نمونههایی از جنایت علیه زنان وطنم در تخار
- رده: گزارشها
- نویسنده: مجید
- منتشر شده در یکشنبه، 17 حوت 1393
در سرزمینی زندگی میکنم که با نیم پیکر جامعهام همچون متاع معامله میشود؛ لت و کوب میشوند؛ مورد شکنجه و تجاوز قرار میگیرند؛ گوش و بینی و گلو بریده میشود؛ خرید و فروش میگردند؛ ولی از سوی دیگر جنایتکاران با خیال آرام و مفتخر به ترکتازی اربابان شان ادامه میدهند. گاهی اوقات بعضی از جوجه جنایتکاران مورد بازپرس قرار میگیرند ولی کوسهها آزاد میگردند. احیانا اگر از خشونت علیه زنان حرف زده میشود، این جنایات در سطح جنایت فردی تقلیل مییابد و هیچگاهی تمرکز بر این نمیشود که تبعیض و خشونت از سوی نظام حاکم بر زنان مستولی میگردد، حالانکه در کشورهای زنستیز عامل اصلی آن دولتهای فاسد شان است.
بیبی کریمه، ۲۰ ساله، در بدل ۲۰۰ هزار افغانی به مرد مسن که زن و اولاد جوان دارد، به فروش میرسد. پس از یک ماه ازدواجش، این جانی تقاضای خوابیدن هردو خانمش همزمان با وی در یک بستر را مینماید. کریمه اعتراض میکند و در همان شب شوهرش با قمچین به جان او افتاده و تا سرحد مرگ لت و کوبش مینماید. کریمه را به شفاخانه میآورند و بنابر گفتهی داکتران پشت و پهلوی این خانم از ضرب و شتم، سیاه و کبود شدهاست.
شمسالنسا، مسکونه قریه لتهبند تالقان، میگوید که شوهرش اکثر شبها در خانه نیست و مصروف قماربازی است. شمسالنسا موضوع را به خسرش میگوید. اما زمانی که شوهرش اطلاع میباید، شمسالنسا را با چوب لت و کوب میکند که تا چندین روز جاهای ضربخوردگی وجودش میپندد. شمسالنسا میگوید که شبها از فرط سردی نمیخوابد و این اولین باری نیست که مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاست و تقریبا به امر روزمره تبدیل شدهاست.
سیاهی و کبودی در بازوان، رانها و ساق پاهای خانم بیغم به گونهای وحشتناک نمودار است. بیغم با گریه میگوید که شوهرش بیکار است و چند بار برای کار به ایران رفت و در آنجا معتاد به تریاک شد. او علاوه میکند چیزی برای خوردن ندارند و شوهرش همیشه او را لت و کوب میکند.