معرفی میشل کولان، ژورنالیست باوجدان بلژیکی
- رده: مقالات
- نویسنده: مجید
- منتشر شده در سه شنبه، 13 دلو 1394
میشل کولان یک فعال چپ، خبرنگار، نویسنده و بنیانگذار انجمن مستقل تحقیق عملی است که از طریق یک صفحه انترنتی که توسط گروهی از داوطلبان اداره میشود نظریاتش را انتشار میدهد. درین صفحه، او خود را «متخصص در نآاگاهی» معرفی میکند. در بسیاری کتابهای خود مفهوم «دروغ رسانهای» یا پروپاگند را افشاء میکند و استفاده از آنرا جهت رفتن یک کشور به جنگ علیه کشور دیگری، محکوم مینماید.
کولان کارش را در هفتهنامه «مسیر همکاری» که یک نشریه رسمی «حزب کار بلژیک» است، آغاز نمود و مدت طولانیای در هیئت اداری آن کار کرد.
او بشکل مستقل از طریق نوشتن کتابها، تهیه فلمهای مستند و سایتش، کارش را ادامه داد و به گروهی از داوطلبان و نشریهای بنام «هفته نامه» که به ۱۰۰هزار خواننده توزیع میشود دسترسی حاصل کرد. در شش ماه اول سال ۲۰۱۱ روزانه از ۶ هزار الی ۲۰ هزار خواننده به ثبت رسید. همچنان او عضو شورای مشورتی دستگاه تلویزیون ونزویلایی بنام «تیلی سور» است.
کولان مخالف سرسخت مداخله نظامی کشورهای زورمند است که بطور مثال میتوان مخالفتش را در چند مورد ذیل شرح داد:
در سال ۱۹۹۹ علیه مداخله نظامی ناتو در کوسوو برخاست. در ۲۰۰۲ گروهی از ناظرین مدنی را تنظیم نموده به یوگسلاویا و عراق سفر نمود. در کنفرانس ضد امپریالیستی «اکسی فار پیس» ( Axi For Peace) که در ۲۰۰۵ توسط «شبکه ولتر» برگزار شده بود، اشتراک نمود.
در سال ۲۰۰۸ اظهار نمود که دولت اسراییل یک دولت بینهایت نژادپرست در جهان است.
او در سال ۲۰۱۲ به لیبیا سفر میکند و از طریق یک ویدیو نیکولاس سرکوزی، رییس جمهور سابق فرانسه را به سبب مداخله نظامی در لیبیا به قتل کودکان آن کشور متهم میکند.
کولان در بسیاری از آثار خود اصطلاح «دروغ رسانهای» را که توسط ژورنالیستی به نام جرارد سیلز ابداع شده، روشن میسازد. این اصطلاح توانمندی و راه های دستکاری فکری را در بر میگیرد که در رسانه ها بکار برده میشود.
میشل کولان معتقد است که اسلحه رسانهها جهت اغوای افکارعامه و توجیه رفتن به جنگ استفاده میشود. یک مثال دقیق این مفهوم در لیبیا دیده میشود. او در یک اثرش، «در لیبیا، ناتو و دروغ رسانهای»، که در سال ۲۰۱۱ به نشر رسیده است، به شکل سیستماتیک پنج اصل ذیل را چنین بیان میدارد:
۱- تیره ساختن چهارچوب تاریخی و جغرافیایی لازم بخاطر درک مشکلات، برای تحمیل کردن نسخه تحریف شده یا ناقص. برین مبنا، درگیری در آیرلند یک جنگ مذهبی معرفی میشود، نه یک جنگ استعماری بریتانیایی.
۲- تحت شعاع قرار دادن منافع اقتصادی شرکتهای بزرگ و دولت در گسیل «نجیبانه» و «فداکارانه» (متوقف کردن یک تهدید تروریستی، تامین صلح، وغیره). بنابراین، ملیسازی چاه های نفت ونزویلا و کم کردن اشتهای شرکتهای غربی «جنایت» واقعی هوگو چاویز در نزد غربی ها خواهد بود.
۳- اهریمن جلوه دادن «دشمن» جهت مرعوب ساختن مردم و سمت دهی افکار آنان. اهریمنی که ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را دنبال کرد، میتواند یک مثال خوبی باشد (تروریزم اسلامگرا و برخورد مدنیتها).
۴- حمله به سران مردم، نه به مردمش (بعضی اوقات حتی بخاطر دفاع از آنان در مقابل رهبر شان، مانند قضیه صدام حسین در عراق). لیکن بسی اوقات، این همان مردم هستند که قربانی اصلی جنگ میشوند (که تحت اصطلاح «خسارات غیرنظامیان» از آن نام برده میشود).
۵- در انحصار گرفتن معلومات و از هر گونه جروبحث های واقعی مطبوعات جلوگیری کردن تا دیگران نتوانند نظریات شان را بیان کنند.
میشل کولان چندین جلد کتاب را هم مستقلا و هم با همکاری «تحقیق عملی» نوشته است که تعدادی از آنها قرار ذیل اند:
• توجه مطبوعات! دروغ رسانهای گولف؛ رهنما جهت افشاء دستکاری افکار عامه (۱۹۹۲).
• قماربازی دروغین؛ ابرقدرت های بزرگ؛ یوگوسلاویا و جنگ های نزدیک (۱۹۹۸).
• انحصار؛ ناتو برای تسخیر جهان (۲۰۰۰).
• امپراتوری در جنگ (۲۰۰۱) (به همکاری دیگران).
• مطبوعات و سانسور (۲۰۰۴) (به همکاری دیگران).
• بوش، گردباد، اقتصادی که منجر به جنگ میشود؛ فقر و دیگر جنایت (۲۰۰۵).
• هفت گناه هوگوچاویز (به همکاری «تحقیق عملی» نوشته شده است) (۲۰۰۹).
• لیبیا، ناتو و دروغ رسانهای (۲۰۱۱) (با همکاری «تحقیق عملی» نوشته شده است).
بهمین صورت، او در ساختن گزارشهای مستند در همکاری با دیگران نقش ادا کرده است:
• راپورتاژ همراه با کارلوس فیتوریا: زیر بمباردمان ناتو (۴۵دقیقه)، بروکسل ۱۹۹۹.
• همراه با وانیسا استوجیلکویچ: «کوسوو» در سردرگمی، فلم مستند ۷۸ دقیقهای است که در سال ۲۰۰۲ ساخته شده است.
• بروکسل، یک فلم مستند ۷۸ دقیقهای است که در سال ۲۰۰۷ ساخته شده است.- کاراکاس
از آنجاییکه این روزنامهنگار موضع جدی در برابر دولت امریکا، ناتو و اسراییل دارد، در کنار اینکه هواخواهان و طرفداران زیادی دارد، بعضی افراد و روشنفکران خودفروخته دول امپریالیستی او را بیرحمانه انتقاد میکنند تا افشاگری و آگاهیدهی وی را خنثی سازند.