پیمودن سرک راغ‌های بدخشان عذاب واقعی‌ است

پیمودن سرک راغ‌های بدخشان عذاب واقعی‌ است

راغ یا راغها سه ولسوالی ولایت بدخشان را شامل می‌شود. راهی که مرکز ولایت را به این ولسوالی‌ها وصل می‌کند اصلا نمی‌توان سرک نامید. انتقال مال و راکبین به‌وسیله ترانسپورت سه ولسوالی راغ و پنج ولسوالی دروازه از همین راه صورت می‌گیرد. خرابی غیر قابل تصور سرک از ناحیه‌ای به نام صفحه شروع و الی مراکز هر سه ولسوالی و از آنجا الی مراکز پنج ولسوالی درواز بدخشان که فاصله به مراتب طولانی‌تر چندین روزه است ادامه دارد.

پیمودن سرک راغهای بدخشان عذاب واقعی‌است

روزگار این راه بیش از شش ماه در سال در اثر برفباری‌ و بارندگی‌های پیهم به حدی خراب می‌شود که پیمودن آن مثل گذشتن از هفت خوان رستم است. باشندگان این مناطق که به علت بیماری، تهیه مواد یا هر دلیل دیگر به فیض‌آباد می‌روند، باید زجر بکشند تا این مسیر را طی کنند.

بیماران عاجل معمولا به سرمنزل مقصود نمی‌رسند و در این مسیر عذابناک ۸ الی ۱۰ ساعته جان می‌سپارند. سرنگون شدن وسایط نقلیه از مسیر جاده بارها باعث کشته و مجروح شدن سرنشینان و از بین رفتن کالای تجارتی گردیده است.

پیمودن سرک راغهای بدخشان عذاب واقعی‌است

حاکمان مردم‌ستیز این ولایت اعم از وکیل و قوامندان و رهبر که به قیمت خون فرزندان این دیار به کرسی‌های بلندتر از قامت و دانش شان تکیه زده اند، طی سال‌های گذشته صرف در آستانه انتخابات که به رای مردم نیاز داشته اند و یا هنگامیکه مقام و منزلت شان مورد تهدید قرار گرفته، برای عوامفریبی به مردم رجوع می‌کنند. ولی همینکه به اهداف شخصی و پلید شان رسیدند نه مردم برای شان ارزش دارند و نه مشکلات شان. آنان هرگز به فکر حل ابتدایی‌ترین مشکلات مردم فقیر نیستند، وضعیت ابتر این سرک مثال بسیار روشن این حقیقت است.

سرک عمومی ترانسپورتی راغ که از جمله نیازهای اساسی مردمان هشت ولسوالی متذکره به شمار می‌رود، در زمان حاکمیت مستقیم چندین ساله برهان‌الدین ربانی خشت بالای خشت روی آن گذاشته نشد و در زمان حاکمیت غیرمستقیم جمعیتی‌هایی که با رای و خون همین مردم بر اریکه قدرت لمیده اند طی ۱۵ سال اخیر نیز کوچکترین توجهی به آن صورت نگرفت.

پیمودن سرک راغهای بدخشان عذاب واقعی‌است

به همین دلیل جز یک مشت مقامات بلندپایه که معاش‌بگیر دولت اند و گروپ‌های اربکی وابسته به قوماندانان و وکیلانی که از معدن طلای راغستان منفعت سرشار بدست می‌آورند و به همین خاطر در مقابل طالب دست به مقاومت می‌زنند، دیگر هیچ کسی اندکترین تمایلی به دولت نداشته از آن متنفر اند. مردم بین دولت فاسد و پوشالی و طالبان اصلا فرقی قایل نیستند از همینرو در برابر پیشروی طالبان هم کدام عکس‌العملی نشان نمی‌دهند و این برای طالبان زمینه‌ داده است که روزتاروز ولسوالی‌های بیشتری را سقوط داده حاکمیت شان را وسعت بخشند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 187 نفر