‌ها و دیگر مبارزانی که با صدق دل برای آزادی وطن شان با شهامت تمام جنگیدند، از آنجایی که به امریکا، پاکستان، ایران، عربستان و دیگر کشورهایی که جنگ مقاومت ملت ما از مسیرش منحرف ساختند، تن ندادند، گمنام ماندند و امروز نه جاده‌ای به نام شکوهمند شان نامگذاری شده و نه از قهرمانی شان یادبودی صورت گرفته است.

همانگونه که «ساما» در اعلامیه مورخ سوم حوت ١٣٥٨ خود نوشته بود «ما لکه ننگ استعمار روس را از دامن پاک میهن با خون خود خواهیم شست»، شهید پردل نه تنها خود در راه آزادی افغانستان خونش را نثار نمود بلکه دو برادر مبارز و همسنگرش انجنیر الله محمد عزیز و فیض محمد را نیز در این پیکار از دست داد. شهید عزیز از یاران نزدیک شهید مجید کلکانی بود که یکجا به دام نوکران روس افتاده و به تاریخ ١٨ جوزای ١٣٥٩ خون نجیب این فرزندان اصیل وطن ما بر خاک جاری گشته نهال آزادی را بارور ساخت.

کتاب «ارتش سرخ در افغانستان» به قلم جنرال بوریس گروموف که از ٩ سال و اندی رهبری نیروهای روسی را تا خروج شان بدست داشت و برعلاوه آن سندهای رده‌بندی‌شده شوروی که در هنگام اشغال افغانستان به مسکو فرستاده شده و اخیراً در بعضی سایت‌های انترنیتی قابل دسترس است، نشان می‌دهد که روس‌ها قبل از ورود شان به افغانستان از سالنگ تشویش داشتند. در یکی از چنین اسنادی ذکر شده که مجاهدین فقط با فرو ریختن سنگ و صخره از کوه‌ها بر روی کاروان‌ها، سالنگ‌ها را به گورستان نیروهای روسی بدل خواهند کرد. روس‌ها در صدد چاره‌ای می‌شوند و بازهم در لابلای همین اسناد حرف‌هایی از پروتوکول‌هایی در بدل پول و امکانات با یکی از سران تنظیمی زده می‌شود که کنترول کوه‌های سالنگ را به دست داشت. امروز اینان بی‌شرمانه خود را «رهبران جهاد و مقاومت» و «قهرمان» خطاب کرده به این نام دالر کمایی می‌کنند، در حالیکه مبارزه و قهرمانی علیه روس‌ها و دست‌نشاندگان شان را ملت غیور ما با دست خالی و پاهای برهنه متحمل شدند. در جمع این آزادگان شاه محمد پردل و یارانش از جبهه «سازمان آزادیبخش مردم افغانستان» (ساما) به رهبری مجید کلکانی در شمالی بودند که تا امروز داستان‌های ایستادگی و نجابت شان ورد زبان مردم این مناطق می‌باشد.

یاد پردل و یاران باشهامتش گرامی‌باد!

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 621 نفر