پس لرزه های شکست اخوان‌المسلمین مصر در افغانستان
- رده: مقالات
- نویسنده: واحد منصوری
- منتشر شده در سه شنبه، 05 سنبله 1392
وقتی دوسال پیش حسنی مبارک رئیس جمهور برکنار شده مصر جایش را به اخوان‌المسلمین خالی کرد و قدرت بدست مرسی افتاد، چوچه های اخوان در افغانستان و شماری دیگر از کشورهای اسلامی از این پس به مصر به چشم «ام القرایی»، «مکه» یا «مادر شهر ها» نگریستند و نظام مطلوب شان را دریافتند اما این خواب و خیال دیری نپایید و با خیزش مردم در برابر استبداد اخوانی در آنکشور آرزوهایشان برباد رفت و بار دیگر قدرت بدست ارتش مصر افتاد.
محمد بدیع رهبر اخوان‌المسلمین، محمود عزت و محمد خيرت سعد الشاطر معاونین این حزب، محمد البلتاجی منشی حزب آزادی و عدالت شاخه سیاسی اخوان المسلمین، جهاد الحداد، احمد عارف سخنگوی این حزب، عبدالرحمن البر و عصام العریان از رهبران برجسته این حزب اند که یا بازداشت شده و یا هم تحت تعقیب حکومت فعلی مصر قرار دارند. اخوانی های آنکشور روزهاست که با توسل به خشونت و خونریزی در پی کسب مجدد قدرت اند.
ضمنا به تاریخ پنج فبروری ٢٠١٣ محکمه ویژه رسیدگی به جرایم جنگی در بنگلادیش، یکی از رهبران مهم حزب اسلامگرای این کشور را به اتهام جنایت در جنگ استقلال این کشور به حبس ابد محکوم کرد. عبدالقادر ملا، از رهبران جماعت اسلامی به اتهام ارتباط با جنایات زمان جنگ استقلال بنگلادش از پاکستان، در این محکمه به ٩٠ سال زندان محکوم شد.
جشن و پایکوبی مردم مصر لحظاتی بعد از فروپاشی دولت مرسی.
ناکامی اخوان‌المسلمین در اداره کشور در خاستگاه این جنبش ارتجاعی، خیزش های مردم ترکیه علیه دولت اخوانی آنکشور و محاکمه رهبران اخوان در بنگلادیش تب و لرز به جان اخوانی ها و بویژه رهبران این گروه در افغانستان که با پول و امکانات اخوان بین‌المللی به دوران رسیدند، انداخت.
اخوانی ها و رهبران احزاب بنیادگرا در افغانستان که اکثر شان در فهرست جنایتکاران جنگی جا دارند به دلیل فرو ریختن قبله شان در مصر اشک می‌ریزند. اشک نه برای کشتن و بستن و زندانی شدن رهبران مصری شان بلکه ترس از آینده مشابه که همیشه خواب شان را نآرام نگهمیدارد.
جمعیت اصلاح، بنیاد علمای افغانستان، حقیت افغانستان، افغانستان نوین، حزب صلح ملی، حزب اسلامی متحد افغانستان، حزب حرکت اسلامی، حزب وحدت اسلامی، محاذ ملی، اقتدار ملی، جبهه ملی، ائتلاف ملی از دیگر جناح های اخوانی اند که از سوی سران و رهبران بنیادگرای افغانستان و با پولهای حرام سمارق وار سر بلند کرده اند. حدود بیست حزب فوق به تاریخ ٢١ اگست ٢٠١٣ در هوتل مجلل کانتنینتال کابل دور هم جمع شدند و تحولات اخیر در مصر را محکوم کردند.
اینان اعلامیه‌ای در دفاع از مربیان مصری خود صادر کردند که در بخشی از آن آمده است:
«با ابراز همدردی به ملت بزرگ مصر، در مورد شهادت و زخمی شدن هزاران تن از فرزندان آن، تداوم خشونت و حملات مرگبار نیروهای امنیتی بر مردم بی‌دفاع و متحصنان بی‌سلاح را به شدت محکوم نموده و حمایت خویش را از داعیۀ انسانی و برحق شان اعلام می‌داریم. به دولت نظامی مصر هشدار می‌دهیم که با جاری کردن سیل خون نمی‌توان کشور را اداره کرد.»
احمد شاه احمدزی که زمانی معاون سیاف در حزب اتحاد بود حالا زیر پرچم حزب اقتدار افغانستان در این نشست حضور یافته بود و او اعلامیه این احزاب را به قونسل مصر در کابل سپرد.
اخوانی ها و رهبران احزاب بنیادگرا در افغانستان که اکثر شان در فهرست جنایتکاران جنگی جا دارند به دلیل فرو ریختن قبله شان در مصر اشک می‌ریزند.
وقتی نیروهای امنیتی حسنی مبارک فقط دو سال قبل دسته دسته معترضان را شکنجه و به قتل میرسانیدند، برای گروه های بنیادگرای افغان قابل اغماض بود و هیچ نشست و اعلامیه‌ای علیه آن صادر نکردند. وقتی برادران همجنس اینان با قساوت تمام در الجزایز، سومالی، یمن، عراق، لیبی و بیشمار کشورهای دیگر همه روزه خون می‌ریزند و وحشت می‌آفرینند، برای اینان اهمیتی ندارد چون آنرا «جهاد» می‌خوانند. اما امروز وقتی شرکای جرم خود شان در مصر به این حال و روز افتیده اند قوله سر داده به دفاع از اخوانی هایی برمی‌خیزند که به علت شیطان صفتی شان فقط یکسال بعد از کسب قدرت در اثر خیزش مردمی از صحنه به دور رانده شدند.
مصر و رهبری اخوان‌المسلمین این کشور برای اخوانی های افغانستان حیثیت قبله و پدروکیل را دارد. بیشتر رهبران احزاب اخوانی در افغانستان دست پرورده «الازهر» مصر و حزب اخوان‌المسلمین این کشور اند و رسوایی این جنبش در مصر را به منزله میخ آخری بر تابوت جنبشی می‌دانند که تاریخش با جهالت، جنایت و پلیدی پیوند خورده است.
احمدضیا مسعود از شاگردان با وفای برهان الدین ربانی، یکی از مهمترین تربیت یافتگان اخوان مصر، از دولت موقت مصر خواست تا به خشونت ها پایان دهد و به ارزش های دموکراسی احترام بگذارد!
«دموکراسی» واژه‌ای که بارها هدف رگبار گلوله اخوانی های افغانستان قرار گرفته و حتی سایه اش را میخ کوب کردند امروز به بازیچه تمام اینان بدل شده است. آنان فراموش می‌کنند اما حافظه‌ی تاریخ فراموش کار نیست. مراجعه کنید به کارنامه های سالهای ١٣٧١-١٣٧٥ تان که انسانیت و شرافت را با چه وحشت و بربریتی لگدمال کردید ولی امروز با بیشرمی خود را استادان زبردست قلمداد کرده به دیگران درس دموکراسی می‌دهید.
این قاتلان و بی‌رحمان از کی رحم دل شده اند که حالا برای زخم های مصر اشک می‌ریزند؟ آیا دعای دستان خون آلود قبول می‌شود که این ملا های خونخوار برای مصر آنرا بلند می‌کنند؟
گلبدین جلاد نیز تعدادی از تروریست هایش را در پشاور برای تظاهراتی در دفاع از مرسی بسیج کرد و با نشر اعلامیه‌ای از صاحبان اخوانی‌اش در مصر به حمایت برخاست.
گلبدین جلاد نیز تعدادی از تروریست هایش را در پشاور برای تظاهراتی در دفاع از مرسی بسیج کرد و با نشر اعلامیه‌ای از صاحبان اخونی‌اش در مصر به حمایت برخاسته که در لابلای لاطائلات و دروغ های شاخدار فقط یک حقیقت در آن وجود دارد: «امروز سرنوشت و رهبری امت اسلامی بدست حلقاتی افتاده که مهار شان بدست بیگانگان است.» او این حرفها را در حالی می‌زند که خود در زیر بال آی.اس.آی پاکستان در آنکشور با صدها میلیون دالر سی.آی.ای که طی سی سال به جیبش چکید حکمرانی می‌کند و تعدادی از بلندپایه ترین مسئولین حزب فاشیستش را به کابل گسیل نموده تا در پست های مهم دولت پوشالی برای پیشبرد اهداف امریکا و غرب در کشور سگدوی کنند.
برای شناخت اخوان‌المسلمین، پرورش و تربیت آن در مکتب سی.آی.ای و جاسوسی بنیانگذاران آن به استخبارات غربی، کافیست مقاله «مغازله بنیادگرایان اسلامی با امریکا و غرب» را در سایت «حزب همبستگی افغانستان» مرور کرد.
مردم مصر به زودی ماهیت اخوان را دریافته علیه آن برخاستند، اما هنوز از رسیدن به اهداف شان فاصله زیادی دارند و قدرت کماکان در چنگ کسانی متمرکز است که ماهیت استبدادی و ضدملی دارند. اما اگر مردم مصر بخواهند که به سرنوشت افغانستان، ایران و دیگر کشورهای فرورفته در جهل بنیادگرایی گرفتار نشوند، باید برای همیش جلو به قدرت رسیدن اخوان‌الشیاطین را بگیرند.
