جنبش فتح‌الله گولن، ابزاری در دست «سیا»

جنبش فتح‌الله گولن، ابزاری در دست «سیا»

بعد از سرنگونی حکومت دموکرات‌ها در ترکیه، دولت‌های مرتجع حاکم (بین سال‌های ۱۹۶۰-۱۹۸۰) در تبانی با امپریالیزم جهانی، بخاطر سرکوب چپ‌ها و جلوگیری از اشاعه افکار مترقی، تا می‌توانستند افراد و گروه‌های اسلام‌گرا را حمایه کرده و به اسلامیزه کردن جامعه پرداختند، که جریان ارتجاعی فتح‌الله گولن (Fethullah Gülen) یکی از میوه‌های زهرآلود همان سیاست‌هاست. دولت اسلام‌گرای اربکان، سازمان‌یافته‌تر از قبل زمینه رشد سرطان‌وار گروه‌های بنیادگرا در ترکیه را مساعد ساخت، و توجهش به آسیای‌میانه روی گسترش جنبش گولن تاثیری عمیق گذاشت و در دوره حکومت تورگوت اوزال (۱۹۹۳-۱۹۸۹) بود که گولن حمایه همه‌جانبه قدرت حاکم را دریافت کرد. با روی کار آمدن حزب بنیادگرای «عدالت و توسعه» در ۲۰۰۲ و در دوره ریاست جمهوری عبدالله گل، حمایت‌های دولت از گولن به اوج خود رسید و ابعاد بین‌المللی پیدا کرد تا این که بعد از اعتراض‌های پارک گزی استانبول در ۲۰۱۳ میانه گولن با اردوغان برهم خورد.

«جنبش خدمت» گولن اساسا بر پایه نظرات ارتجاعی سعید نورسی، ملقب به بدیع‌الزمان (۱) که دشمن سرسخت ملی‌گرایان سکیولار و افکار چپ در ترکیه بود شکل گرفت. این «روحانی سکیولار»! (لقب داده شده به گولن از سوی رسانه‌های امپریالیستی) تحت تاثیر «جنبش نور» (یا جماعت نور) منتسب به سعید نورسی، جریانی را بنیان گذاشت که با هدف مبارزه با چپ‌گرایان، سیستماتیک و سازمان‌یافته به ترویج افکار جاهلانه سعید نورسی پرداخت تا این که تحت حمایه «سیا» قرار گرفته به هیولای خطرناک علیه جنبش‌های مترقی در بسا نقاط دنیا مبدل شد. این به ظاهر روحانی اما در باطن مهره استخباراتی با وصف ضدیت دیوانه‌وارش با دموکراسی و سکیولاریزم در عمل، مثل همزادان پلید افغانش که در پابوسی امریکای «کافر» و مزدوری و هزار رذالت دیگر دست تمامی بنیادگرایان جهان را از پشت بسته‌اند، عوامفریبانه از امکان ترکیب «اسلام با سکیولاریزم» حرف می‌زند.

پروفیسور احمد اینسل می‌نویسد:

«... فتح‌الله گولن در نهادهای مبارزه علیه کمونیزم رشد کرده و سیاسی شد... گولن محصول حرکت مبارزه علیه کمونیزم سال‌های ۱۹۶۰ است.» (روزنامه طرف، ۱۴ جنوری ۲۰۰۸)

در ۲۰۰۲ هیئت امنیت فدرال روسیه گروه‌های وابسته به گولن را به «حمایت از گروه‌های مسلح در چچن و جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات به نفع دستگاه‌های سازمان اطلاعات خارجی» متهم کرده آن را در لیست جنبش‌های تندرو قرار داد.

اتکا بر مرتجع‌ترین گروه‌ها جز سرشت رژیم‌های سرکوبگر بوده و دولت‌های مستبد ترکیه نیز جهت تسریع رشد بنیادگرایی در مقابله با چپ‌ها بین سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۷ به تعداد ۲۳۵ مکتب امام‌ خطیب (مراکز ترویج ویروس جهل و خیانت بنیادگرایی) ایجاد نمودند. در مدت هشت سال در ۶۰۰ لیسه امام خطیب ۶۰ هزار متعلم جذب شدند. در سال‌های ۱۹۸۲-۱۹۸۴ با وساطت شرکت امریکایی-سعودی ARAMCO، نهاد «اتحاد جهان اسلام» پرداخت ۱۱۰۰ دالر معاش ماهانه به کارمندان وزارت ارشاد و دین که مصروف فعالیت در بیرون از ترکیه بودند را به دوش گرفتند.

گولن در مصاحبه‌ای (جون ۱۹۹۸) دریافت همکاری از جانب رژیم را توضیح داده می‌گوید: «پس از کودتای سال ۱۹۷۱ علت بازداشت ما را سارنوال محکمه ویژه‌ی حالت اضطرار این گونه توضیح داد "از چپی‌ها عده‌ا‌ی زیادی را دستگیر و مجازات نمودیم، اگر به خاطر ایجاد توازن چند نفر از شما را هم دستگیر کرده باشیم چه اشکالی دارد؟"»

فیض محمد عثمانی وزیر پیشین حج و اوقاف دولت پوشالی ع و غ در نوشته‌ی «فتح‌الله گولن و نهضت دلدادگان» با تمجید از کارنامه‌های مولای مرتجع‌اش می‌نویسد:

«... تهداب اولین لیلیه محصلان در سال ۱۹۷۲ در بوزکوی ازمیر گذاشته شد. این اولین حلقه مکاتب زنجیره‌ای و موسسه‌های آموزشی است که در سال‌های ۱۹۸۰ در ترکیه و ۱۹۹۰ در آسیای میانه و مناطق بالکان و در سال‌های بعد در بیش از صد کشور جهان شروع به فعالیت کردند... (گولن) اولین کورس‌های آمادگی کانکور را به شکل رایگان از ۱۹۷۶ ایجاد کرد.»

همانگونه که امریکا در بدل حمایت از دولت‌های ارتجاعی و فاسد عرب بر منابع نفتی آن کشورها سینه انداخته و مصروف غارت است، سال‌هاست جنبش ارتجاعی «خدمت» فتح‌الله گولن را زیر نام «اسلام میانه‌رو» برای نفوذ در آسیای میانه و سایر کشورها در خدمت گرفته به تمویل و حمایه آن می‌پردازد.

شیخ احمد در کتاب «اردوی امام» خود می‌نویسد: «امریکا کودتای ۱۹۸۰ ترکیه را بخاطر رفع خطر کمونیزم و به اجرا گذاشتن پروژه "کمربند سبز" روی‌ دست گرفت که نتیجه آن روی کار آمدن ملی‌گراها و اسلام‌گراها در قدرت بود»، کودتایی که مورد تایید گولن قرار گرفته و از آن دفاع کرد.

عثمان نوری گوندیش رییس اسبق استخبارات ترکیه در کتاب خاطرات خود ادعا نمود که جنبش گولن از اواسط دهه ۱۹۹۰ به عنوان پوششی برای فعالیت‌های سازمان سیا عمل کرده است. برای نمونه در دهه ۱۹۹۰ این جنبش در حدود ۱۳۰ مامور سازمان سیا را در مدارس خود در قرغیزستان و ازبکستان مخفی نمود و سیا از امکانات این جماعت در آسیای مرکزی برای دستیابی به مقاصد خود استفاده کرده است.

جریان عقب‌گرای گولن در ۱۹۷۱ با شعار مبارزه علیه «بیماری‌های سه گانه: جهل، فقر و تفرقه» ایجاد گردید و طی یک دهه فعالیت در بخش‌های مدارس و مکاتب دینی، اقتصاد، نهادهای مالی و رسانه‌ای و با ایجاد ۵۵ هزار مرکز تجاری در جهان به امپراتوری بزرگ مبدل شده و به کمک «سیا» و دولت‌های مرتجع ترکیه توانسته در بیش از ۱۵۰ کشور دنیا از مراکش، امریکا، جاپان، آلمان، آذربایجان، سودان، لیبیا، سومالیا گرفته تا پاکستان، افغانستان، اردن، مصر، قزاقستان، قیرغیزستان، نایجیریا، یمن، مجارستان و کامبوج حضوری نحس داشته باشد. جنبش گولن در برازیل، ارجنتاین، کلمبیا و سایر کشورهای امریکای لاتین نیز پایگاه داشته و در حال گسترش است. در جاهایی هم با بعضی کارهای عام‌المنفعه چون حفر چاه‌ها و... کوشیده بین مردم رسوخ نموده ماهیت واقعی‌اش را پنهان نماید. اما در ۲۰۰۲ هیئت امنیت فدرال روسیه گروه‌های وابسته به گولن را به «حمایت از گروه‌های مسلح در چچن و جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات به نفع دستگاه‌های سازمان اطلاعات خارجی» متهم کرده آن را در لیست جنبش‌های تندرو قرار داد.

گولن در باره ساحه فعالیت «جنبش خدمت» می‌گوید: «...در ۱۷۰ کشور مدارس آموزشی، پوهنتون‌ها، مراکز فرهنگی تاسیس نمودند. در هرکشوری که حضور داشتند، با دولتمردان آن کشور تماس دوستانه برقرار نمودند... حتی در امریکا اجازه تاسیس ۱۴ باب مکتب را گرفتند.» (مصاحبه اختصاصی با تلویزوین ZDF آلمان،۳۱ سنبله ۱۳۹۷)

در ۲۰۱۱ روزنامه نیویارک تایمز با عنوان «مدارس ویژه‌ای در تگزاس که با یک جنبش مذهبی در ترکیه ارتباط دارند» فعالیت بیش از ۱۲۰ مدرسه ترکی را در امریکا تایید نمود.

ملانیا ترامپ
ملانیا ترامپ خانم دونالد ترامپ در حال دیدار از مدرسه‌ی مربوط گولن در ایالت اوکلاهامای امریکا.

تنها در آلمان بیش از ۳۰۰ انجمن و مدارس آموزشی مربوط به گولن وجود داشته و افرادی که از این مدارس بریده‌اند می‌گویند در لیلیه‌های مربوط به گولن قوانین بنیادگرایانه تطبیق گردیده و افراد در این اماکن شستشوی مغزی شده و به افراد خشک و متعصب تبدیل می‌شوند که زیر نام «اسلام معتدل» حامل و مروج ویروس جهالت بنیادگرایی و تعصب بوده، عمدتا در ضدیت با جنبش‌های مترقی بار میایند.

رسانه‌های طراز اول امریکا نیز به او القابی چون «بهترین روشنفکران زنده جهان»، «برترین و برازنده‌ترین روشنفکر جهان» و.. داده و مجله «تایم» او را در میان صد چهره اثرگذار جهان گنجانید.

گولن در پناه «کفار» غربی در راس امریکا، به ۶ میلیون پیرواش در باره ضرورت «جهاد» علیه کفار بخاطر «نجات انسانیت»! ندا سرداده و «تداوم جهاد تا قیامت» را از وظایف «خالص و پاک» رهروانش خوانده می‌نویسد: «... جهاد، هدف آفرینش انسان است. لذا در روی زمین، امری مهم‌تر از جهاد نیست... اگر کسی مانع راه تبلیغ مان شود و بخواهد ما را از وظیفه‌ای خالص و پاک مان باز دارد، جز رو آوردن به جهاد مادی راهی نیست... مومنانی که فاقد حس جهاد اند، از سنگ مقبره کدام فرقی ندارند... اگر مسلمانان فضا را فتح کنند و ستارگان را به همدیگر بپیوندند، با آن هم اگر این وظیفه را ترک کرده باشند، بازهم سرنگون خواهند شد... ولی کسانی که در برابر جذابیت و زیبایی مادی دنیا زانوزده و وظیفه‌ای امرباالمعروف و نهی عن‌المنکر را به فراموشی سپرده‌اند، در واقع هم خود و هم ملت را سرنگون کرده‌اند و نسل‌ها را بدون صاحب گذاشتند... انارشی‌ای که دنیا را غرق در خون کرده است، صرف با جهاد مومن برطرف شده می‌تواند... دولت نیز به شکل منتظم باید جهاد نماید... مردم در جامعه مسلمان، دولت و رجال دولتی را بر شانه‌های شان حمل می‌کنند... شایسته است که رهبری دنیا را در دست داشته باشیم و این آرمان جز با جهاد محقق نخواهد شد.» (از کتاب «اعلاء کلمة‌الله و یا جهاد» گولن)

فاروق مرجان هنگام دیدار (۲۸ نوامبر ۲۰۰۷) با گولن از قول وی می‌گوید:

«به من گفت "همیشه روی حصیر (بوریا) خوابیدم، نمی‌خواهم قالین در اتاقم باشد. چون نمی‌خواهم روی قالین بمیرم".»!

عثمان نوری گوندیش رییس اسبق استخبارات ترکیه در کتاب خاطرات خود ادعا نمود که جنبش گولن از اواسط دهه ۱۹۹۰ به عنوان پوششی برای فعالیت‌های سازمان سیا عمل کرده است.

بنیادگراها چه ترک و افغان و ایرانی و... با نیرنگ‌های مشابه برای خاک زدن بر چشم مردم می‌کوشند چپاول و غارت میلیاردها دالری رهبران جنایتکار شان را عوامفریبانه با ارایه تصویری ساده از زندگی درویش‌وار آنان «قله اخلاق و نجابت» تبلیغ نمایند. سایت گولن رهبر شان را «بیچاره‌ترین و حقیرترین موجود دنیا» نامیده بیشرمانه می‌نویسد: «استاد گولن در یک وقت بیش از دو جوره دریشی ندارد و لباس‌های اضافی‌اش را فورا به کسی هدیه می‌کند.» سرجنایتکاران جهادن چون سیاف، گلبدین، محقق، عبدالله و عطا نیز مثل هم‌کیش ترک شان با بیشرمی از قصرهای میلیون دالری خود در حالی دیگران را به «قناعت و اختیار کردن زندگی ساده» دعوت می‌کنند که خود شان سوار بر سرپنجه امریکا و چپاول میلیاردها دالر در رفاه و عیش غلت می‌زنند.

همانگونه که تعریف خمینی، خامنه‌ای، گلبدین و سیاف از «روشنفکر» کسی است که به کیش بنیادگرایی گرویده و مروج افکار ارتجاعی سرجنایتکاران جهادی باشد، از نظر گولن نیز «معلم» کسی است که «می‌باید به تبلیغ اسلام بپردازد.»

او اوج دشمنی‌اش را با تشکل‌های کارگری و در خدمت امپریالیزم جنایت‌گستر امریکا بودن «جنبش خدمت» و سوءاستفاده‌ی رذیلانه از اسلام بخاطر توجیه استثمار وحشیانه کارگران توسط سرمایه‌داری، چنین موجز بیان می‌دارد:

«... از نظر اسلام، اگر کارفرما در حق کارگر ظلم هم بکند، کارگر نباید با او مقابله‌ی بالمثل نماید... اسلام به اعتصاب و دست کشیدن از کار که به قصد بهتر شدن شرایط کار و افزایش دست‌مزد صورت می‌گیرد، تشویق نمی‌کند و طرفدار بسته شدن کارخانه و کارگاه‌ها از طرف کارفرمایان به منظور وارد آوردن فشار بر تصمیم گیری‌های کارگران هم نمی‌باشد.»

هاکان یاووز از عشق ملکوتی گولن به «اقتصاد بازار و خط مشی‌های اقتصادی نیولیبرال» می‌نویسد که خود اثباتگر قرابت بنیادگرایی اسلامی با «بنیادگرایی بازار آزاد» است. آندرو فینکل (Andrew Finkel) روزنامه‌نگار امریکایی که بیش از ۲۵ سال است در ترکیه زندگی می‌کند نیز معتقد است که «جنبش گولن طرفدار سرمایه‌داری است، اگر از یک زاویه دیگر بخواهیم نگاه کنیم، جنبش گولن بیش از آنکه یک جماعت دینی باشد یک بنگاه اقتصادی موفق است.»

گولن از ترس شورش‌های ستم‌برانداز ستم‌کشان، آنان را به آشتی با گرگان حاکم، «همدیگر پذیری»، تحمل جور و فلاکت فراخوانده خروش ضدامپریالیستی و ضدبنیادگرایی را خلاف «دین و ایمان» اعلان کرده می‌گوید:

«متهم کردن این و آن (امپریالیزم و بنیادگرایی)، در کنار از دست دادن جان و مال، باعث می‌شود دین و ایمان نیز از دست برود.»

گولن و طرفدارانش در سطح تبلیغات مردم را به زندگی ساده و متواضعانه و «قناعت» دعوت می‌کنند اما در عمل خود و حواریونش در کنار اجرای پروژه‌های ضدبشری سیا در جهان، در مکنت و جلال زندگی کرده و امپراتوری چرکین‌اش در کنار تغذیه از منابع امپریالیستی، روی درآمد از صدها شفاخانه، هزاران شرکت زنجیره‌ای، تلویزیون، مجله، پوهنتون‌ها، مکاتب خصوصی، روزنامه و بانک در سراسر جهان، متکی است.

وی که از ۲۱ مارچ ۱۹۹۹ تحت حمایه «دولت کفری» در پنسلوانیای امریکا زندگی می‌کند، امریکا را کشوری می‌داند که «... دموکراسی در تمامی دستگاه‌های دولت به گونه سالم عملی می‌شود و قانون با تمامی پایه‌های جهان‌شمولش از همه کس برتری دارد.»

ویکی لیکس از ثروت ۲۵ میلیارد دالری موجود در حساب‌های بین‌المللی این «بیچاره‌ترین...موجود دنیا» پرده برداشته می‌نویسد:

«وی با این سرمایه به راحتی رفتارهای حزب حاکم عدالت و توسعه را مدیریت می‌کند.»





زیرنویس:

۱) «رساله نور» سعید نورسی (که بنیاد تیوریک گروه‌های اسلامی ترکیه را می‌سازد) مملوست از خرافات ضدعلمی که به طور نمونه نظرش در باره زمین لرزه‌های ولایات ازمیر و ارزینجان ترکیه را میآوریم که گفته بود: «... در این ولایات خدمتگذاران دین و بشریت وجود نداشت، اگر هم وجود داشت، در برابر جبهه کفر و الحاد مغلوب شده بودند و چنین مصیبتی بر سر ایشان فرود آمد.» (بدیع الزمان، گفتارها ص۱۸۶، کتاب چهاردهم)

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 470 نفر