فاطمه، مادر شجاعی که انتقام گرفت

مادر شجاعی که انتقام گرفت

فرسی، یکی از عقب نگهداشته‌ترین ولسوالی‌های ولایت هرات حدود ۲۸۰ کیلومتر از مرکز فاصله دارد و اهالی آن به دلیل دورافتادگی، صعب‌العبور بودن راه‌ها و هوای سرد به شدت از فقر و فلاکت رنج می‌برند. پیشه بیش از ۸۵ فیصد باشندگان فرسی زراعت و مالداری بوده و از دسترسی به ابتدایی‌ترین امکانات تعلیمی، فرهنگی، صحی وغیره محروم اند.

علاوه بر بلایای طبیعی و فقر کشنده، حضور جنایتکاران طالبی زندگی را بر توده‌های بی‌بضاعت این خطه تیره و تار ساخته است.

طی ۱۸ سال تجاوز امریکا زیر‌ نام «دموکراسی» و سرازیر شدن ملیون‌ها دالر جهت «بازسازی»، کوچک‌ترین تغییری در زندگی اهالی منطقه نیامده و هنوز مجبورند برای طالبان ذکات، عشر و جریمه بپردازند. چنانچه سال ۱۳۹۷ از دو قریه تیک و شیشار تقریبا ۱۰ خروار گندم و مبلغ سه لک افغانی جمعاوری گردید. مردم نگون‌بخت فرسی که در میان دو سنگ یعنی دولت بی‌کفایت و پوشالی (بخش اربکی) و طالبان خونریز آرد گردیده‌اند بارها اعلام داشته‌اند که ما نه اربکی می‌شویم و نه طالب، بگذارید بی‌طرفی خود را حفظ کنیم.

فاطمه ۶۰ ساله با دیدن قساوت طالبان و جسد بی‌جان شوهر و فرزند دلبندش، کلاشینکوفی را برداشته قومندان طالبان به نام نادم را با ۴ جنایتکار دیگر از بین می‌برد.

عصر روز شنبه مورخ ۱۴ ثور ۱۳۹۸ طالبان از منطقه شیندند طرف شرق ولسوالی فرسی و ولسوالی تولک‌غور نیروی تازه‌نفس جمعآوری نموده و قریه‌جات تیک، بقند و برپل را در محاصره در‌آورده و علیه مردم جنگیدند. اهالی منطقه نیز که از زمان جنگ مقاومت ضدروسی مسلح مانده‌اند به دفاع از خویش برخاسته و در نتیجه این زد و خورد در قریه بقند یک نفر به اسم بدرالدین جان ‌باخت و ۷ نفر طالب کشته شدند و به همین ترتیب ۳ نفر از اهالی قریه برپل و ۱۰ نفر طالب کشته شدند.

در قریه تیک این رخداد به گونه‌ دیگری رقم می‌خورد. طالبان مسلح وارد خانه حاجی نصیر و در صحن حویلی بدون پرسش حاجی نصیر و پسرش را به رگبار گلوله می‌بندند. فاطمه ۶۰ ساله خانم حاجی نصیر با دیدن قساوت طالبان و جسد بی‌جان شوهر و فرزند دلبندش در برابر چشمانش، کلاشینکوفی را به انتقام خانواده‌اش برداشته و طالبان را مورد هدف قرار می‌دهد که در نتیجه قومندان طالبان بنام نادم از ولسوالی غوریان هرات همراه با ۴ جنایتکار دیگر سر به نیست می‌گردند. این برخورد ادامه می‌یابد تا این که یکی از طالبان با راکت آر‌پی‌جی اتاقی را که فاطمه در آن سنگر گرفته بود ویران می‌سازد. سپس طالبان داخل خانه گردیده و فاطمه زخمی را کشان کشان در صحن حویلی آورده و در کنار جسد شوهر و فرزندش تیرباران می‌کنند. این درندگان به این هم اکتفا نکرده جسد بی‌جان فاطمه را در بین سرک عام می‌اندازند و موتر سراچه خود را از بالای سر و صورت فاطمه‌ی توته توته عبور می‌دهند.

سرنوشت مادران قهرمانی چون فاطمه برای جنایتکاران همدم و هم‌سرشت طالبان که زیر چتر امریکای متجاوز، گاه بنام جنگ با تروریزم و گاه در میز مذاکرات صلح گرد هم ‌‌‌آمده و امتیاز می‌گیرند، پیامی ندارد. سخن ما متوجه آن زنان و مردان به اصطلاح جامعه مدنی است که با تکرار جمله «طالب طالب دیروز نیست، تغییر کرده» اذهان‌عامه را به اشاره ارباب برای پذیرش آدمخوارانی‌ که هر لحظه از مردم قربانی می‌گیرند، مهیا می‌سازند.

مقاومت افسانوی و خون ریخته شده فاطمه، داغ ننگ ابدیست بر جبین زنان خودفروخته و جبونی چون فوزیه کوفی و حببیبه سرابی و... که با اکت دفاع از زنان، بی‌شرمانه چادر عذرخواهی را زیرپای درندگان قرن پهن ساخته و از دریای خون فاطمه‌ها بی‌تفاوت می‌گذرند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 74 نفر