یادبود از داکتر ناکامورا در ننگرهار
- رده: گزارشها
- نویسنده: رشاد
- منتشر شده در شنبه، 23 قوس 1398
به تاریخ ۲۲ قوس ۱۳۹۸، اعضای «شورای قومی دره نور، خیوه و بهسود» طی همایشی از زحمات و ازخودگذریهای شهید داکتر تتسو ناکامورا قدردانی نموده و کشتهشدن وی و پنج همکار افغاناش –شهید سیدرحیم، شهید عبدالقدوس، شهید جمعهگل، شهید زینالعابدین و شهید مندوزی علیخیل– را تقبیح کردند. در آغاز، گرداننده برنامه ابراز داشت:
«داکتر ناکامورا زندگی راحت جاپان را کنار گذاشته و به کشور ما آمد. او زمینهای خشک بیحاصل را با کار و زحماتاش مبدل به باغهای میوه و زمینهای زراعتی حاصلخیز کرد. او برخلاف اشغالگران، برای سرسبزی و آرامی کشور ما به اینجا آمده بود. دولت افغانستان که در راس آن فاسدان، جنایتکاران و خاینان جابهجا شدهاند، میلیونها دالر را زیر نام این و آن حیف و میل میکنند. آنان برای امنیت جانی هر خاین میلیونها دالر را به مصرف میرسانند، ولی برای این انسان بشردوست اندکترین توجهای هم نکردند. چند سال پیش، همکارش به نام کازویا ایتو اختطاف و بعد تیرباران گردید. هرچند، مردم محل قاتلان وی را میشناسند، اما دولت بهسان صدها قضیه دیگر، بر روی آن نیز خاک پاشید.
...
داکتر ناکامورا ثابت کرد که اگر قدرت در دست مردم فرودست قرار گیرد، آنان میتوانند که دشتهای خشک را به گلستان مبدل کنند.
...
قاتل داکتر ناکامورا، سازمان جاسوسی آیاسآی پاکستان میباشد که از طریق چاکران داخلی خود دست به چنین جنایتی زد.»
سپس، انجینر بصیر، رییس این شورای قومی در قسمتی از سخنانش گفت:
«بهنمایندگی از شورای قومی مرگ داکتر تتسو ناکامورا و همکاراناش را به مردم افغانستان و جاپان تسلیت میگویم. کشتهشدن داکتر ناکامورا یکبار دیگر این حقیقت تلخ را به اثبات رساند که در این سرزمین نگونبخت انسانهایی که از صدق دل برای این وطن کار میکنند، عمر کوتاهی دارند و دشمنان متعدد در پی حذف آنان اند.
...
عمدتا، مرکز کار داکتر ناکامورا ولسوالی خیوه بود و شورای قومی ما همکاری نزدیک با وی داشت. انسانیت حد و مرز نمیشناسد. باید از انسانیت داکتر ناکامورا بیاموزیم و به کودکان مان گوشزد کنیم که این انسان واقعی را سرمشق خویش قرار دهند.»
در ادامه، چند تنی که تجربه کار مستقیم با داکتر ناکامورا را داشته و یا از خدمات این انسان جلیل مستفید شده بودند، درمورد صحبت کردند. مدیر عبدالقدوس، یکی از افرادی که بهطور مستقیم با داکتر ناکامورا کار کرده گفت:
«پیش از کار وی، همه آب کثیف مینوشیدیم. مگر بنابر ابتکار و زحمات داکتر ناکامورا، امروز در دشتهای سوزان گمبیری باغهای مالته، کشتزارهای گندم، شالی و نیشکر داریم ولی صد حیف که دیگر داکتر ناکامورا را با خود نداریم! برای همهی ما جای شرم است: او مهمان ما بود و ما از مهمان دلسوز خویش حفاظت نتوانستیم.»
شایان یادآوریست که هر سخنران به مشکل جلو اشک خود را گرفته و بغض گلوی شان را چنان میفشرد که گویی دلبند خویش را از دست داده باشند، که این فقط ناشی از کار صادقانه زندهیاد داکتر ناکامورا میگردد. افزون بر این، در این برنامه زندگینامه وی خوانده شد و دو دختر جوان شعرهایی را خواندند که سوگ داکتر ناکامورا سروده بودند. در ضمن، قسمتهایی از مستندی که کار شبانهروزی داکتر ناکامورا را به تصویر میکشید نیز به نمایش گذاشته شد.
بهعلاوه، پدران دو تن از همکاران افغان داکتر ناکامورا از ولسوالی دره نور نیز در برنامه اشتراک ورزیده بودند که هریک از فقر و تنگدستی شان گفتند و این که یگانه نانآور خانواده شان را از دست دادهاند.