تیرباران کارگران مظلوم به شیوهی داعشی
- رده: گزارشها
- نویسنده: شاکر از فراه
- منتشر شده در سه شنبه، 18 سنبله 1393
فراه در غرب افغانستان و هممرز با ایران، یکی از ناامنترین ولایات درسطح کشور است که همه روزه باشندگان بیدفاعش بیچون و چرا قربانی دسیسههای خاینانهی جنگافروزان ویرانگر میشوند.
در این ولایت دورافتاده در کنار فقر کشنده و بیثباتی و ناامنی جاری، مردمانش بارها شاهد تلفات گسترده بمباردمان نیروهای اشغالگر، قتلهای دستجمعی و سربریدنهای گروهی، حملات انتحاری، ربودن اطفال و تیرباران فرزندان کارگر خویش توسط جیرهخواران طالبی و غیرطالبی بودهاند.
در اینجا فاجعه پی فاجعه، زندگی را به جهنم برای شهروندانش مبدل ساخته و روزی نیست که فرش ماتم فراهیان هموار نباشد. امنیت نسبی تنها در شهر فراه حکم فرماست. بیرون از شهر آدمخواران طالبی به کمک باداران شان در کمین نشستهاند. روزی کارگران بیدفاع شاروالی را که مصروف تخلیه زبالهها اند میربایند و اعدام میکنند؛ روزی هم گروه گروه مردم بیگناه را سر میبرند و روزی با انفجار ماینهای کنار جاده، زنان و اطفال را نشانه گرفته، قریهای را به شال ماتم میکشانند.
تیرباران ۱۷ کارگر مظلوم به گونه داعشی از فجایع تکاندهای است که قلب هر انسان را میفشارد. در ۸ سنبله ۱۳۹۳، ساعت ۷ صبح، گروهی از کارگران قریه رباط مربوط ولسوالی پشت کوه قلعه کاه که به هدف کار به سوی گمرک مرزی (میل ۷۸) در جستجوی یک لقمه نان روان بودند، در منطقه پل پشته توسط افراد مسلح ملا ناصر، یکی از جنایتکاران طالبی، موتر حامل شان توقف داده شده و همه در یک صف تیرباران میشوند. از این میان، ۵ تن به نامهای محمد امین، نسیم، فضل احمد، محمد نعیم و احمد جراحت شدید برداشته و اینک در شفاخانه با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکنند. ۱۲ تن دیگر به شهادت میرسند. نامهای شهدا بدین قرار است:
۱- وزیر ولد رشید ولدیت نذیر
۲- جانمحمد ولد شیرآقا
۳- گلاحمد ولد سیداحمد
۴- غلام ولد حکیم
۵- نعیم ولد حلیم
۶- سیداحمد ولد فضلاحمد
۷- غوث ولد گلزار
۸- وزیر ولد عبدالرشید
۹- قیامالدین ولد محمد یونس
۱۰- گلبدین ولد جبار
۱۱- محمد عیسی ولد ملا عمر
۱۲- وزیر ولد رشید (همنام با فرد شماره ۱ است ولی دو فرد متفاوت اند.)
یکی از زخمیها درمورد این حادثه تکاندهنده نقل میکند که طالبان همین که موتر شان را توقف دادند، با عجله همه را در یک صف قرار داده و دست به رگبار زدند. آنان وارخطا بودند و در ظرف یکی دو دقیقه فورا صحنه را ترک میکنند. به همین لحاظ چند تن شان زنده بدر شدهاند.
ملا ناصر، برادر ملا وکیل، یکی از طالبان جلادصفت، مربوط قریه سیاه جنگل ولسوالی بالا بلوک فراه است که چندی قبل گروه جنایتکار برادرش (ملا وکیل) توسط باشندگان بومدی (بامدی) نیست و نابود گردیده بود. حالا این درندهخو به یاری بیگانگان در صدد انتقام برآمده و مظلومترین اقشار را نشانه گرفتهاست. او برای کسانی قسیالقلببودنش را به زبان آورده و میگوید که قصد دارد تا تمام مردان، زنان و حتا حیوانات این منطقه را در ماشین بخور (تریشر) بیاندازد و ذره ذره آنان را بیرون کند.
چندی قبل، ملا وکیل و دستهی جنایتکارش با خشم و غضب طالبی و بدون مراعات رسوم افغانی وارد خیمههای مردم صحرانشین این ساحه که بیشتر مصروف مالداری اند، میگردند و با توهین و تحقیر مردم زحمتکش را تهدید به مرگ میکنند و علاوه بر دشنامهای ناموسی، نوکر امریکا و بیغیرت خطاب میکنند. در ضمن، میخواهند که چند تن از بزرگان محل را با خود گروگان ببرند.
در آن واحد، مردم منطقه بسیج گردیده و دست به سلاح میبرند، راه را بر ملا و دستهاش میبندند. این حادثه شهادت دو مرد، زخمیشدن دو زن و خسارات مالی برای اهالی منطقه را در قبال داشت. ولی خوشبختانه منجر به کشتهشدن چندین تن و تار و مار شدن این باند پلید گردید. به گفته شاهدان عینی، اینان چنان میدان را باختند که جسد ملا وکیل و چند تن دیگر شان تا چند روز در ساحه باقی مانده بود.
اکثریت باشندگان این منطقه که تا مرز ایران گسترش یافتهاست را قوم بومدی (بامدی) مربوط ملیت بلوچ میسازد. آنان از داشتن زمین زراعتی محروم و وابسته به مالداری به پیمانهی کوچک اند و از مزایای ابتدایی زندگی سالها فاصله دارند ولی هرگز در برابر بیحرمتی و تجاوز به حریم خویش بیتفاوت و تماشاگر نبودهاند. شهامت و دلیری، بهمثابه بخشی از میراث پربهای نیاکان شان، در خون آنان عجین است. به همین دلیل، با شکستن غرور این متجاوز و یاغیان همراهش رسالت همیشگی خویش را با مقاومت شجاعانه و دفاع از حریم شخصی شان بار دیگر به نمایش گذاشتند، و به آنانی که با حمایت اشغالگران و دولتهای منفور ایران و پاکستان، دزدانه گردن فرزندان ملت را میبرند و چشم طمع به مال مردم دارند، درس عبرت دادند.
یکی از ساکنان محل که اوضاع و شرایط فراه را به دقت تعقیب کردهاست، شدت ناامنیها و وقایع حاصله از آن را در چند ولسوالی این گونه ارزیابی میکند: بیکفایتی زمامداران باعث جرئت طالبان شده و در اوضاع کنونی، فراه همسان سایر ولایات ناامن هر لحظه مرگ فرزندانش را نظاره میکند، زیرا معجونی از جنایتکاران وطنی، پاکستانی، ایرانی و چیچنی گرد هشت قومندان خونخوار طالبی که به تازگی از زندان بگرام آزاد گردیده، جمع شدهاند. اینان جنگ و جنایات هولناک را به راه انداختهاند. بدبختانه چیز دیگری که دامنهی ناامنی و فقر را بیشتر توسعه بخشیدهاست، به درازاکشیدن انتخابات تقلبی و چانهزنیهای هرزه و بیارزش است که سبب قربانیشدن و سردرگمی مردم بیبضاعت گردیدهاست.