حقانیت شعار «رای از شما، انتخاب از امریکا» ثابت شد
- رده: مقالات
- نویسنده: واحد منصوری
- منتشر شده در شنبه، 21 سرطان 1393
عصر روز دوشنبه (۷ جولای ۲۰۱۴) و پیش از اعلام نتایج دور دوم بازی انتخاباتی در افغانستان خبرهایی منتشر شد مبنی بر این که سفیر امریکا و نماینده سازمان ملل در کابل وارد ساختمان کمیسیون انتخابات شدهاند و سرگرم بحث و گفتگو با نورستانی و کمشنران این نهاد هستند، تا نتیجه را نهایی سازند. هرچند، سفارت امریکا در صفحه تویتر خود حضور سفیر در کمیسیون را رد کرد اما خبرنگاران زیادی شاهد حضور او در جلسات کمیسیون انتخابات بودند.
یک خبرنگار در جریان نشست خبری، نورستانی را درمورد رفت و آمد مکرر این دو نماینده امریکا و سازمان ملل مورد سوال قرار داد. پاسخ نورستانی این بود که هر دو پیامرسان نامزدان به کمیسیون انتخابات هستند.
به دنبال اعلام نتیجه و برنده اعلامشدن اشرف غنی، عبدالله دیوانهوار خیمه لویه جرگه را به تصرف خود درآورد، عکس لالای بزرگش را پاره کرد و از حکومت موازی صحبت کرد. او در کنار این بچهترسناک دست و دامن امریکا را گرفت و از نوازشهایی که اوباما و جان کری برایش داده بود با افتخار سخن گفت.
همانگونه که در انتصابات ۲۰۰۹ جان کری چاکرانش را به جایش نشانده، دست کرزی را منحیث برنده بلند نمود، در انتصابات مسخرهتر ۲۰۱۴ نیز کری انتخابش را نموده، اما این بار بعد از پروسه نمایشی «شمارش مجدد آرا» برنده اعلان میگردد تا مشروعیت دستنشانده بعدی زیر سوال نرود.
عبدالله که بیبرنامه و بیمسوولیت در برابر یک تعداد جوانان احساساتی شورای نظاری سخنرانی میکرد، اصلا نمیدانست، چگونه خود را از صحنه بیرون کند اما با این وعده که روز جمعه جان کری کابل میآید خودش را دلداری داد، از جوانان حاضر وقت خواست و منتظر مانده که ارباب چه مشورهای برایش میدهد. بالاخره جان کری روز جمعه رسید و از دو روز بدین طرف دستنشاندگانش را کله به کله کرد تا راه حلی را پیدا کند.
عبدالله و باداران امریکاییاش
با رسیدن کری به کابل، تصاویر او با کرزی، عبدالله و اشرف غنی و چند مزدور دیگرش در رسانههای جمعی بیرون شد که دیدن صحنههای شرمآور دلربایی و پوزهمالی اینان در برابر صاحب خارجی شان واقعا غمانگیز و تماشایی بود. خم و چم این فروختهشدگان در مقابل وزیر خارجه امریکا قلب هر افغانی را که هنوز حس ملی و عشق به وطن در قلبش زبانه میکشد، فشرده میسازد. اینان که روزها به کله همدیگر کوفتند و رگهای گردن شان را میپنداندند، با طواف بادار، یکباره سست شده در موضعگیریهای سخنگویان شان تغییر رونما گردید.
پیش از اعلام نتیجه یانکوبیش، نماینده سازمان ملل در کابل، جان مکین، لینزی گراهام سناتوران امریکایی، جمیز کنینگهام، سفیر این کشور در افغانستان، و جنرال جوزف دانفورد، قوماندان نیروهای ناتو، پیاپی دیدارهایی با هردو نامزد انتخابات داشتند و هردو را به قبول نتیجه، قناعت میدادند. تمام چانهزنیها بر تقسیم وزارتخانهها، ولایتها و سفارتخانهها بود.
همانگونه که قابل پیشبینی بود، انتخابات اخیر بدتر از انتخابات سال ۲۰۰۹ مسخره، پرتقلب و نمایشی بود که مردم افغانستان هم بار دیگر تجربه کردند که در موجودیت نوکران بیگانه و جنایتکاران در قدرت و در کشوری که تحت اشغال امریکا و دهها کشور بیگانه قرار دارد، سخن از «انتخابات آزاد» زدن، بیشرمی و طنزی بیش نیست. با همه تلاشی که رسانههای مافیایی برای مشعشعنمایی انتخابات انجام دادند، میزان گندیدگی و افتضاح آن به حدی بود که مشام تمامی مردم و حتا کودکان کشور ما را آزار داد و آنان را به آگاهیهایی رسانید.
رفت و آمد و تلاشهای مقامات امریکایی در پس پرده این مضحکه حقانیت این شعار را برملا ساخت که «رای از ما، انتخاب از امریکا».
اشرف غنی و باداران امریکاییاش
پیش از برگزاری نمایش انتخاباتی در افغانستان شماری از کاربران شبکههای اجتماعی و روشنفکران ضدسیاستهای امریکا و حکومت کرزی با نوشتن این نکته که «ما رای نمیدهیم»، «انتخابات نه»، «رای از ما، انتخاب از امریکا» و غیره انتخابات را تحریم کردند و آن را یک نمایش کاذب برای به قدرترساندن یک رییسجمهور دستنشانده دیگر از سوی امریکا عنوان کردند. این تعداد از افغانها با درک درست از اوضاع و تجربه از گذشته سیاه، تمامی نامزدان از جمله دو نامزد ظاهرا برنده دور دوم عبدالله و غنی با نه گفتن به انتخابات اصلا ارزشی به این بازی قایل نشدند. و حقا که این جمع آگاهی عمیق و درستی تحلیل شان را به نمایش گذاشتند. امروز در کوی و برزن کشور، طنز انتخابات است که نقل مجالس گردیده و همه تنفر شان را از آن ابراز نموده، به صاحبان «انگشتهای ارغوانی» که طعمه این درامه شدند، میخندند.
اما آنانی که نه کارت رایدهی گرفتند؛ نه وقت شان را ضایع کردند و نه هم به نمایشات میلیونها دالری تبلیغات انتخاباتی گوش فرا دادند، اما توانستند علیه این نمایشات افشاگری کنند و اصلیت نامزدان چلتار بهسر، پکولپوش، نکتايیدار و ریشدراز و ریشکوتاه نوشتند، گفتند و تصویر و سند پخش زمینه بیشتری یافتهاند که به دیگران آگاهی دهند و حقانیت موضعگیری شان را اعلام دارند.
یکی از دلایلی که انتخابات تحریم شد، همانا کنترول صد درصدی امریکا بر فضای سیاسی افغانستان و صندوقهای انتخاباتی بود که کلید آن در دست سفیر امریکا و نماینده سازمان ملل در کابل است. و نمایندگان غیررسمی امریکا چون زلمی خلیلزاد و جلالی هم به نوبه خود، در سروساماندادن این درامه نقش ادا کردند.
در نهایت تحولات چند روز گذشته نشان داد که امریکا نوکرانی از هر قماش در افغانستان تربیه کرده: نوع روشنفکر و تکنوکرات از جنس اشرف غنی که با اکت و اداهای به ظاهر «دموکراتیک» و «ملی» در تلاش به قدرترسیدن است و نوع دیگر لمپنهای تفنگبهدست از جنس عطا و صالح و گذر و الماس و شیرزوی وغیره که از طریق میل تفنگ و کلاشنکوف در صدد قدرتنمایی اند.
امریکا و غرب شرایط را در افغانستان طوری سازماندهی کردهاند که از یک طرف در تلاش روی کار آوردن یک حکومت ضعیفتر و ناکاراتر از کرزی هستند و از سوی دیگر با تهدیدها و هشدارها مردم را از پیامد تجزیه، جنگ داخلی، حاکمیت دوباره طالبان، حضور داعش و عراقشدن کشور، فروپاشی نظام اقتصادی کشور و... میترسانند، تا به سلطه امریکا و حضور درازمدت نظامیش راضی سازند. آنان با میانجیگریها و انتشار تصاویر نامزدان با مقامات امریکایی میخواهند به مردم نشان دهند که بدون امریکا این کشور آینده ندارد و باید غلامی کاخ سفید را بپذیرند. و عناصر ضدملی چون اشرف غنی و عبدالله مهرههای امریکا در این بازیهایش اند.
اما برای ناآگاهترین مردم افغانستان هم روشن گردیده که چه عبدالله به ارگ تاجپوشی شود و یا هم اشرف غنی، امریکا وضعیت را طوری برنامهریزی کرده که به زودی همه بگویند «خداوند کفنکش سابق را بیامرزد». هرکدام اینان برنده اعلان گردند، مسلم است که بازنده ملت است و فساد و بدبختی و فقر و سیهروزی و بیعدالتی بدتر از رژیم مافیایی کرزی ادامه خواهد یافت.