دولت پوشالی کابل با اهانت به غازی امان الله اشغالگران را شاد کرد!

تجلیل از روز استقلال در ارگ

به تاریخ ٢٨ اسد ١٣٩٢ کرزی بصورت نمایشی پای منار آزادی در صحن وزارت دفاع رفت و اکلیل گلی که در آن عکس امان الله خان نصب شده بود گذاشت.

غازی امان الله!

میدانم که بین یک وطنپرست و آزادیخواه و یک مزدور و وطن فروش دریای خون جاریست و نمی شود مقایسه کرد. آقای کرزی با این دسته گل نفرت امان الله و سایر شهدای راه آزادی را هم نصیبش کرد پس او نه به پاس شهامت و قهرمانی خودت بلکه برای سرپوش گذاشتن روی اشغال و غارتگری امریکا و خاک زدن به چشم مردم پای این منار رفت. من تصاویر کرزی را از تلویزیون دولتی دیدم. او در برابر کمره های خبرنگاران بدون اینکه یک لفظی از دلیری ها و شجاعت خودت و قهرمانان جنگ ضد انگلیسها به زبان آرد این محل را ترک گفت. تا قبل از کودتای ننگین ٧ ثور، روز استقلال افغانستان برای چند روز متوالی با جشن و پایکوبی تجلیل می‌شد اما کرزی و چند تن از اعضای کابینه او تحت تدابیر شدید امنیتی در هفت دقیقه مراسم را تمام کردند و دوباره راهی قصر سلام خانه شدند که در فاصله پنجاه متری وزارت دفاع موقعیت دارد.

یگانه شاه مترقی و ملی وطنم!

من وقتی دیدم تصاویر جمعی از جنایتکاران،‌ مافیا زادگان و نوکران منحوس بیگانه را که طی سه و نیم دهه گذشته در اثر کشمکش های درونی نابود شدند در کنار تصویر شما و دیگر قهرمانان وطنم چون محمود طرزی، غلام نبی خان چرخی، ولی خان دروازی، سرور جویا، عبدالرحمن لودین، سرور واصف، میربچه خان، میرمسجدی خان، وزیر اکبر خان و جانباختگان دیگر نصب کرده اند گریستم. امیدوارم راهیانت با راندن اشغالگران و چاکران شان و کسب مجدد استقلال وطن بتوانند ننگ این خیانت به تو و یارانت را بزدایند.

فهیم، خلیلی، بوش، کرزی
این وطنفروشان افغانستان را دودسته به باداران خارجی خود تسلیم نمود.

قهرمان ملی راستین وطنم!

در کنار کرزی مردی به نام بسم‌الله محمدی که حالا وزیر دفاع کابینه کرزی است نیز دست بر سینه در برابر تصویر بزرگت ایستاده بود و به تو سرخم کرد. او کسی است که حدود بیست سال پیش با باند جنایت کارش «ائتلاف شمال» همین کابل را که از چنگ اشغالگران فرنگی آزاد ساخته بودی اول با جنگهای تنظیمی خود به مخروبه بدل کرد و بعد دوباره به امریکا سپرد و تا توانستند بر زخم هایش نمک پاشیدند. هنوز تاریخ این جنایات نوشته نشده اما کوه پایه های کابل که با چهره و قهرمانیت آشنا اند و آنرا در سینه حفظ کرده اند، گواه بربریت و وحشت و دهشت این جنایتکاران نیز بوده و هست.

والی های هرات، ننگرهار، وردک، پکتیا، خوست، غزنی و برخی دیگر از ولایات هم جای پای کرزی را تعقیب کرده و با اعلامیه های جداگانه جشن استقلال افغانستان را تبریک گفتند. افرادیکه اصلا باور به آزادی و استقلال ندارند و خوب می‌دانند زمانیکه افغانستان اسیر از چنگ اشغالگران و نوکران حلقه به گوشش رهایی یابد و اراده مردم به دور یک دولت دموکراتیک مبتنی بر استقلال ، آزادی، عدالت و دموکراسی تمثیل گردد دیگر ثانیه‌ای هم مجال حاکمیت و چپاول نخواهند یافت و به جرم خاک فروشی و خیانت به این کشور ویران محاکمه خواهند شد، اما حالا برای فریب مردم به این نمایشات مسخره دست می‌زنند.

و جالبتر اینکه سفارت امریکا در کابل بمناسبت سالروز استقلال افغانستان این پیام را به رسانه ها ارسال کرد.

«به نمایندگی از مردم امریکا، سفارت ایالات متحدۀ امریکا در کابل سالروز استقلال افغانستان را به مردم این کشور تبریک عرض میدارد. نود چهار سال قبل، پس از سال ها جنگ، افغانستان استقلال خود را بدست آورد. امروز، افغانستان در موقعیت تاریخی دارای عین اهمیت قرار دارد...افغانها به پیشرفت های کشور شان افتخار دارند، و ما افتخار داریم که در کنار آنها منحیث شریک و دوست ایستاده ایم، ما در راستای ایجاد یک افغانستان متحد، صلح آمیز و مرفه باهم کار می‌نماییم.»

فهیم، خلیلی، بوش، کرزی
دولت غارتگر امریکا از یکسو با بمباردمانش مردم معصوم ما را میکشد و از جانب دیگر بخاطر فریب مردم روز استقلال را تبریک میگوید.

آقای سفیر کدام استقلال؟

در صورتی می توانست این پیام با استقبال مردم افغانستان روبرو شود که از واشنگتن مخابره می‌شد و هیچ سرباز اشغالگر در افغانستان حضور نمی‌داشت. افغانستان کشور مستقل می‌بود و رییس جمهورش هم با رای مردم برگزیده می‌شد و نه با تقلب و زروگویی و دستکاری بادارانش در یک پروسه آلوده و ملوث شده‌ای به نام انتخابات. اما در شرایطی که گوشه گوشه این میهن در چنگ اجنبیان امریکایی قرار دارد و سربازان فرنگی نیز در بخشهای بزرگ آن حاکم اند آیا این خاک زدن به چشم مردم نیست؟ در شرایطی که در جنگ تحت رهبری امریکا هر روز به طور اوسط صد نفر از افغانها در نتیجه بمباردمان و انتحار و انفجار جانهای شیرین خود را از دست می‌دهند آیا این پیام جز فریب و نیرنگ مردم چیزی دیگری مفهوم دارد؟ در شرایطی که حتی سوچ برق افغانستان در دست دیگران است، صلاحیت کنترول دریا هایش را ندارد، بدون مجوز سفارت امریکا حتی بودجه‌اش را تقسیم بندی نمی‌تواند، پارلمانش از جیب امریکا تمویل می‌شود، رییس جمهورش در سطح بین‌المللی صلاحیت روابط و دید وباز دید و امضای موافقتنامه ها را ندارد حرف زدن از یک حکومت مستقل و مرفه و متحد جز فکاهی و چرندیات مفهومی دیگری می‌تواند داشته باشد؟

امان الله خان عزیز!

میدانی این تنها ارگ و سفارت امریکا در کابل نبود که به تو اهانت کردند و تاریخ کشور ترا به مسخره گرفتند بلکه گروهک های دیگری که از آخور این دو آب و نان می‌خورند نیز به برزخم هایت نمک پاشیدند. جنایتکاران و سران جنگسالار در ٢٧ اسد به مونیخ رفتند تا بر تقسیم افغانستان و یا هم تجزیه آن با اربابان خارجی شان به یک موافقه برسند. آنان در ٢٨ اسد، بر سر تجزیه و سپردن هر توته خاک دلبند ما به اجنبیان به بحث و چانه زنی پرداختند.

گروه طالبان هم که از زیر چادر صاحبان پاکستانی شان در چنین روزی یادی از استقلال افغانستان کرد. گروه وحشی‌‌ای که هیچگاه از کشتار و قتل مردم بی‌ گناه افغانستان دست بردار نیست و برای ویرانی و نابودی وطن ما در پس پرده با اشغالگران و بربادکنندگان افغانستان طرح می‌ریزند.

تجلیل از استقلال آنهم از سوی کسانی که زنجیر اسارت را بر گردن مادر وطن بستند و آزادی را از ملت سلب کردند و سوء استفاده از نام غازی امان الله خان دیگر وسیله‌ای شده برای فریب اذهان عامه و نقابی برای پوشاندن چهره اصلی منفورترین، فاسد ترین، دست نشانده ترین و بی حیثیت ترین رژیم تاریخ ما.

میر غلام محمد غبار مورخ شهیر و از آزادیخواهان برجسته کشور در پیشگفتار «افغانستان در مسیر تاریخ» می‌نویسد :

«مردم افغانستان که عامل اصلی تکامل تاریخی کشورند، چنانیکه در طی یکونیم هزار سال با مبارزات و قیامها ضد فیودالی و همچنین ضد استیلاگران خارجی از مراحل سختی عبور کرده بودند در قرن نزدهم نیز با هجومهای استعماری پنجه دادند و با وجود شکست خوردن و تسلیم شدن طبقه حاکمه کشور بدشمن، دشمن را از وطن جاروب نمودند.»

فهیم، خلیلی، بوش، کرزی
کرزی با بیغیرتی تمام در بدل کشتار مردم افغانستان توسط متجاوزین مدال امان الله خان را بر سینه خونپر بوش آویخت.

اما با گذشت نزدیک به یک قرن از جاروب کردن انگلیس ها بدست افغانها، ارگ نشینان امروزه به عوض جاروب کردن امریکایی ها از کشور،‌ به آنان عذر و زاری می‌کنند که کشور را ترک نکنند و مدال عالی دولتی «غازی امان الله خان» را با بی‌غیرتی تمام در سینه خونپر بوش و دیگر قاتلان مردم ما می‌آویزند.

غازی!

اما شماری از هم میهنانت با شور و شوق، عشق و آزادی به سراغ جشن استقلال رفتند و این روز را با نصب پلاکارت ها و شعارهای کوبنده بر ضد اشغالگران گرامی داشتند ولی دست پروردگان این دولت فاسد و نوکر نتوانستند تحمل کنند به همین هدف در نیمه شب شهر را از وجود شعارها و تصاویرت خالی کردند تا اسارت و نوکر بودن شان را برای چندمین بار به نمایش گذارند با وجود آن افغانها این روز را فراموش نخواهند کرد و تعدادی زیادی هم در رسانه ها و شبکه های اجتماعی از این روز تجلیل کردند و با ذکر این نقل قول معروف خودت به تجاوز گران و اشغالگران نفرین فرستادند:

«تا استقلال وطن را ازفرنگی نگیرم این تیغ رابرزمین نخواهم گذاشت!»

برخی احزاب سیاسی، نهاد های مدنی و سازمان های اجتماعی هم در گرامی داشت از روز استقلال بیرق افغانستان را به اهتزاز در آوردند و تصاویر بزرگ قهرمانان استرداد استقلال افغانستان را بلند کردند.

اما در این میان حزب همبستگی افغانستان با این شعار به استقبال جشن آزادی رفت:

«نه امریکا،
             نه طالبان،
                         نه سایر جنایتکاران،
                                           قدرت بدست مردم !»

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 783 نفر