اعتراضات محصلین علیه غصب ٨٥٠ جریب زمین پوهنتون تخار
- رده: گزارشها
- نویسنده: شبیر
- منتشر شده در جمعه، 24 جوزا 1392
روز هاست که محصلین پوهنتون ولایت تخار علیه غصب زمین های پوهنتون شان توسط مافیای زمین درفش اعتراض بدست گرفته اند. اعتراضات اینان در اوایل شکل مسالمتآمیز و کاملاً آرام داشت، اما وقتی دیدند که به خواست های شان پاسخ عملی داده نمیشود، شیوه های دیگر را روی دست گرفته تا هنوز به آن ادامه داده اند. این اعتراضات که از اعتصاب درسی شروع گردیده بود روز دوشنبه ٢٠ جوزای ١٣٩٢ شکل راهپیمایی خیابانی را بخود گرفت که صدها محصل به جاده ها ریخته خواهان واپس گیری زمین های پوهنتون تخار از غاصبین گردیدند.
ماجرا زمانی آغاز شد که مسئولین شرکت شهرک سازی که غاصبین اصلی زمین پوهنتون تخار بشمار میآیند مانع ادامه کار دیوار احاطه پوهنتون تخار شدند که متعاقباً با مقاومت خشمآگین استادان باشرف و محصلان شجاع این پوهنتون روبرو گردیدند. از قبل افواهاتی بگوش محصلان رسیده بود که ٨٥٠ جریب زمین این پوهنتون درهمدستی کامل چند تن از جنگسالاران برسر اقتدار هریک غلام غوث ابوبکر (والی سابق تخار)، قومندان حاجی آغاگل قطغنی (سابق شاروال تالقان و فعلاً قومندان امنیه تخار)، سید نبی و امان الله حنیف از ایدئولوگ های حزب جمعیت و چند تنی دیگر از خاک فروشان حرفوی این ولایت به مردم عادی و شرکت شهرک سازی فروخته شده است.
وقتی کار دیوار احاطه این پوهنتون طبق اندازه ٨٥٠ جریب زمین آغاز گردید، کار آن از جانب شرکتی که گفته میشود از نزدیکان قسیم فهیم است توقف داده میشود. به اساس نقشهای که دیوار احاطه پوهنتون طبق آن باید تکمیل شود، تمامی زمین ها شهرک اطراف پوهنتون تخار را شامل میشود.
در اثر طغیان محصلان، روزهاست که پوهنتون تخار فلج گردیده است اما مقامات فاسد توجهی به خواست برحق آنان ندارد.
بعد از حاکمیت شورای نظار و جمعیت در تخار، غارت زمین های دولتی و شخصی توسط زورمندان تفنگ بدست اینان به یک امر عادی بدل شد که در کنار قاچاق مواد مخدر، یکی از شیوه های پول اندوزی قومندان های مستبد و جانی بحساب میآید. مال و دارایی های افسانویای را که این عناصر ضدملی امروز در اختیار دارند نتیجه یکچنین چپاولگری هاست.
یکپارچگی محصلان در برابر فساد و زمین دزدی جنگسالاران قابل قدر بوده از وجدان بیدار شان حکایت میکند.
هیچ قسمت از زمین های دولتی در تخار وجود ندارد که تیرچپاول قومندان های خونخوار را نخورده باشد.
طبق ماستر پلان شهر تالقان دوطرف سرک قیر از منطقه سرک شهیدی الی گولایی باغ شهرتالقان ملکیت دارالمعلمین بود که بلاک های لیلیه، بلاک های تدریسی، بلاک های رهایشی برای استادان در آن مدنظر گرفته شده است، اما در زمان حیات احمد شاه مسعود این ساحه بین قومندان های شورای نظاری تقسیم گردید. قومندان پیرمحمد، قومندان انجینر عمر، حضرت بنگی چی در بخشی از آن خانه اعمار نمودند و قسمت های باقیمانده را به فروش رسانیدند.
«مقامات فاسد در برابر فساد سکوت میکنند ما سکوت نمیکنیم!»
دو طرف کنار پل عمومی تالقان که یکطرف آن فعلا ایستگاه موتر های کابل موقعیت دارد، صدها جریب زمین شخصی را شامل میشد که طی این دوران غصب و به فروش رسید. قبل از حضور منحوس تفنگ بدستان شورای نظار و جمعیت در تخار، تالقان دارای فابریکهی مشهور به فابریکه پخته بود. حاصلات پخته تالقان به این فابریکه منتقل شده پراسس میشد. زمین هایی که در آن پخته کشت میشد اکثرا در کنار دریای تالقان و سایر نقاط تخار موقعیت داشت که هزاران جریب زمین را احتوا میکرد. یک بخش این زمین ها ملکیت سکتور خصوصی بود که در زمان حاکمیت ربانی و مسعود در تخار توسط قومندان های اینان تاراج و به فروش رسانیده شد.
ماسترپلان شهر تالقان در زمان داوود خان مطابق با معیارهای شهر سازی طرح ریزی گردیده بود. ساحات تفریحی وسیع در هر قسمت شهر در نظر گرفته شده بود که امروز تمامی این ساحات یا در چنگ قومندان های شورای نظاری و جمعیتی قرار دارد و یا بوسیله اینان به فروش رفته است.
قصر مطلب بیک که در سرک شش شهر تالقان موقعیت دارد اصلا ملکیت غند اوپراتیفی میباشد.
کار سرک شهرکی که در ساحه مربوط به پوهنتون آغاز گردیده است.
باغ ذخیره که یک محیط تفریحی و مربوط به سکتور زراعت ولایت تخار میشد چندین هزار جریب زمین را شامل میشد. این باغ مثل صدها ساحه دولتی دیگر چنان قیچی و دزدیده شد که حالا یک چهار دیواری کوچک بنام باغ زراعت تالقان از آن باقی مانده است و بس.
والی وقت غلام غوث ابوبکر و سایر قومندان هایی که اسمای تعداد شان تذکر یافت، ٨٥٠ جریب زمین پوهنتون تخار را با استفاده از قدرت شان به افراد عادی و زوردار فروختند و پولش را به جیب زدند که امروز اعتراضات وسیع محصلین و استادان وطندوست پوهنتون تخار را برانگیخته است اما دولت مافیایی کرزی به درخواست برحق جوانان بااحساس وطن چشم میبندد.
جنگسالاران غاصب زمین، با استفاده از زور شان مانع ادامه کار دیوار احاطه پوهنتون گردیدند چون این ساحه را برای اعمار شهرک شان در نظر گرفته اند.