خواهران، تنها با آگاهی و مبارزه متحدانه میتوان زنجیر های ستم را گسست!
- رده: اعلامیهها
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در شنبه، 12 حوت 1391
ادامه ستم، تحقیر، آزار جنسی، تهدید، قتل و صدها مورد وحشتبار دیگر افغانستان را به زندان بزرگی برای زنانش مبدل کرده است. با آنکه مجموع ملت ما در تحت سیطره جهالت بنیادگرایی، اشغال امریکا و ناتو و دولت فاسد فعلی جان میکنند، اما بار این استبداد و بیعدالتی های روزافزون بر شانه زنان نگونبخت ما سنگین تر بوده کمر شانرا خم نموده است.
زنان افغانستان طی سالیان متمادی اولین و آسانترین قربانیان ددمنشی های باندهای آدمکش بنیادگرا بوده اند، اما با اشغال افغانستان توسط امریکا و متحدانش یازده سال است که از وضعیت اسفناک و دردآور زنان افغانستان بصورت شرمآور و خاینانه سود تبلیغاتی و سیاسی برده میشود. بلندگوهای غرب سعی نمودند که با پخش اکاذیب و دروغهای شاخدار جنگ غارتگرانه شان را منحیث «جنگ آزادیبخش برای رهایی زنان» جار زدند. با آنکه در شعار ها نام زن در صدر فهرست چه امریکا و دولت مزدورش و چه نهادهای به اصطلاح حقوق بشر قرار دارد، اما عملا هیچ گامی در جهت رفع فشارهای استخوانسوز بر زنان برداشته نشده و برعکس با گذشت هر روز میزان خشونت در برابر زنان ما افزایش بیسابقه مییابد و جو معافیت تمام برای زن ستیزان وحشی حکمفرماست.
فقط چند روز بعد از اشغال افغانستان، جورج بوش اعلام نمود که «در اثر عملیات ما زنان افغان دیگر در بند نیستند، آنان آزاد اند.» در نوامبر ٢٠٠١ لورا بوش گفت: «سرکوب وحشیانهء زنان یکی از اهداف تروریزم است... حالا زنان افغان مانند گذشته در خانه های شان زندانی نیستند... مبارزه علیه تروریزم در عین حال مبارزه برای حقوق و حیثیت زنان است.»
حتی وزیر خارجه آلمان، ژوزف فیشر در همان اوایل حمله بر افغانستان برای توجیه لشکرکشی نظامی با عوامفریبی گفته بود: «هدف ما قبل از همه بازگرداندن حقوق و عزت غصب شده زنان افغانستان به آنهاست.»
اینان درحالی به این شیادی ها علیه زنان ما دست زدند که بدترین ناقضان حقوق بشر و حقوق زنان و جهالت پیشه ترین و پست ترین نیروها و عناصر را در دولت ساخت خود شان جا دادند و تا امروز دست جنگسالاران و بنیادگرایان رنگارنگ را در ارتکاب خشونت و پستی نسبت بر زنان باز گذاشته اند. با گذشت یک دهه بمبارد و کشتار، امریکا اعلام میدارد که «ما با طالبان جنگ نداریم» و دلقکانش در ارگ نیز این موجودات قرون وسطایی را «برادران» خطاب کرده برای سهیم ساختن این مجسمه های جنایت، تحجر و مزدوری به قدرت، شب و روز نمیشناسند.
حقیقت مسلم است که «حق دادنی نیست، گرفتنیست» به همین علت ادعا های سالوسانه امریکا و غرب که گویا برای بازگرداندن آزادی زنان به افغانستان لشکرکشی نموده اند جز دروغ بیشرمانه چیزی نبود. اینان نه تنها کوچکترین خدمتی به زنان افغانستان نکردند بلکه با حمایت بیدریغ از مرتجع ترین و ضدزن ترین گروهها و افراد و نصب یک دولت فاسد و زن ستیز، زنان محروم ما را عمیتقر در زنجیر های جور و حقارت پیچانیدند. اینان با بمباردمان های کور و قتل عام پیاپی، رنج ها و مصائب فراوان دگری را بر زخم های خونچکان ملت و بخصوص زنان ما افزودند.
تمام دستاورد غرب و دولت پوشالی در این مدت برای زنان افغانستان چند حرکت سمبولیک و نمایشی و پروپاگند کرکننده بوده که جز برای یک اقلیت کوچک زنان، برای اکثریت آنان هیچ تغییر مثبتی در پی نداشت. آنان چند زن ویترینی را اینجا و آنجا جابجا نموده از آنان به مثابه سمبول رهایی زنان افغان سوءاستفاده وسیع نمودند. پایه گذاری وزارت زنان، فرستادن ٦٨ زن به پارلمان جنگسالار، نصب چند وزیر و والی و مقام زن، وضع قانون منع خشونت علیه زنان و... همه تلاشهای فرمایشی و تبلیغاتیای بودند که دهسال تمام رسانه های غربی آنرا نشانه «آزادی زنان افغان» تبلیغ کردند تا حمایت مردم شان را در جنگ افغانستان جلب کنند.
به تاریخ ٢٦ مارچ ٢٠١٠ سایت «ویکی لیکس» یک سند محرم سی.آی.ای. را انتشار داد که در آن پیشنهاد شده بود که به خاطر ترغیب مردم اروپا جهت حمایت از جنگ افغانستان، باید از زنان افغان استفاده وسیع صورت گیرد و تعدادی از آنان در مطبوعات برجسته گردیده طوری نمایان سازند که جنگ جاری در خدمت بهروزی آنان بوده و بدینصورت اهداف آیساف در افغانستان انسانی جلوه داده شوند.
بر اساس همین سیاست ضدانسانی بود که گاهی داستان عایشه در مطبوعات غربی برجسته ساخته میشد و یک مشت زنان بیشرم افغان در این و آن گردهمایی جهانی دعوت گردید که در بدل دالر در حمایت از ادامه اشغال سخنپراکنی کنند، گاهی به چند زن زینت المجلس و دست پرورده امریکا در کاخ سفید و نهاد های امپریالیستی جوایزی داده شد تا در مقابل آنان گویا به نمایندگی از زنان افغانستان اظهار سپاس نمایند که «جنگ علیه تروریزم» به آنان آزادی اعطا نموده است. اما خودکشی و خودسوزی همه روزه زنان در اکناف افغانستان، تجاوز جنسی جنگسالاران بر صنوبرها، سائمه ها، انیسهها، زربیبیها، گل افروزها، شکیلاها، لال بیبیها، عزیزه ها و فراوان خواهرکان معصوم ما و دیگر پلیدی ها و جنایات موحش در برابر زنان و دختران افغان پرده انداخته شد و از دید مردم غرب پنهان نگهداشته شده است.
امریکا با تبدیل افغانستان به پایتخت مافیای مواد مخدر و فاسد ترین و بیدروازه ترین کشور جهان عملا زنان را با بلایای جدیدی مواجه ساخت. امروز از نظر مرگ و میر مادران افغانستان در صدر فهرست جهان قرار دارد. زنان نخستین قربانیان فقر و بینوایی حاکم در کشور گردیده به سوی تباهی بیشتر کشانیده شده اند. میزان خودکشی میان زنان با هیچ کشوری قابل مقایسه نیست. تجاوز جنسی و قاچاق زنان به بالاترین حدش رسیده. بیعدالتی و گندیدگی در دستگاه قضایی افغانستان حتی بدتر از دوران سیاه طالبیست بنا در موارد زیادی محاکم افغانستان خود مرتکب فشارهای عمیق روحی و جسمی بر زنان منکوبشده ما میشوند. و حال این جنایتکار پسندی به حدی رسیده که کرزی به طالبان دشمن زن و انسانیت پست وزارت عدلیه و ستره محکمه را پیشکش میکند تا یکبار دیگر با دست باز قوانین حیوانی شانرا بر زنان بدبخت ما تحمیل نمایند.
ستم بر زن ریشه های عمیق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد. هیچ کس و نیرویی نمیتواند به زنان آزادی و رفاه بیاورد مگر اینکه خود به آگاهی رسند و متحدانه برای کسب حقوق شان تلاش نمایند. در کشورهایی که زنان به حقوق ابتدایی شان دست یافته اند، نتیجه چندین دهه جانفشانی و فعالیت های هماهنگ سازمانهای مبارز زنان بوده است. حقوقی را که انسانها در اثر مبارزه و پشتکار بدست آورند، به آسانی ممکن نیست از دست دهند. اما در افغانستان که از حقوق اهدایی به زنان صحبت میشود، امروز پیاپی خود امریکاییان و نوکران شان داد میزنند که با خروج نیروهای خارجی این «دستآورد» ها از دست خواهد رفت!
تا وقتی یک جامعه واقعا دموکراتیک و عادلانه در کشور ما رویکار نیاید، ریشه این ددمنشی ها بر زنان قطع نخواهد شد. امروز بنیادگرایان از هر جنس چه طالبی چه تنظیمی و چه نوع «ولایت فقیه» که نقش پایگاه اجتماعی امریکا و ناتو را در کشور ما بازی میکنند، همه دشمنان قسم خورده زنان و حامی جنایت علیه زنان اند. بنا نبرد ضدبنیادگرایی و ضد اشغالگران گام اول برای رستگاری زنان نیز محسوب میگردد. باید زنانِ آگاه متشکل شده درین پیکار نقش شانرا ادا نموده و به دیگر زنان کشور این آگاهی را دهند که خاموشی در برابر این وحشت حاکم باعث تشدید آن خواهد شد.
در جوامعیای که زنان در فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فعال اند، میزان نابرابری جنسی نیز در آنجا به حداقل رسیده است. نمونه بارز آن را میتوان در کردستان سراغ داشت که زنان توانسته اند در تمامی عرصه ها و حتی در مبارزه مسلحانه همگام و همصدا با مردان به مثابه پیشاهنگان جنگ آزادیخواهانه گام بردارند و به زور بازوان شان به خواسته های برحق شان دست یابند، به همین دلیل بربریت در لباس مذهب نتوانسته در آنجا ریشه دوانیده زنان را در کامش فروبرد.
جدایی دین از دولت و استقرار جامعهای عاری از تبعیض و نابرابری جنسی، مذهبی، قومی، ملی و طبقاتی میتواند ضامن تثبیت جایگاه شایسته زنان گردد. دراینچنین سیستمی زنان خود همگام با مردان میتوانند تمامی قوانین ضدزن و ضدانسانیت را لغو نموده در همه عرصه ها نقش فعال ادا نمایند. در شرایط فعلی که عملا بیش از نیم نفوس کشور ما از حیات سیاسی و اجتماعی به دور پرتاب شده اند، ممکن نیست افغانستان را به جاده ترقی و تعالی رهنمود ساخت. وقتی زنان و مردان محروم آگاهانه دوش بدوش هم برای شکوفایی کشور کار نمایند، بدون شک افغانستان زخمی ما سرنوشت دیگری خواهد داشت.
«حزب همبستگی افغانستان» به توانایی های زنان افغانستان اعتقاد راسخ داشته افتخار دارد که از محدود احزاب کشور است که همیشه در حرف و عمل در راه رهایی زنان فعالیت انجام داده است. ما به نظرات احمقانهای که زن را نیم مرد و «عاجزه» و ناتوان میشمارد به مثابه اراجیف جاهلانه نگریسته به این نظریم که در بسی موارد زنان در عمل ثابت کرده اند که وقتی برخیزند، بهتر و شایسته تر از مردان در هرگونه فعالیتی سهم ادا کرده اند. ما آرزوی روزی را داریم که یکی از کادرهای زن، رهبری حزب ما را بدست گیرد.
«حزب همبستگی افغانستان» درحالیکه روز جهانی زن را به تمامی زنان دربند افغانستان و سایر کشورها تبریک میگوید، مکررا اعلام میدارد که تبعیض در برابر زنان جدا از بیداد بر همه آحاد جامعه ما نیست بنا تنها با آگاهی و مبارزه متحد و پیگیر میتوان به اشغالگران و عمال منفور شان شکست داد، به استبداد و بیعدالتی ها نقطه پایان گذاشت و به تساوی حقوق زن و مرد در سایه حکومت دموکرات و مردمگرا دست یافت.
حزب همبستگی افغانستان
٨ مارچ ٢٠١٣ ـ ١٨ حوت ١٣٩١
کابل