کریم شفق در زندان ولی کمپاین چالان
- رده: گزارشها
- نویسنده: حامد
- منتشر شده در چهارشنبه، 11 میزان 1397
در همهمهی کارزار انتخابات، کریم شفق یکی از نامزدان شورای ملی ۱۳۹۷ بهنمایندگی جنبش اسلامی دوستم از ولایت فراه است و فعلا به جرم اختلاس در زندان بهسر میبرد، ولی کارزار انتخاباتی وی جریان دارد، یعنی اوراق تبلیغاتیاش بر در و دیوار شهر نصب و دفترش فعال است. مردم فراه که جریان غرقشدن دولت کنونی در لجنزار فساد و بیخبری کمیسیون انتخابات را به خوبی میدانند، بهعنوان فکاهی انتخاباتی این روند را ریشخند کرده میگویند: کریم شفق در زندان و کمپاین چالان.
و اما کریم شفق کیست؟
کریم شفق برادر عبدالوکیل مشهور به وکیل کور، یکی از خلقیهای ستمگر که صنف دوازدهم را در لیسه نوبهار فراه به پایان رسانده و دارالمعلمین را نیز در زمان حاکمیت کرزی خوانده است. او یک انسان فرصتطلب، چاپلوس، بیکفایت و بیسوادیست که برای بهدستآوردن پول و مقام به هر چتلی دست میزند و حاضر است دم هر خاینی را برای رسیدن به چیزکی ببوسد. بعد از به دوران رسیدن ببرک کارمل، این مزدور و دستنشاندهی پرطمطراق شوروی، در ولایت فراه آن عده خلقیّهایی که در دوران خلقیها چندان قدرت نداشتند، یکشبه پرچمی شدند و صاحب قدرت گردیدند. کریم شفق در چنین جوی پرچمی شد.
هنگامی که روسها قدرت را به نجیب تحویل دادند، صمد قیومی وزیر معارف وقت این آدم بیکفایت را رییس معارف فراه ساخت. شفق هفته یک گوسفند را ذبح کرده به گونهی رشوت به وزیر قیومی توسط طیارههای نظامی روان میکرد. در آن زمان بهجای توجه به معارف فقط وظیفه خادیستی در مکاتب را پیش میبرد و معلمان بیدفاع را زیر کنترول گرفته بود تا برضد رژیم پوشالی کابل از خود تحرکی نشان ندهند.
در دوران اقتدار شوم طالبان، او نیز همسان سایر «رفقای حزبیاش» به جمع طالبان پیوست و به عنوان چوب دست این درندگان از مردم ولسوالی خاکسفید عشر و زکات جمعاوری و به جیب ملا عمر میریخت. در اوایل رژیم کرزی، شفق اتحادیه کارگران فراه را سرپرستی میکرد و از مرغداران و کشتکاران زیر نام اتحادیه پول حقالعضویت و سایر کمکها را جمع کرده به جیب خود زد. کارگران بیدفاع تلاش ورزیدند تا حق تلفشدهی خود را حاصل کنند مگر نتیجهای نداشت.
وقتی چهره منفور و عملکردهای شوم شفق به فراهیان آشکارا گشت، او به پاس گذشته پرچمیاش دست به دامن دوستم شده تا نمایندگی حزب جنبش اسلامی را در فراه فعال سازد. وی موفق شد تا دفتر حزب جنبش اسلامی را که بهغیر از شفق نفر دوم را در سطح ولایت فراه ندارد، باز نماید. این حزب نیز برای این که خود را در برابر وزارت عدلیه فعال بتراشد، نمایندگی فراه را به وی سپرد. این که شفق از این ناحیه ماهانه چهقدر پول به جیب میزد تا کنون معلوم نیست. مسئله تا جایی پیش رفت که بهعنوان نماینده جنبش اسلامی از ولایت فراه در انتخابات سال جاری وی ثبت نام و باوجود داشتن دوسیه از فلتر کمیسیون انتخابات به سادگی عبور کرد.
عبدالکریم شفق بعد از دستبوسی رهبران حزب جنبش به حیث نماینده «گلیم جم»ها در فراه تعیین گردید.
هنگامی که کریم شفق مامور «مبارزه علیه حوادث طبیعی» بود، چند وقتی خود را به بهانه اختطاف در جایی پنهان میکند. سپس علیرغم نداشتن کدام اثری از جراحت که نشانی بر معلولیت و زخمیبودناش کند، با پرداخت چند افغانی وی از فساد حاکم استفاده کرده برای خود کتابچه معلولیت میسازد و بهطور متواتر معاش دریافت میکند. سرانجام در اثر زدوبندهای درونی و تضاد بر سر تقسیم با سایر گرگهای نهان، جنگ و جدلهای وی بالا میگیرد و گوشهای از اختلاسهای وی افشا و به سارنوالی معرفی میگردد. اکنون به این دلیل در زندان است. حالا که یک هفته از شروع کارزارهای انتخاباتی میگذرد، سارنوالی و تمام ارگانهای مربوطه باوجود تماشای عکسهای تبلیغانی شفق در کوچه و بازار، چنان مهر سکوت بر دهان زدهاند، تو گویی که نامزد بدون کدام جرم در دفتر خود حاضر است.
دوسیه شفق گوشه کوچکی از فساد و بیکارگی دولت ضدمردمی غنی-عبدالله است. بزرگتر از دوسیه شفق، شفقهای فراوانی در این انتخابات نامزد و هرچند که جرم و جنایت شان آفتابی است، لاکن با بیشرمی تمام از ملت رای میطلبند. ولی از آنجایی که یک رژیم فاسد و مافیایی در راس همه مسایل قرار دارد، شریک تمامی جنایتکاران و خاینان به ملت بوده و آب از آب تکان نمیخورد.